رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

اثبات وجود خدا

اثبات وجود خدا
امتیاز دهید
5 / 4
با 113 رای
امتیاز دهید
5 / 4
با 113 رای
خدا موجود مادی و طبیعی نیست که بتوان آن را تحت مطالعه آزمایشگاه قرار دارد.بلکه او یک وجود روحی و معنوی است که قادر متعال و خالق کائنات است.
نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد. اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

مفهوم خدا
مفهوم خدا
4.4 امتیاز
از 39 رای
الهیات فلسفی توماس اکوئیناس
الهیات فلسفی توماس اکوئیناس
4.3 امتیاز
از 29 رای
علل گرایش به مادیگری
علل گرایش به مادیگری
4.3 امتیاز
از 41 رای
پیدایش دین و هنر
پیدایش دین و هنر
4.4 امتیاز
از 42 رای
چرا مسیحی نیستم
چرا مسیحی نیستم
4.5 امتیاز
از 328 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اثبات وجود خدا

تعداد دیدگاه‌ها:
695
[quote='Red Devil 92']غالباً خداباوران در پاسخ به این برهان، بحث اختیار آدمی رو مطرح میکنند، و اینکه وجود شرور اخلاقی، لازمه ی اختیار آدمیست[/quote]
درود
سیستم جزا و پاداش در تضلد با اختیار آدمی نیست؟یعنی وقتی انسان شاکر باشه بهش پاداش میدن،ولی وقتی کافر بشه مجازاتش میکنن این به معنی زیر سوال بردن اختیار و حق انتخاب آدم نیست؟من یه خرده اینجا مشکل دارم.مثلا فکر کنین تو یه انتخاباتی گفته بشه اگه به این کاندیدا رأی بدین دیگه حق زندگی کردن تو این کشور رو ندارین ولی اگه به اون یکی کاندیدا رأی بدین بهتون وام هم میدیم.این سیستم،انتخابات مورد فرض رو زیر سوال نمی بره؟البته شاید هم مثالم بی ربط بود...
[quote='بهرام هدایت']اگر خداوند عالم،قادر و مهربان و نیکی خواه مطلق است وجود این همه انواع شرارت در دنیا به چه علت است ؟ چرا خداوند در قبال این شرور کاری انجام نمی دهد ؟ اگر خدا دانای مطلق است یقینا از وقوع چنین اتفاقاتی اطلاع داشته و اگر توانای مطلق است یقینا می توانسته ساز و کار این دنیا طوری طرح ریزد که چنین اتفاقات هولناکی روی ندهد ؟
با این مقدمات یا بایستی به کل وجود خداوند را مردود بدانیم یا در صفاتی که برای او متصوریم تجدید نظر نماییم.[/quote]
به نظرتون یه خداباور نمیتونه این مسئله رو اینطور توجیه کنه "که تمام شرارت های موجود در جهان به دست خود انسان رخ داده.انسان به این دنیا اومده تا مورد آزمایش قرار بگیره و حالا هم بسیاری از اونا در این آزمایش شرور شدن.خدا هم در امور دخالت نمیکنه تا سند این شر باقی بمونه و بعدا در روز جزا از این اسناد استفاده کنه"؟
[quote='ashkan69_ro']وجود اسب تکشاخ صورتی هم قابل اثبات نیست ولی ما می گیم این شئ وجود نداره
یا زئوس قابل اثبات نیست ولی ما موجودیتی برای
زئوس قائل نیستیم [/quote]
ممنون بابت جواب برتراند راسلیتون!!:D
[quote='بهرام هدایت']دوستی گفته اند آیا اینکه وجود خدا قابل اثبات نیست قابل انکار هم نیست ؟
در این مورد به نظرم می رسد عموما آنچه خداناباوران انجام می دهند رد دلایلی است که خداباوران برای تایید باور خود اقامه می کنند نه لزوما انکار وجود یا اثبات عدم وجود. به نظرم بد نیست در این مورد مختصرا اشاره ای به برهان شر شود : (با این توضیح که منظور از خداباوری در اینجا تئیسم است)
اگر خداوند عالم،قادر و مهربان و نیکی خواه مطلق است وجود این همه انواع شرارت در دنیا به چه علت است ؟ چرا خداوند در قبال این شرور کاری انجام نمی دهد ؟ اگر خدا دانای مطلق است یقینا از وقوع چنین اتفاقاتی اطلاع داشته و اگر توانای مطلق است یقینا می توانسته ساز و کار این دنیا طوری طرح ریزد که چنین اتفاقات هولناکی روی ندهد ؟
با این مقدمات یا بایستی به کل وجود خداوند را مردود بدانیم یا در صفاتی که برای او متصوریم تجدید نظر نماییم.
[/quote]
غالباً خداباوران در پاسخ به این برهان، بحث اختیار آدمی رو مطرح میکنند، و اینکه وجود شرور اخلاقی، لازمه ی اختیار آدمیست
در ورژن های بعدی برهان شر، بجای اتکا بر وجود شرور بحث به سمت شرور گزاف رفته، یعنی شروری که هیچگونه خیری بر آنها مترتب نیست (مثلاً نوزادی که کلی رنج میکشه و تو چند ماهگی از دنیا میره)
چند ماه قبل دو جلسه مناظره در برنامه پرگار با عنوان برهان شر بین دکتر سلطانی و دکتر نراقی برگزار شد که مناظره فوق العاده جالب و آموزنده ای بود، از همه ی دوستان میخوام که حتماً اون مناظره رو مشاهده کنند.
دوستی گفته اند آیا اینکه وجود خدا قابل اثبات نیست قابل انکار هم نیست ؟
در این مورد به نظرم می رسد عموما آنچه خداناباوران انجام می دهند رد دلایلی است که خداباوران برای تایید باور خود اقامه می کنند نه لزوما انکار وجود یا اثبات عدم وجود. به نظرم بد نیست در این مورد مختصرا اشاره ای به برهان شر شود : (با این توضیح که منظور از خداباوری در اینجا تئیسم است)
اگر خداوند عالم،قادر و مهربان و نیکی خواه مطلق است وجود این همه انواع شرارت در دنیا به چه علت است ؟ چرا خداوند در قبال این شرور کاری انجام نمی دهد ؟ اگر خدا دانای مطلق است یقینا از وقوع چنین اتفاقاتی اطلاع داشته و اگر توانای مطلق است یقینا می توانسته ساز و کار این دنیا طوری طرح ریزد که چنین اتفاقات هولناکی روی ندهد ؟
با این مقدمات یا بایستی به کل وجود خداوند را مردود بدانیم یا در صفاتی که برای او متصوریم تجدید نظر نماییم.
خداناباوران در واقع می توانند در این برهان صفاتی را که خداباور برای خدا متصور است مردود کنند نه لزوما انکار خدا، مگر اینکه خداباور از آن صفات ذکر شده عقب نشینی نکند.
اما در مورد "اثبات" که دوست فرهیخته مان نیز مطالبی را به درستی بیان نمودند ، عرض کنم که شاید واژه ی اثبات را به غلط و بر حسب عادت اینجا به کار برده ایم زیرا یقیقا آن اثباتی که در علم مد نظر است اینجا مطرح نیست.
به نظر می رسد طرفین از یکدیگر برای باور (یا عدم باور)شان طلب دلیل می کنند و قوت و ضعف احتمالات را می سنجند.
حال اینکه وقتی باور به خدا(یا عدم باور) می تواند از کانالی چون ایمان رخ داده باشد چرا باید یکی از طرفین از دیگری دلیل بخواهد را سعی می کنم با مثالی بگویم:
فردی باور دارد که کوبیدن دو مشت محکم به صورت خود هر روز پس از برخاستن از خواب برای سلامتی مفید است و باعث طول عمر بیشتر می گردد.(تا اینجا مشکلی نیست). او این کار را هر روز صبح انجام می دهد(مشکلی نیست). او گاهی وقتی به اداره می رسد و احساس می کند که مشت های محکمی نکوبیده به مستراح رفته و مشت جدید می کوبد(تجدید مشت نیز مشکلی نیست). روزی از روزها او به همکار می گوید که چنین کاری می کند(مشکلی نیست و ممکن است همکار او دلیل بخواهد از آن رو که اگر قانع شد او هم بکوبد). روزهای دیگر او پیاپی راجع به فواید عمل خود برای همکار توضیح می دهد(مشکلی هست، همکار سرسام گرفته). پس از مدتی او کوفتن مشت را علنی می کند(مشکلی هست، این صحنه خوشایند همگان نیست) زین پس او هر روز در اداره به سخنرانی راجع به فواید مشت کوبی می پردازد(مشکلی هست، وقت و انرژی سایرین را هدر می دهد و در عین حال می توانند از او دلیل بخواهند) و در مرحله ای او با تشر آنهایی را که مشت نمی کوبند نادان خطاب می کند یا به آنان حمله می کند تا خودش شخصا برای آنها هم مشت بکوبد(خیلی مشکلی هست) .
اینجاست که طرفین دلایل خود را مطرح می کنند یا از دیگری طلب می کنند.
نقل قول از آقای علی زنجانی
حرف سر این است که همه امور از سنخ استدلال نیستند و طبیعتا سفسطه هم در این سنخ امور محلی از اعراب ندارند.تراوش یک شعر خود گواه آن است که محتوای آن از سنخ منطق نیست.گاهی راه های نزدیکتر برای فهم امور هم وجود دارد.همانطور که همه ی انسانها وجود داشتن خودشان یا بو و مزه و رنگ را نه با استدلال که با بصورت حضوری و شهودی در میابند.[/quote]
دوست گرانقدر« شعر» را از نمونه های ادراکات وتجلی نگرش هائی فراتر از استدلال دانسته اند، شاید از نگاه لسان الغیب «حافظ » باید پاسخ را یافت:
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در محفل رندان خبری نیست که نیست !
****
عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند !
***
اعتمادی نیست بر دور زمان
بلکه بر «گردونِ گردان» نیز هم !
اینکه اثبات وانکارقابل اثبات نیست یک دیدگاه پست مدرنی وفوکویی است
درود بر همه
به نظرم بد نیست مختصرا تفکیکی در انواع خداباوری صورت دهیم تا خلط مبحث پیش ناید.
1)تئیسم: باور به خدایی که علاوه بر اینکه جهان را خلق کرده بر کار جهان نظارت و حتی دخالت می کند.(مثلا اجابت دعا)
2)دئیسم:باور به خدا(یا نوعی هوش کیهانی) که جهان را خلق و قوانین ان را وضع کرده، اما در امورات آن دخالت نمی کند.
3)پن تئیسم: به معنای همه-خداانگاری. اینکه ذره ذره ی هستی و زیبایی ها و نظم موجود را معادل خدا پنداشته شود و عدم باور به خدایی فرا طبیعی.
به نظرم نوع اول مورد این بحث است.در غیر این صورت گفت و گو بی مورد می شود چون مقدمات یکی نبوده اند. اما گاهی برخی دوستانی که به نظر می رسد به نوع اول باور دارند در توصیف خدای خود به دیگر موارد (خصوصا همه-خداانگاری) می لغزند. (ارجاع به زیبایی ها و فطرت درونی و به خود آمدن و ..). در واقع ترکیبی از یک و سه.
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ ﭘﺲ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﻫﻢ
ﻧﯿﺴﺖ؟
شاید به صورت نظری بشه گفت بله قابل انکارم نیست که ولی در عمل ما اینطور نمی گیم
وجود اسب تکشاخ صورتی هم قابل اثبات نیست ولی ما می گیم این شئ وجود نداره
یا زئوس قابل اثبات نیست ولی ما موجودیتی برای
زئوس قائل نیستیم
ﺁﯾﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﯾﺎ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﻓﻠﺴﻔﻪ
ﺱ؟
نمیشه گفت تنها ابزار فلسفه است چون مثلا برای اثبات خدا در دین ما با فاکتوری به اسم ایمان سر و کار داریم
ولی اگه بخواییم از مقدمات نتیجه درست بگیریم بله به فلسفه و یک نظریه ی صدق نیاز است
[quote='بهار در پاییز']یکی از روش های سفسطه ارائه کردن فرضیات به گونه ای است که گویی حقایقی اثبات شده هستند و یا بهره گیری از عبارت به ظاهر بی ضرر «برخی از مردم معتقدند که» می باشد و یا اثبات یک امر با استناد به خود آن امر !! و گاهی نیز توصل به مثالی است که هر چند شباهت هایی با موضوع دارد، ولی درواقع قابل تطبیق کامل با آن نیست .
لذا در تایید یا رد هر موضوعی از دام استدلالات غلط نباید غافل ماند.[/quote]
آقای دکتر حرف سر این است که همه امور از سنخ استدلال نیستند و طبیعتا سفسطه هم در این سنخ امور محلی از اعراب ندارند.تراوش یک شعر خود گواه آن است که محتوای آن از سنخ منطق نیست.گاهی راه های نزدیکتر برای فهم امور هم وجود دارد.همانطور که همه ی انسانها وجود داشتن خودشان یا بو و مزه و رنگ را نه با استدلال که با بصورت حضوری و شهودی در میابند.
یکی از روش های سفسطه ارائه کردن فرضیات به گونه ای است که گویی حقایقی اثبات شده هستند و یا بهره گیری از عبارت به ظاهر بی ضرر «برخی از مردم معتقدند که» می باشد و یا اثبات یک امر با استناد به خود آن امر !! و گاهی نیز توصل به مثالی است که هر چند شباهت هایی با موضوع دارد، ولی درواقع قابل تطبیق کامل با آن نیست .
لذا در تایید یا رد هر موضوعی از دام استدلالات غلط نباید غافل ماند.
اثبات وجود خدا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک