پیکار در پیکار: من و جنبش چپ
نویسنده:
مجید نفیسی
امتیاز دهید
از پیشگفتار:
جنبش سوسیالیستی چپ در ایران تقریبا از آغاز شکل گیری اتحاد جماهیر شوروی تا هنگام فروپاشی آن در سال ۱۹۹۱ عمدتا از مارکسیسم، لنینیسم پیروی می کرد. مکتبی که بویژه دو اصل آن "انترناسیونالیسم پرولتری" و "دیکتاتوری پرولتاریا و حزب آن" بر جنبش چپ ما اثری بس زیانبار گذاشت. اولی به وابستگی بیشتر سازمانهای چپ به سیاست خارجی کشورهای کمونیستی بویژه شوروی دامن زد و دومی به سرکوب فردیت و ترس از اندیشیدن مستقل، عدم تحمل سازمانهای دیگر و گرایشهای درون سازمانی.
من سالهاست به این نتیجه رسیده ام که اگر حزب توده و فدائیان اکثریت بخاطر انترناسیونالیسم پرولتری خود را مجری سیاست خارجی شوروی در ایران نمی دیدند، هرگز به جاده صافکن خمینی تبدیل نمی شدند و اگر سازمانهای چپ مستقل، مانند سازمان پیکار آرمان خود را تشکیل حزب پرولتاریا و استقرار دیکتاتوری آن قرار نمی دادند بیگمان می توانستند با تکیه بر ضرورت آزادی اندیشه و بیان، در کنار جبهه ملی و نهضت آزادی، هم در برابر حزب رستاخیز و ساواک شاه بایستند...
جنبش سوسیالیستی چپ در ایران تقریبا از آغاز شکل گیری اتحاد جماهیر شوروی تا هنگام فروپاشی آن در سال ۱۹۹۱ عمدتا از مارکسیسم، لنینیسم پیروی می کرد. مکتبی که بویژه دو اصل آن "انترناسیونالیسم پرولتری" و "دیکتاتوری پرولتاریا و حزب آن" بر جنبش چپ ما اثری بس زیانبار گذاشت. اولی به وابستگی بیشتر سازمانهای چپ به سیاست خارجی کشورهای کمونیستی بویژه شوروی دامن زد و دومی به سرکوب فردیت و ترس از اندیشیدن مستقل، عدم تحمل سازمانهای دیگر و گرایشهای درون سازمانی.
من سالهاست به این نتیجه رسیده ام که اگر حزب توده و فدائیان اکثریت بخاطر انترناسیونالیسم پرولتری خود را مجری سیاست خارجی شوروی در ایران نمی دیدند، هرگز به جاده صافکن خمینی تبدیل نمی شدند و اگر سازمانهای چپ مستقل، مانند سازمان پیکار آرمان خود را تشکیل حزب پرولتاریا و استقرار دیکتاتوری آن قرار نمی دادند بیگمان می توانستند با تکیه بر ضرورت آزادی اندیشه و بیان، در کنار جبهه ملی و نهضت آزادی، هم در برابر حزب رستاخیز و ساواک شاه بایستند...
آپلود شده توسط:
درباری
1403/11/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پیکار در پیکار: من و جنبش چپ