رسته‌ها
شهریار
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 790 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 790 رای
شهریار نام کتاب مشهور نیکولو ماکیاولی، اندیشمند ایتالیایی است که متن اصلی ماکیاولیسم به‌شمار می‌رود. شهریار در سال ۱۵۱۳ میلادی به رشته تحریر درآمد ولی تا سال ۱۵۳۲ به چاپ نرسید.ماکیاولی «شهریار» را پس از نوشتن به لورنزوی مدیچی، دوک اوربینو (نوهٔ ابوالمعالی لورنزوی مدیچی) پیشکش کرد به امید این‌که شغلی به دست آورد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
145
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
alvand100
alvand100
1388/06/02

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شهریار

تعداد دیدگاه‌ها:
74
نمی دانم چرا غرب با اینهمه فساد ، کی میخواد نابود بشه .....
و چرا تمام مردم دنیا برای رفتن به مرکز فساد
به دریا می زنند و کشته میشن
شما هم به جای تاریخ یمن و لیبی چشم
باز کن و همدستی مسلمانان کافر چون را با پوتین کافر ببین در سلاخی کودکان و زنان
اوکراین را
خدا را هزاران بار شکر می کنم که راه من از شما جداست و خدا بر چشم من مهر نزده
بحث هم بیفایده است حل اختلاف ما و شما بماند برای قیامت در پیشگاه الهی
در قرآن یک حکم عقلی و منطقی وجود دارد
و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه
کله پوک های فسیل مغز را هر کجا مشاهده کردید به قتل برسانید
مسلمان بودن هم نمی تواند پوششی برای جنایتکار بودن باشد
حضرت علی گفت قرآن های سر نیزه را بزنید
و پیامبر مسجد ضراررا آتش زد و علی خوارج را کشت
تفکرات شبیه شما نیز جایی در آینده بشریت ندارد و محکوم به فناست
بگو حق آمد و باطل نابود شد همانا باطل نابود شدنیست
پیش بینی درباره آینده را به نوستراداموس وابگذار و به جای مقایسه من با خوارج و مسجد ضرار، به من بگو غرب فاسد که
۱-حامی تمام قد رژیم اشغالگر قدس در اشغالگری است
۲-بمب اتم دارد و زرادخانه هسته ای خود را روز بروز گسترش می دهد
۳-بنیان خانواده در آن به شوخی می ماند
۴-همجنس بازی و زناکاری در آن رواج دارد و حتی تبلیغ می شود
۵-به لیبی، عراق و افغانستان حمله می کند و جهت سلاخی مردم یمن سلاح می فروشد
۶-ایران را به جهت غنی سازی اورانیوم تحریم میکند و مرگ بیماران را رقم می زند و مردم را به سطل های زباله می کشاند
۷-طالبان را ایجاد می کند و به جان مردم افغانستان می اندازد
۸-بطور نوبتی مجاهدین خلق را پذیرایی می کند
۹-تا می تواند بابت حکم قصاص بر علیه مسلمین تبلیغ می کند
۱۰-مجوز قرآن سوزی می دهد ولی در آن سخن گفتن علیه هولوکاست جرم است
چه زمانی بالاخره نابودشدنی ست این قبله ی آمال شما؟
اگه قرار بود همچین تفکراتی با فاضلاب بره، همون ۱۴۰۰ و خرده ای سال پیش می رفت!
همجنس بازی و زناکاری مومنین در این مملکت اسهالی داد می زنه، بعد به کشورهای دیگه امر و نهی هم می کنند!!!!!!!!!!!!!!! نمُریدم و شنیدیم که تا کمر در سطل زباله ها در این مملکت هم زیر سر آمریکاست!
این طالبان هم از طویله ی همین دین در اومده!
دقت کنید چقدر ما را ابله فرض کردند که در سال ۵۷ با بی بی سی از لندن
و در حال حاضر با من و تو باز از همان لندن
در حال تهییج عوام برای شورش هستند
یعنی حتی زحمت تغییر محل توطئه را هم
به خودشان نمی دهند !!!!
جدا از اراجیف این شبکه ها که پول‌شون رو می گیرن، به کار بردن "شورش" اشتباهه. اون چه ما شاهدش هستیم، اعتراضات ملتی ستم‌دیده‌ست که زیر چکمه های یه رهبر دینی-مذهبی بچه‌کُش و دیکتاتور له شده.
ملتی که به خودش رحم نمی کنه و دوست دارم همیشه مظلوم و توسری خور بمونه فرقی با اون ظالم نداره درواقع اون ظالم وسیله ست هدف مظلوم نماییه ... این ملت به همه چی .و زمین و اسمان و دین و پیغمبر و خدا و ... گیر میده الا حماقت خودش. انقلاب هم یک عمل پوچ دایره وار است و همان آش و همان کاسه.
همین جمله ی آخری شما یعنی بقیه حرف هاتون! البته دگرگونی عظیم برای همچین ملتی یه شبه یا یه ساله یا چند ساله اتفاق نمی افته. نسل امروز دیگه به خرافه پرستی گذشتگان اهمیتی نمیده و امیدوارم در یادها و تاریخ بمونه که این حکومت اسلامی چه بر سر ایران و ایرانی آورد و درس عبرتی بشه برای آیندگان که هوای حکومت های دینی به سرشون نزنه. فرقی هم نداره چه دین باشد
ناگفته نمونه که این جنس انقلاب با اون جنس عن‌قلاب که از روی بی سوادی (طبق آمار 63%) و به تحریک یه پیرمرد جنایت‌پیشه بود، فرق داره. امروزه دیگه مردم می دونن چه می خوان
ناگفته نمونه که این جنس انقلاب با اون جنس عن‌قلاب که از روی بی سوادی (طبق آمار 63%) و به تحریک یه پیرمرد جنایت‌پیشه بود، فرق داره. امروزه دیگه مردم می دونن چه می خوان
1- غربی ها از تاریخ به خوبی درس می گیرند . . .
2- ملتهایی مانند ژاپن و آلمان و عثمانی در 100 الی 150 سال گذشته دردسرهای جنگی زیادی بر اثر زیاده خواهی و تجاوز به سایر ملل برای آنها ایجاد کردند . . .
3- اساس بازار آزاد و اقتصاد سرمایه داری ( حداقل پس از جنگ جهانی ) بر مبنای آرامش و صلح پیش می رود و اگر هم جنگی براه افتاده یا مقطعی و کوتاه مدت بوده یا کودتا بوده برای براندزای کمونیستها و یا ترس از نفوذ کمونیست بوده که در مقطعی در حال بلعیدن جهان بود . . .
4- آنها بر اساس درسی که از آلمان و ژاپن گرفتند دیگر اجازه ابرقدرت شدن به ملتهایی که قصد تجاوز و جهان گشایی دارند را نمی دهند . . .
5 - شاه چنین قصدی داشت و تمامی مصاحبه ها و تحرکات او در تقویت ارتش و تحقیر اروپایی ها نشان از آینده ای خطرناک ( در صورت ابرقدرت شدن ایران ) برای جهان داشت . . . پس او را به زیر کشیدند !
6- و تا زمانیکه چنین تفکری در ملت ایران وجود دارد ( جدای از مذهبی یا ضد مذهبی و انقلابی یا ضد انقلابی بودن آنها ) محال است به ما اجازه رشد اقتصادی بدهند . . . .
یک کلام : اگر خواهان آسایش و امکانات هستید تفکرات جهان گشایی و کشور گشایی را از مغزتان بیرون بریزید . . .
لابد لشکرکشی به عراق و افغانستان را شرقی ها انجام دادند. همین غربی های بی مایه بودند که به سرزمین های مسلمین تاختند و کشتند و غارتشان کردند و دست آخر هم دو دستی تقدیم گره گوری های طالبان و داعش کردند. غربی ها در سرنگونی شاه چه کاره بودند؟ اقدام ارزشمند یک ملت در سرنگونی حکومت وابسته را بطور دایی جان ناپلئون گونه ای به غرب ربط می دهید.
از توضیحی که محمود محمود در مقدمه بر ترجمهٔ خود از رسالهٔ شهریار آورده چنین به نظر می‌رسد که… وسوسهٔ پیدا کردن رد پای توطئهٔ انگلستان در همهٔ اتفاقات ایران موجب شده است که او نفهمد که استعمار انگلستان ربطی به آن وجه از اندیشهٔ سیاسی ماکیاوللی، که او گمان می‌کرد استعمار انگلستان به آن عمل می‌کند، نداشت… سده‌ها پیش از آمدن سر جان ملکم به دربار فتح علی شاه، در آغاز کار صفویان، شاه اسماعیل، در چالدران، در توهم این بود که با شمشیر مردانگی - یعنی همان «بازو» ی مردانگی - بر توپ‌های ترکان عثمانی - یعنی جنگ افزارهای جدید -پیروز خواهد شد. این همان زمانی است که ماکیاوللی در سرشت مناسبات سیاسی جدید تامل می‌کرد. ماکیاوللی به خلاف آنچه در نوشته‌های ایرانی در صورت ساده شدهٔ آن به تکرار گفته‌‌اند، سیاست را از اخلاق و دین جدا نکرد، بلکه در نسبت پیچیدهٔ آن دو تامل کرد… خاستگاه دخالت کلیسا و دربار پاپ در امر سیاست، که به گفتهٔ ماکیاوللی نه توانایی آن را داشت که قدرتی مرکزی در ایتالیا ایجاد کند و نه به کسی اجازه می‌داد که ایتالیا را متحد کند، سیاستی که به بهانهٔ دفاع از کیان مسیحیت دنبال می‌شد، در نظر ماکیاوللی جز کوششی برای تامین منافع ارباب کلیسا و پاپ و درباریان او نبود… محمود محمود مانند همهٔ هواداران نظریهٔ توطئه گمان می‌کرد چون «آنان» ما را مشغول داشتند، «ما» کوچک شدیم. توصیف عامل بیرونی و توسل به اغوای ابلیسی در بیرون، برای توجیه کارهای بد، سیاست نیست… نظریهٔ توطئه حجابی بر نفهمیدن عوامل درونی انحطاط یک کشور است. دلیل اینکه ایران به لعبتکی در دست لعبت بازان روسی و انگلیسی تبدیل شد جز این نبود که مردم ایران عوام، شاه احمق، و درباریان او شاعران و نمایندگان دین عجایز بودند و سیاست نمی‌دانستند. ماکیاوللی زمانی رسالهٔ خود را می‌نوشت که ایتالیا میدان پیکار قدرت‌های بیگانه بود، اما او رساله‌‌ای اخلاقی برای نفرین فرانسه و اسپانیا ننوشت…اندیشهٔ سیاسی او کوششی است تا ورای ظاهر مناسباتی که پردهٔ منافع خصوصی بر آنها کشیده شده، بتوان مصالح «ملی» ایتالیا را دریافت و از این حیث آغاز اندیشهٔ سیاسی جدید است که توانست منطق مناسبات قدرت در ایتالیا را در نظام مناسبات میان دولت‌های اروپایی زمان خود به عنوان نظام منطق هر رابطهٔ قدرتی توضیح دهد.
تأملی در ترجمهٔ متن‌های اندیشهٔ سیاسی جدید: مورد شهریار ماکیاوللی
جواد طباطبایی
انتشارات مینوی خرد
صص. ۸۷-۹۰
همین اصطلاحا "عوام نادان" که شما بار مشکلات را به گردن آن‌ها می‌اندازید کسانی بودند که نیروی اصلی انقلاب مشروطه و جمهوری مهاباد و جمهوری آذربایجان به شمار می‌آمدند. در عجبم که چطور در تحلیل‌هایتان این وقایع تاریخی دوران‌ساز را از قلم می‌اندازید!
عجیب است که همه‌ی توطئه‌های آشکار استعمارگران را از صورت‌مساله پاک می‌کنید و این وسط معلوم نیست کل بحث‌تان اصلا چه ربطی به اندیشه‌های ماکیاولی دارد! از قضا ماکیاولی سرسختانه از این ایده دفاع می‌کرد که دولت‌شهرها برای جلوگیری از غارت‌گران خارجی باید به نیروی مقاومت مردمی تکیه کنند.
البته تا جایی که مرجع فکری‌تان خاندان "طباطبایی" باشد باید هم چنین کنید. خاندانی که یک سرش کاسه‌لیس رفسنجانی است و سر دیگرش کاسه‌لیس بایدن.
همیشه این جمله ایشون آویزه گوش من هست (فساد مردمان ناشی از فساد زمامداران است)
بسیار عالی و روشنگرانه هست این کتاب ، ارزش داره چندین بار بخونه آدم.
درسته که "شهریار" معروف ترین کتاب ماکیاولیه ،
ولی اگه بخوایم با افکار واقعی ماکیاولی آشنا بشیم ، خوندن کتاب "گفتار ها" خیلی بهتره
توی اون کتاب (گفتارها) ، ماکیاولی یک آزادی خواهه ؛ حکومت جمهوری رو بهترین نوع حکومت می دونه ؛ از جباران و ستمگرانی که بشر رو به بدبختی و فلاکت کشوندن انتقاد می کنه و بار ها از فضایل اخلاقی و ضرورت وجود اون ها در جامعه صحبت می کنه.
این ها افکار و اعتقادات واقعی ماکیاولیه ، نه بی اخلاقی ... نه شرارت .
جواب اینکه پس چرا ماکیاولی شهریار رو نوشت؟ با خوندن زندگینامه اش روشن میشه. وقتی خاندان مدیچی قدرت رو در فلورانس بدست گرفتن ، ماکیاولی رو به خاطر همکاری با حکومت جمهوری سابق ، از کارش برکنار کردن ( بعد سال ها زحمتی که در پست های مختلف برای فلورانس کشیده بود) حتی به اتهام توطئه علیه خاندان مدیچی ، دستگیر و شکنجه شد.
ماکیاولی هم که همه ی موقعتش رو از دست داده بود و بسیار هم تنگدست شده بود، کتاب "شهریار" رو نوشت و به لورنزو مدیچی اهدا کرد ، بلکه مورد عنایت قرار بگیره
علاوه بر این ، ماکیاولی امیدهایی هم به لورنزو مدیچی بسته بود که شاید این فرمانروا ، توان متحد کردن همه ی ایتالیا رو داشته باشه .
در کل منظورم اینه که "شهریار" برای عموم مردم نوشته نشد
کتابی که نشان دهنده ی افکار واقعی ماکیاولیه ، "گفتارها"ست.
"گفتارها" رو بخونید
آقای آشوری هم گویا این کتاب را ترجمه کرده اند
ترجمه های ایشان بسیار زیباست
این کتاب و دستورالعملهای آن بیش از سیصد سال راهگشای سیاستمداران انگلیسی بوده است.
پیشنهاد من به شما خواندن این شاهکار بزرگ است.
شهریار
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک