اثبات وجود خدا
نویسنده:
جان کلوور
امتیاز دهید
خدا موجود مادی و طبیعی نیست که بتوان آن را تحت مطالعه آزمایشگاه قرار دارد.بلکه او یک وجود روحی و معنوی است که قادر متعال و خالق کائنات است.
نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد. اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.
نیاز به بیان نیست که اغلب نظریه ها و حقایق علمی که بعضی ها در صحت آن شک ندارند هنوز به اثبات نرسیده از غالب آن نظریه ها در کاوش کارهای طبیعت بیش از حقایق مسلم می شود استفاده کرد. اگر شما وارد خانه تان شوید و ببینید که چیزهایی از خانه شما دزدیده شود در عین حال مردی را مشاهده می کنید که از در عقبی فرار می کند.نمی توانید حکم قطعی به دزد بودن او بدهید ولی شواهد ظاهری او را محکوم می کند.یک قاضی قبل از صدور حکم اهمیت دلایل و شواهد را مورد مطالعه قرار می دهد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اثبات وجود خدا
بنده اگر طرفم دشمن من هم باشد حرف حق را می پذیریم. ولی انصفا باور بفرمایید ظلم در حق کارل مارکس است که اسمش را اینجا مطرح کنید.
وقتی کسی در مورد اثبات خود شناسی در دین اسلام - البته کشیدن یک خط - سراغ نقل قول کارل مارکس برود بنده حق دارم برای دفاع از اندیشه کارل مارکس هم شده اعتراض کنم.
ظلم در حق خودم هم هست. شما از آغاز بحث تا به حال 5 بار گفته اید ، دیگر بحث می کنم، آب در هاوان کوبیدن است، نه حالا دوباره بر می گردم. به یقین رسیدم.
آخر برادر من جای مزه انداختن هم دارد. وقتی جنابعالی متلکی می گویید که حتی ناظر سایت هم آن را پاک می کند، یادتان هست؟ نمی توانید بنده را به مزه انداختن متهم کنید.
وقتی تکلیف شما با خودتان هم روشن نیست. مدام اعلام برنامه می کنید: جواب می دهم، جواب نمی دهم، شاید بدهم، شاید ندهم.. جواب می دهم چون شما من را به یقین می رسانید.
با کمال احترام برای شما باید بگویم، دستگاه برچسب زنی و خط کشی شما دوباره به کار افتاد. اندیشه یک بعدی عارف و غیر عارف ندارد. از استالین تا دیگران. اگر نتواند گردن طرف را خورد کند شروع می کند به برچسب زدن. این بار بحث این است که ظاهر گویا من دنبال منیت خود هستم. منیت بنده چیست معلوم نیست. چه منیتی است اینجا برای من؟
چطور شد شما که داشت به یقینتان اضافه میشود، خوب بگذارید من در منیت م بمانم. فعلا منیت بنده باعث شد شما از آب در هاوان کوبیدن به یقین برسید. خودتان فرمودید، فعلا به من بدهکارید.
در ضمن برای خودتان می گویم. چون ظاهرا به روز جزا اعتقاد دارید. یک وقتی خدای نکرده، خدای نکرده، اگر حضرت علی مولای متقیان چنین حرفهایی نزده بود، یا در ترجمه کمی (...) بوده. یک وقتی خدا نکرده خلاصه در روز جزا.. می دانید که.
بهرحال شما بشر هستید اشتباه می کنید.فرض کنید منظور حضرت از معرفت حرفهای شما نبوده باشد. می روید جهنم.
مراقب باشید یک وقتی حرف آقای نصیری و باقی شیعیان مخالف درست دربیاید.. خلاصه از ما گفتن بود.
اتفاقا پنبه آن حدیثی را هم که نقل کردید آقایان زده اند. مفصل. از سندش بگیر. تا راوی اش تا غیره و غیره.
چرا باید وقت بگذارم بین کتابهای دینی برایتان پیدایش کنم؟ فایده اش چیست؟ مغلطه کار انسان های دانشمند است. شما دبه می کنید و زیرش می زنید.
من و شما بهتر است در مورد همان فواید دارو و علم و تکنولوژی با هم بحث کنیم. شما هم مدام به سبک (؟؟؟) انسان ها را تقسیم بندی کنید. یا با شما هستند یا نادان و جاهل
عرض کردم برای اثبات این چیزها حالا حالا باید به قول خودتان کی برد فرسایی کنید. اگر شیعه 12 امامی هستید. جوابتان نزد آن دو آقایی است که گفتم. مفصلا در مورد کفر و الحاد جماعت حرف زده اند.
وقتی شخصی از یک عقیده دفاع کرده و عقیده دیگری را نفی می کند ، آنوقت نفر دوم بیاید و بگوید چرا نفی می کنی دلیل بیاورید ، مگر قرار است طرف بیاید بگوید من با شما بحثی داشتم؟ ایا حیطه کتابناک جز میدانی برای چنین مباحثاتی در باره موضوعات مختلف هست؟ نکند باورتان شده که نه چنین نیست:-)
فرمودید: شما اگر در مورد اسلام مطالعه داشته باشید می دانید که اسلام دینی است که براساس عالمان شکل گرفته اند.
دقیقا اشتباه شما در همین جاست.به این یقین رسیدم که متاسفانه شما مطالعه عمیقی در باره دین ندارید وگرنه این حرف را نمی زدید. بله عالمان یکی از پایه های دین بوده و هستند اما در چه جهت؟ در جهت تقویت معارف دینی در طول 1400 سال . در واقع عالم دینی مجری اصول و احکام بوده ، بر خلاف ان چیزی که شما می گویید و اصرار دارید که عالم دینی ، خود دین هست، نه برادر من ، عالم دینی ، خود دین نیست که شما بعدا بتوانید این نکته را ادعا کنید که چون فلان عالم دینی این حرف را نفی کرده پس دین هم نفی می کند ( از شما که عقلانی فکر می کنید این طور سطحی نگری واقعا بعید است) خود معصومان همواره بر این نکته اصرار داشته اند که ما مجریان دین هستیم و لا غیر
شما فرمودید: شیعه کتاب بحار الانوار و کتاب اصول کافی را دارد. اصول عقایدشان را کلینی و علامه مجلسی بیان می کنند
جناب کی گفته کتاب های مرجع در شیعه و اهل سنت ، اقوالی صرفا زاییده افکار خودشان بوده که بعد شما بیایید چنین استنادی کنید . رجوع هر شخصی به چنین منابعی به او می فهماند که کل این کتب ، نقل اقوال معصومین بوده و هست و در ضمن محض راهنمایی خدمت شما : خود علمای سنت در صدق همه اقوال صحیح بخاری هنوز به یقین نرسیده اند. می توانید به کتب معتبر در این زمینه رجوع کنید.
شما می فرمایید: شما که یک دفعه در وسط بحث ظهور می کند
مگر قرار است من در کجای بحث بوده باشم که بتوانم مورد قبول اهالی بحث قرار بگیرم ؟ مگر این جا ببخشید میدان فوتبال هست که داور می گوید چون دقیقه نود امدی اخراجی برو خونه :-) هرگز به یک نفر که با شما بحثی را اغاز می کند این گونه نگاه نکنید
فرمودید: بحث بر سر کتاب حماسه حسینی و اعتقادات اقتصادی شهید مطهری و دفاع ایشان از فلسفه بود. آن مرجع تقلید اثبات می کرد همه اینها انحراف است از دین.
شما سعی کنید جوابهای کوبنده تری پیدا کنید.
من هم دقیقا هدفم این است که شمایی که بسیار به شیوه عقلی استدلال می کنید چرا خود متناقض رفتار می کنید و به صرف حرف مرجع تقلید اصرار دارید تایید بر نادرستی اعتقادات مطهری را بر دیگران القا کنید. حداقل سعی کنید روش های متقن دیگری پیدا کنید که به اصطلاح محکمه پسند باشد
اشتباه نشود ، من قصد دفاع از آقای مطهری را ندارم بلکه می کویم نفس عمل شما در شیوه نفی یک عقیده بسیار ابتدایی است. مطالعه بیشتر و عمیق تر بر همه ما ضروری است.:-)
من فریاد وا سلاما سر ندادم.
بلکه خنده ام گرفت که کسی نقل قول از کارل مارکس بیاورد برای اثبات خداشناسی در مذهب اسلام - البته با ذکر خط
دلم بیشتر برای کارل مارکس بیچار سوخت. مجسم کردم اگر خود کارل مارکس بیچاره هم خبر دار می شود که از حرفهایش اثبات دین می کنند شاخ گنده بر روی سرش سبز می شد.
از آغاز بحث کجا بودید که ناگهان ظهور فرمودید؟
اندیشه یک بعدی وقتی کم می آورد اگر نتواند گردن منتقد را خورد کند سراغ دغلکاری و مزه پراکنی و متلک گویی می رود. به خودتان نگیرد در کل عرض کردم. منظور شما و چندین آیدی تازه درست شده که مشخصات یکی دارند نبوده.
خوب چه می شود کرد ظاهرا رسم است که در جنگ از هر وسیله ای استفاده کنند.
مگر بنده شما بحثی با هم داشتیم؟
سرکار خانم
شما اگر در مورد اسلام مطالعه داشته باشید می دانید که اسلام دینی است که براساس عالمان شکل گرفته اند. عالمان به دین نقش موثری در این دین دارند. عالمانی که تعالیم اسلام را جمع کرده اند.
نمی توانید از زیرش دربروید. این وجح در کلیه فرق مسلیمن یکی است.
اهل سنت کتابی را می خوانند به صحیح بخاری - احادیثی که بخاری جمع کرده است. کتاب مرجعی است در همه امور مورد استناد اهل سنت است. اسم کتاب این است صحیح بخاری. احادیثش صحیح هستند. صحیح مسلم.
شیعه کتاب بهار الانوار و کتاب اصول کافی را دارد. اصول عقایدشان را کلینی و علامه مجلسی بیان می کنند.
باقی فرق همینجور. هر کدام شیخی دارند .
دین اسلام یکی از پایه هایش علما هستند.
می دانید حرف مرجع تقلید در دین شیعه یعنی چه؟ مرجع اعلم چطور؟ شما که یک دفعه در وسط بحث ظهور می کند و بر من خرده می گیرد لابد اطلاعات کافی دارید. از دید آن روحانی آیت الله خمینی مرجع تفلید و اعلم بود.
بعد هم مگر با آن روحانی بر سر قول علما بحث می کردم؟که یکی گفته و دیگری نگفته من به طور کلی به اصل موضوع اشاره کردم
کاملش را می خواهید این است:
بحث بر سر کتاب حماسه حسینی و اعتقادات اقتصادی شهید مطهری و دفاع ایشان از فلسفه بود. آن مرجع تقلید اثبات می کرد همه اینها انحراف است از دین.
شما سعی کنید جوابهای کوبنده تری پیدا کنید.
شما ظاهرا به جای آنکه به دنبال "فهیدن حقیقت" باشید به دنبال "اثبات منیّت" خود هستید
شما بیشتر به دنبال "مچ گیری" و "مسخره کردن" و "نمک پراندن" هستید.
متاسفم
ملحدین؟؟؟
شما فرشته ی راست و چپ دیگران هم بوده اید و ما خبر نداشتیم؟
حالا بیایید و بنده را اعدام کنید به خاطر این گناه کبیره ای که از من سر زد!!!!
جناب! حرف حق رو بپذیر ؛ حتی اگه طرف بحثتان به قول شما ملحد است، این دلیل بر ناحقی او نیست.
در حدیث داریم که :
مؤمن، علم را فرا میگیرد حتی از دهان منافق.
دوست محترم ، بحث در باره عرفان همون طور که خودتون هم اشراف دارید بسی گسترده و وسیع هست . وجود و حضور افرادی چون بایزید بسطامی ، شبلی و بعدتر سهروردی و همیچنین مولانا دلیلی بر رشد و تکامل این شاخه بوده . عرفانی که ابتدا عرفانی عملی ست اما بعدا صورت رسمی تری به خود گرفته و صورت تئوریک هم به خود می گیرد .نمی توان عرفان را محدود به دین کرد اما به مرور شما می بینید که عرفان از افق دین نگاه می کند و همان قدر که عرفان ، به صورت عرفانی پویا جلوه می کند ، یعنی در کنار دین به دنیا هم اهتمام دارد ( منظور این نیست که دنیا را هدف قرار دهد بلکه بر طبق آموزه های دین ، از دنیا پلی برای آخرت می سازد « الدنیا قنطرة الآخرة » یا به فرموده قرآن کریم « لا تنس نصیبک من الدنیا » یعنی بهره ات را از دنیا فراموش نکن ) به همان اندازه در تاریخ شاهد ظهور فرقه هایی افراطی چون ملامتی هستیم . عرض کردم بحث در این باره بسیار و محل جدل هست اما در باره فرمایش شما باید بگم علما و محققان هر کدام شمه ای از معرفت عرفان را بیان کرده اند و در طول همدیگر قرار دارن نه در عرض هم . سپاس
یکی آیدیش تازه درست شده، دیگری سه ماه است عضو سایت است.
خوب این هم یک راه برای منکوب کردن مخالفان هست.
صاحبان اندیشه یک بعدی به جلو می روند.
این چه نوع روشی برای ادامه یک بحث هست؟ شما با همه مخالفان نظر خود این گونه برخورد می کنید؟
اما من یکی از فرموده های علی (ع) را می اورم که فکر می کنم شما یکی از مصداق هایش باشید: انظر الی من قلا و لا تنظر الی ما قال : نگاه نکن چه کسی گفته ، نگاه کن چه چیزی گفته
یک تناقض دیگر رفتاری و برخورد شما در برابر نظریه های مخالفین دقیقا در همین جاست ، آن جا که کم می آورید به امثال روحانی و ... استناد می کنید اما من نوعی که از شما پاسخ می خواهم به سن پروفایلی و تاریخ عضویت من ارجاع می دهید و در عین حال مظلوم نمایی کرده و به قول بعضی ها فریاد وا اسلاما سر می دهید که ای ملت ، این افراد این گونه می خواهند صاحبان اندیشه را منکوب کنند...
حال من می پرسم منکوب کننده کیست؟ کسی که به جای دادن پاسخی متقن ، بیوگرافی طرف مقابل را به میدان می آورد و از ضعف اطلاعاتی کاربران استفاده می کند و یا کسی که شما را ارجاع به تفکر عمیق در داده های دین می کند. کجای دین خالی از تفکری هست که شما می خواهید به زور به خواننده القا کنید؟ نیمی از آیات قرآن انسان را به تدبر فرا خوانده . برادر من بیشتر مطالعه کن
هنوز 24 ساعت نشده، تصمیم گرفتید جواب بنده را بدهید :)):))
این خاصیت عارفان است، حرفشان چند وجح دارد، قولشان هم قول نیست، کلا در حال چرخش هستند. یک روز سنی می شوند، یک روز شیعه، یک روز به دست بوس مغولان می روند، یک روز دیگر حدیث می خوانند.
متخصص امام شناسی می خواهید. بروید پیش کسی که درسش را خوانده. متخصص کلام معصوم می خواهید؟ دو نفر به شما معرفی کردم.
شما شیعه هستید یا نه؟ شیعه مرجع تقلید دارد. مرجع تقلید گفته عرفان قی کرده یونانی هاست. به من چه...
آن دو نفر جواب شما را دادند. می توانم بروم از کتابهایشان برایتان دلیل بیاورم. ولی چه فایده دارد وقت بگذارم مگر قبول می کنید، شما حکمتان را از قبل داده اید. گفتم خط کشی کرده اید جهان به دو بخش تقسیم می شود جاهل ها و عارف ها..
معرفتی که حضرت علی گفته جدا از عرفان است. آدم وقتی مورد استنادش شاگردان آقای جوادی آملی باشد می شود همین.
مباحثش هست، خودتان بخوانید.
خط دراز؟؟ شما شیعه هستید؟ معتقد به روایت هستید؟ می دانید روایت در مورد کسی که سخنان معصومین را کنار ملحدین می گذارد چیست؟
در حال تغییر گرامی
اگر مثل این دوستان قبل از هر حرفی می روید سراغ چند حدیث و آیه و یک روکش از مذهب روی اعتقاداتان می کشید جوابتان رجوع به آقایان میلانی و خراسانی است.
در غیر این صورت شاید شما درست بگویید. همه چیز به قول این دوستان عارف نسبی است. :)):))
برادر من اشتباه شما در این است که نقل قول یک شخص را به عنوان تمامی اسلام به کاربران معرفی می کنید . از این نوع دلیلی که می آورید در محفل دیگری بازگو نکنید آنا به شما می خندن :-)
جناب روحانی ، تمامی اسلام نیست تا معرف اسلام باشد
در ثانی آیا با عقل و بصیرتی که دارید برای اثبات اصول دیگر برای خودتان هم همین طور عمل می کنید؟ چون فلانی در باره فلانی این طور گفته برای شما حجت می شود ؟
سن پروفایلی من چه ربطی به علم و یا عدم علم من دارد؟
فکر می کردم شما فردی مودب به آداب بحث هستید اما متاسفانه مثل سوفیست ها به جای ارائه بحث مستدل و درست به سن پروفایلی و تاریخ عضویت من اشاره می کنید ... از شما که بسیار ادعای معرفت داشتید این سخنان بیهوده ، واقعا بعید بود. در تاریخ مباحثات دینی بعضی ها مثل شما دقیقا همین رفتار را داشته اند برای انحراف از بحث توجه اطرافیان به حواشی و عروضیات جلب می کردند. شما دین دار باشید یا بی دین ، به من ربطی ندارد اما حداقل ادب در مباحثه را رعایت کنید. آیا من به شما توهینی کردم؟ فکر می کنم در سایت فرهنگی کتابناک حداقل به حرمت ادب و فرهنگ ، نباید با چنین الفاظی صحبت کنید