رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

اثبات وجود خدا

اثبات وجود خدا
امتیاز دهید
5 / 4
با 113 رای
امتیاز دهید
5 / 4
با 113 رای
خدا موجود مادی و طبیعی نیست که بتوان آن را تحت مطالعه آزمایشگاه قرار دارد.بلکه او یک وجود روحی و معنوی است که قادر متعال و خالق کائنات است.
نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد. اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اثبات وجود خدا

تعداد دیدگاه‌ها:
695
تا به جایی رسی که می نرسد پای اوهام و پایه افکار. بار یابی به محفلی کان جا جبرئیل امین ندارد بار. این ره، آن زاد راه و آن منزل مرد راهی اگر، بیا و بیار. هاتف، ارباب معرفت که گهی مست خوانندشان و گه هوشیار. از می و بزم و ساقی و مطرب وز مغ و دیر و شاهد و زنار. قصد ایشان نهفته اسراری است که به ایما کنند گاه اظهار. پی بری گر به رازشان دانی که همین است سر آن اسرار که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لا اله الا الله. هاتف اصفهانی
با یکی عشق ورز از دل و جان تا به عین الیقین عیان بینی. که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لا اله الا هو. یار بی پرده بر در و دیوار در تجلی است یا اولی الابصار. شمع جویی و آفتاب بلند روز بس روشن و تو در شب تار. گر به اقلیم عشق روی آری همه آفاق گلستان بینی. چشم بگشا به گلستان و ببین جلوه آب صاف در گل و خار. زاب بی رنگ صد هزاران رنگ لاله و گل نگر در آن گلزار. پا به راه طلب نه از ره عشق بهر این راه توشه ای بردار.شود آسان ز عشق کاری چند که بود نزد عقل بس دشوار.
چشم دل باز کن که جان بینی آن چه نادیدنی است آن بینی . آن چه بینی دلت همان خواهد وانچه خواهد دلت همان. بینی آن چه نشنیده گوشت آن شنوی و آن چه نادیده چشمت. آن بینی تا به جایی رساندت که یکی از جهان و جهانیان بینی.
[quote='mohamadparsaa']از ریاضیدان و فیلسوف بزرگ آقای برتراند راسل پرسیدند : فرضا اگر بمیرید و ببینید که خدا وجود دارد و اگر از شما سوال کند که چرا به او بی اعتقاد بودید، آنگاه چه جوابی خواهید داشت؟
آقای راسل گفت : می گویم : بدلیل نبود قرائن و شواهد کافی، خدایا، بدلیل نبود قرائن و شواهد کافی.[/quote]
دقیقا همین اتفاق در یکی از مصاحبه های برتراند راسل بهش اشاره میشه که فیلمش هم موجوده
مجری مصاحبه میپرسه که شما به وجود خدا اعتقاد ندارید?
<برتراند راسل میگه من نمیگم خدا وجود نداره شاید وجود داشته باشه اما در هر صورت من تمام برهان ها و استدلال هایی که تا به امروز مطرح شده رو موفق شدم باطل بودنشون رو اثبات کنم>
به نظر من اگر خدا هم وجود داشته باشه و واقعا طبق گفته دینداران حکیم و دانای مطلق باشه قطعا اون انسانی که قصدش فهمیدن حقیقته بیشترراز کسی که چشم بسته میخاد جلوش زانو بزنه باید دوست داشته باشه
چون کاری که کورکورانه انجام بشه ریشه در جهل داره وکسی که دنبال حقیقته فردی داناست
حالا خدای این دینداران کدوم رو میپسنده?
طبق تعریف خداوند موجودی غیرمادی، خارج از بعد زمان و مکان ، و محیط بر عالم هستی است. با این تعاریف، خود بخود خداوند از دسترس علوم تجربی و حواس انسان به دور خواهد ماند. از آنجا که علوم تجربی و حسی بر مبنای رویت، آزمایش و اندازه گیری استوار هستند پس نه میتوانند و نه در حیطه عمل آنهاست که در رد یا اثبات خالق سخنی بگویند.
رد یا اثبات خالق یک بحث پیچیده فلسفی است که مقدمه این بحث انسان شناسی است
نکته اساسی برای انسان اینست ماهیت دنیایی که اورا احاطه کرده چیست تا سپس به بحث خالق احتمالی او بپردازد. نکته دوم برای اثبات وجود او نمیتوان به آیات کتابهای دینی استناد کرد زیرا کسی که خداناباور است به طبع هیچ نقل قولی از او برایش حجت و مستند نیست.
من تصور میکنم بحث جهانبینی مقدمه خداشناسی است. اول باید دید که انسان دنیای اطرافش را چگونه میبیند تا بتواند گام دوم را بردارد
اللَّـهُ نُورُ‌ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۚ مَثَلُ نُورِ‌هِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّ‌یٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَ‌ةٍ مُّبَارَ‌کَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْ‌قِیَّةٍ وَلَا غَرْ‌بِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ‌ ۚ نُّورٌ‌ عَلَىٰ نُورٍ‌ ۗ یَهْدِی اللَّـهُ لِنُورِ‌هِ مَن یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِ‌بُ اللَّـهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّـهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿٣٥﴾/النور
خدا روشنگر آسمانها و زمین است (و او است که جهان را با نور فیزیکی ستارگان تابان، و با نور معنوی وحی و هدایت و معرفت درخشان، و با شواهد و آثار موجود در مخلوقات فروزان کرده است). نور خدا، به چلچراغی می‌ماند که در آن چراغی باشد و آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حباب درخشانی که انگار ستاره‌ی فروزان است، و این چراغ (با روغنی) افروخته شود (که) از درخت پربرکت زیتونی (به دست آید) که نه شرقی و نه غربی است (بلکه تک درختی است در سرزمین باز و بلندی که از هر سو آفتاب بدان می‌تابد. به گونه‌ای روغنش پالوده و خالص است) انگار روغن آن بدون تماس با آتش دارد شعله‌ور می‌شود. نوری است بر فراز نوری! (نور چلچراغ و نور حباب و نور روغن زیتون، همه‌جا را نورباران کرده‌اند. به همین منوال هم نور تشریعی وحی و نور تکوینی هدایت و نور عقلانی معرفت پرده‌های شکّ و شبهه را از جلو دیدگان همگان به کنار زده، و جمال ایزد ذوالجلال را بر در و دیوار وجود به تجلّی انداخته‌اند. امّا این چشم بینا و دل آگاه است که می‌تواند ببیند و دریابد). خدا هر که را بخواهد به نور خود رهنمود می‌کند (و شمعک نور خرد را به چلچراغ نور اَحَد می‌رساند و سراپا فروزانش می‌گرداند). خداوند برای مردمان مثلها می‌زند (تا معقول را در قالب محسوس بنمایاند و دور از دائره‌ی دریافت خرد را - تا آنجا که ممکن است، با کمک وحی و در پرتو دانش - به خرد نزدیک نماید) و خداوند آگاه از هر چیزی است (و می‌داند چگونه مخلوق را با معبود آشنا گرداند).
فاطِرُ‌ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۚ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا ۖ یَذْرَ‌ؤُکُمْ فِیهِ ۚ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ۖ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ‌ -آیه 11/ الشوری
او آفریننده‌ی آسمانها و زمین است. او شما را به صورت مرد و زن، و چهارپایان را به شکل نر و ماده درآورده است و بدین وسیله بر آفرینش شما (انسانها و تولید و تکثیر نسل حیوانها) می‌افزاید. هیچ چیزی همانند خدا نیست (و نه او در ذات و صفات به چیزی از چیزهای آسمان و زمین می‌ماند، و نه چیزی از چیزهای آسمان و زمین در ذات و صفات بدو می‌ماند) و او شنوا و بینا است (و پیوسته بر کارگاه جهان نظارت می‌نماید، و از جمله زاد و ولد انسانها و حیوانها را می‌پاید).
از ریاضیدان و فیلسوف بزرگ آقای برتراند راسل پرسیدند : فرضا اگر بمیرید و ببینید که خدا وجود دارد و اگر از شما سوال کند که چرا به او بی اعتقاد بودید، آنگاه چه جوابی خواهید داشت؟
آقای راسل گفت : می گویم : بدلیل نبود قرائن و شواهد کافی، خدایا، بدلیل نبود قرائن و شواهد کافی.
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود
و اما قصه آدم ..................
راستی قصه آدم از کجا شروع شد ؟
از خاک ؟
از افلاک ؟
از الست بربکم ) آیا من پروردگار شما نیستم ؟
یا از قالوا بلی ؟
از یکی بود ؟
یا از یکی نبود ؟
و یا هیچ کدام .
از غیر از خدا هیچ کس نبود ....
مثال : دریا از قطره های بی شماره تشکیل شده ..و قطره ها هم از همان دریا ...و باز چرخشی پیوسته .........
هیچ دوگانگی وجود ندارد .........
وجود خدا ......خود ما انسان ها هستیم .....
البته .از آن آگاه نیستیم
.........پایه اساس ...مذهب .....واقعی رسیدن به درک چنین چیزی بوده است ...ولی باز منحرف رفته است .......و تشریفاتی دروغین و کاذب خلق کرده ...........
خدا تنها یک واژه است ..........برای توصیفی از یک تجربه ای درونی ................
ما انسان ها خدا را مجازا خلق کرده ایم .و او را در اوج آسمانها و جدا از هستی می پنداریم .........و به آن شخصیت داده ایم .اسم داده ایم ......
در صورتی .............که خدا همین طبیعت و هستی است .................
که به آخرین اوج خود یعنی بشریت رسیده است
..از لحاظ تکامل ..............
اشرف مخلوقات ...........یعنی فراتر از هر حیوان گرای .....
.............
که با درونگری بیشتره انسان که همان خود شناسیت ..خدا به خدایت خود آگاه می شود ..................................و از از چرخه مرگ و زندگی ..........و چرخه متزاد ها ..مثبت و منفی ......خوب و بد رها می شود .....و از درخت دانشی که خورده بود و گمراهش کرده بود رها می شود ....و به ابدیت جاودانه خود آگاهی پیدا می کند ......
اثبات وجود خدا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک