خدمات متقابل ایران و اسلام
نویسنده:
مرتضی مطهری
امتیاز دهید
این کتاب از آثار ابتکاری و در نوع خود از شاهکارهای استاد مطهری محسوب می شود. بدون هیچگونه توضیحی فهرست مختصری از مطالب کتاب را با هم مرور می کنیم که خود، گویای مطلب است:
اسلام از نظر ملیت ایرانی، ملت پرستی در عصر حاضر.
تعصبات ملی، خدمات ایرانیان به اسلام.
زبان فارسی، مذهب تشیع.
غلبه ی اسلام بر تعصبات، خدمات اسلام به ایرانیان.
اظهار نظرها، آیین زردشتی دین رسمی کشور.
ثنویت زردشتی، نظام اجتماعی خانوداگی، اخلاق زردشتی.
تعلیم و تعلم زنان، کتابسوزی ایران و مصر.
کارنامه ی اسلام در ایران. ذوق و صنعت.
تمدن اسلام.صمیمیت و اخلاص.
اسلام در کشمیر و چین و ... نخستین حوزه ی علمیه.
آغاز تدوین و تالیف عرفان و تصوف تا طبقه نهم.
فقه و فقاهت، ادبیات، کلام، فلسفه و حکمت.
طبقات مختلف دانشمندان تا طبقه ی سی و سوم.
دو قرن سکوت!
این کتاب پیشتر به صورت تایپ شده در سایت قرار گرفته بود.
اسلام از نظر ملیت ایرانی، ملت پرستی در عصر حاضر.
تعصبات ملی، خدمات ایرانیان به اسلام.
زبان فارسی، مذهب تشیع.
غلبه ی اسلام بر تعصبات، خدمات اسلام به ایرانیان.
اظهار نظرها، آیین زردشتی دین رسمی کشور.
ثنویت زردشتی، نظام اجتماعی خانوداگی، اخلاق زردشتی.
تعلیم و تعلم زنان، کتابسوزی ایران و مصر.
کارنامه ی اسلام در ایران. ذوق و صنعت.
تمدن اسلام.صمیمیت و اخلاص.
اسلام در کشمیر و چین و ... نخستین حوزه ی علمیه.
آغاز تدوین و تالیف عرفان و تصوف تا طبقه نهم.
فقه و فقاهت، ادبیات، کلام، فلسفه و حکمت.
طبقات مختلف دانشمندان تا طبقه ی سی و سوم.
دو قرن سکوت!
این کتاب پیشتر به صورت تایپ شده در سایت قرار گرفته بود.
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
1398/10/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خدمات متقابل ایران و اسلام
از دوستان خواهشمندیم به دور از هرگونه توهین و جنجال بحث را پیرامون موضوع کتاب پیگیری کنند.
با تشکر
گذاشته شده در زیر این نسک: متن لینک
وارون برخی که فرومایه و ترسو هستند و در جایهای دیگر سخن گویند، ما در همین جا پاسخشان را می دهیم، دین زرتشتی هم بدی های خودش را داشت با این روی زنان جایگاه بهتری درش داشتند، نمونه اش در ماتیکان هزار دادستان گفته شده است درخواست جدایی از زن هم پذیرفته می شود. شما که گویا خیلی بارت هست، در آن دین به کودک همسری سفارش شده است؟ جهان بینی زرتشتی در سده بیست و یک به همین اندازه بدرد نمی خورد (تازه برخی از جایهای آن هم همانند اسلام است و پیشتر از آمدن اسلام رَواگ بوده، نمونه اش پوشش موی بانوان). گویا پرسشی که کردم، پاسخی برایش نداشت، زیرا برخی دوباره به خاکی زدند! اگر آن اسطوره ها را به آب و یک پیامبر بسنده کنیم، داستان اوتنپیشتیم و نوح با سارگن بزرگ و موسی خیلی همانند به آن گزارشها هستند، اکنون یک شایمندی دیگر هم اینجا ریخت می گیرد: خود تازیان این داستانها را پیشتر شنیده بودند که چنین می گفتند.
گذاشته شده در زیر این نسک: متن لینک
آن زبان کهن که نیاکانی که شاید می پندارید از آنها باشید، درش گند زدند و واژه درشت و نابهنجارش خود را درونش رفت، خیلی آسان پالوده می شود، آتاتورک با دزدی و از خود درآوردن توانست زبان ترکی آناتولی را از واژگان بیگانه بسیاری پاک کند. کسانی هم مانند استاد کزازی هستند که پوز برخی را به خاک می مالانند و سره ترگمانی میکنند. بگذریم "معربات" پارسی تازیان بسیار است و برخی از این واژگانی که به کار می بریم آسال یا اصل آن پارسی است، زیرا در دشت خودشان چیز بسیاری نداشتند تا نام های بسیاری داشته باشند. نمونه اش در همین دیدگاه واپسینتان "ترجمه" از "ترجمان" آمده و "ترجمان" هم از "ترگمان" پارسی میانه، "نظر" هم تازی شده "نگر" هست. واژه اسطوره هم که هم خودم و هم شما به کار بردید، وامگیری از واژه یونانی ایستوریا به چم سالمه و تاریخ است. خود تاریخ هم هنوز ریشه اش آشکار نیست، زیرا بسیاری از "معربات" هنوز ریشه شان شناخته نشده است. بگذریم در قرآن هم واژگان پارسی کم نیست. زبان فارسی Hybrid نیست دستور زبانش هیچ گونه هِنایشی از تازی نپذیرفته است. (برخی از نادانان واژگان پارسی مانند فرمایش را رَمَن تازی بندند و فرمایشات گویند، با یک دوتا کژی زبانی دوگانه نمی شود.) ایشان می اندیشید اگر بر تبوک و طیق همیشه با آن نگاه از بالا به پایین بیایید، جای آن که زبان دری بگشاید، با دری وری گوشه زند، کسی خرده بر آن نمی گیرد.
گویا لینک پیشم نیمه کاره پیست شده بود. این یکی کامل و پارُن است.
آنچه عیان است چه حاجت به بیان است؟!
شما خودت با رفتار سخیف و دهاندریدگی به خوبی جایگاه خودت را نشان میدهی دوست عزیزم. پس دیگر دلیلی برای توضیح و توجیه بیشتر وجود ندارد. مشخص است اسلامی که امثال تو از آن دفاع میکنند چیست و چه مشخصاتی دارد و نیز حکومتی که از آن پیروی میکنند. در همین دو سه دیدگاه حکیمانهات بیش از 15، 20 توهین و ناسزا به دیگران گفتی. بعد ادعای فهم و شعور میکنی و به دیگران انگ بیسوادی و نادانی میزنی. من دیگر سخنی نمیگویم. چون وقتی تو دهان باز میکنی، بهخوبی فرومایگی خود را به نمایش میگذاری.
فقط از مدیران محترم سایت خواهشمندم در مقابل این توهینها، واکنش شایستهای نشان دهند تا امثال این دوست گرامی بدانند که فضای فرهنگی سایت کتابناک با چالهمیدانی که ایشان و همفکرانشان در آن عربدهکشی میکنند و باتوم بر سر مردم میکوبند تفاوت دارد
الکتب بساتین العلما. کتابها بوستانهای دانشمندانند. علی (ع)
- نکته ای که درباره نحوه تحلیل تاریخی شهید مطهری وجود دارد و نشانگر انصاف علمی وی در دعاوی تاریخی است، التزام به مبنایی است که در منقولات تاریخی اتخاذ میکنند. خواه نتیجهاش مورد انکار باستان گرایان ایرانی باشد و خواه مورد اعتراض متعصبین مذهبی!
ایشان شکاف و انفصال تاریخی در اسناد تاریخی را نمیپذیرد، چه کلام ابن خلدون (قرن هشتم) درباره ادعای کتابسوزی (قرن اول) باشد؛ و چه گزارش فلان مقتل نویس قرن نهمی از وقایع و اشخاص حادثه عاشورای قرن اول هجری. چه بسا این انکار ایشان نسبت به شخصیت های مذهبی (مثل رقیه بنت الحسین) در نزد بعضی متدینین بسی نابخشودنی تر از مورد اول است.
- البته چندی پیش با روحانی محققی درباره همین موضوع کتابسوزی گفتگو میکردم، ایشان آن را امر بعیدی نمیدانست. مدعی بود آن مسمانانی که با شعار «حسبنا کتاب الله» حتی نسبت به نابودی فرمایشات و احادیث مکتوب رسول اکرم اقدام کردهاند و ممنوعیت نقل حدیث ایجاد کردند، مسلما هیچ ابایی از آتش زدن کتابخانه ای در ایران نداشتند و چندان ارزشی برای کتاب های ایرانیان قائل نبودند!
- هرچند داوری قطعی درباره این چنین حوادثی مشکل است، اما اهتمام مسلمین و آموزه های اسلامی نسبت کتاب و کتابخانه امر پنهانی نیست، آنچنان که عبدالحسین زرین کوب در کارنامه اسلام چنین میگوید:«در حقیقت مسلمین موسسین واقعی کتابخانه های عظیم عمومی در عالم بوده اند و نیکوکاران در تاسیس و وقف کتابخانه های عام المنفعه مکرر با یکدیگر رقابت میکرده اند، و با آنکه وقوع حریق مکرر به کتابخانه های قدیم لطمه زده است کثرت نسخه های خطی اسلامی که هم اکنون در کتابخانه های شخصی و عمومی باقی است میزانی است از کثرت و غنای کتابخانه های قدیم مسلمین ». ص36
- وانگهی از کرامات بعضی از هموطنان غیور! ایرانی قرن بیست و یکمی این است که آنچه نسبتش به مسلمین قرون گذشته حتمی نیست را خود به شکل دیگری خلق کرده اند تا گواهی باشند بر اینکه جهالت و توحش فارغ از قالب دینی و نژادی و ملی است. تا کسانی که دنبال بهانه تراشی برای دعواهای سیاسی و خصومت های دینی هستند، بخشی از هنرمندی های همپالگی هایشان را ببینند!
(سوزاندن 13000 جلد کتاب در هفته کتاب، آبان سال 1398 هجری شمسی)
متن لینک
متن لینک
به جای مغلطه ی حمله به شخص کمی مطالعه داشته باش تا بتونی نظرات مخالف رو هم بشنوی-تعصب کورِت کرده برادر جان-از تاریخ درس بگیر ..از اسلام عزیز همش 1400 سال میگذره-ما تمدن هایی داشتیم که 3000 سال دووم اوردند و بعدش به دست تاریخ سپرده شدند و الان نامی از آن ها نیست.