سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام

دوست عزيز سارا خانم ظاهرا سو تفاهم شده وباعث آن كج فهمي من بوده،ازين بابت پوزش خواهم ازتمام كاربران محترم_ اما ،خوشحالم كه سالهاي سياه دهه 60 و نيز مرصاد را درايام تميز درك نكرده ايد تا مثل من واسپارتا با كابوس زندگي كنيد_ لطفا استخوان لاي زخم نگذاريد_

دراين صورت نظربرادر كهتر خود را مكمل ديدگاه خويش بدانيد_شما درمرصاد با پيكرگلگون عزيزي سفر كرده مواجه شديد، من نيز عزيز دلي راباحكم قطعي دوسال درپس هفت سال اسارت برسردارديدم هرچند كه اگرمخالف عقيده من هم بوديد بازهم دوستتان داشتم ومديون كتابهايتان بودم_ جايي قبلا عرض كردم كه اي كهنه سرباز ميهن:
كحل بينش ما خاك آستان شماست
اينك اضافه ميكنم:
بياسوته دلان گرد هم آييم

شناخت گروه های سیاسی بدون جانب داری اولیه برای ما که در دوران این گروه ها زندگی می کنیم غیر ممکن است و یا حداقل بسیار سخت است ولی هر چه این شناخت بیشتر شود و با روحیه نقادی باشد بهتر و عالمانه تر با موضوع برخورد می کنیم به نظر من اشتباهات سازمان پس از مجاهدت های اولیه موسسین آن بسیار فراوان بوده است

من بخشهایی ازین کتاب را در میان دستنوشته های یکی از دوستان خوانده ام . بخشهایی را هم در لابلای صفحات وب . امیدوارم نظرم نه منجر به صدور حکم ارتداد و خیانت شود و نه انگ طالبانی شامل حالم شود : بصورت منطقی سازمان مجاهدین نیز مانند دیگر احزاب و گروه ها در ابتدا با انگیزه ها ، اهداف و نیاتی تشکیل شده که در طول زمان هم دچار تغییر گشته اند وهم استحاله و شیوه ها و ابزار وصول به مقاصد نیز به تبع چنین بوده اند . در نهایت معتقدم که سرانجام این سازمان به تباهی و خیانت و جنایت کشیده شد اما در این گذر بار گناه رجوی ها و ابریشم چی ها واشتباهات خیابانی ها از مسئولیت و خطا و گناه صاحبان لابی ها ی قدرت در سالهای 56 تا 60 نمی کاهد . این طریق باطلیست که بین سازمان و موافقان و مخالفانش یکی را برای هواخواهی برگزینیم و ازان باطل تر اینکه خیل کشتگان بیگناهی را که در هر دو سو فراوانند خائن و مهدورالدم بنامیم و منافق و مرتجع و چه و چه بنامیم . گناه رهبران قدرت طلب عرصه سیاست را نمیتوان و نباید به پای هواخواهان ساده و پرشور و فریب خورده گذاشت .
در مورد کتاب نیز ترجیح میدهم آنچنانکه همیشه بوده ام رفتار کنم و همیشه جایگاه هر دو طرف را در نظر داشته باشم تا بدام نیفتم ، چه جایگاه و پایگاه فکری ناشر و نویسنده و چه خواستگاه اعتقادی کسانیرا که سرگذشتشان در این مکتوب آمده . در نهایت از قضاوت گریزانم که در انتخاب آزادانه کمتر عاقلی هر چند آگه تن به نشستن بر کرسی قضاوت میدهد و اگر هم قضاوتی باشد و نمره ای باید در عملکرد افراد و احزاب نگریست نه در آنچه در مخیله شان میگذرد و یا آنچه بر زبان میاورند . ازین نظر من به هر دو گروه متخاصم با عرض پوزش نمره ای زیر d میدهم .
ضمنا از جناب ramin12345
بابت بار گذاری این کتاب نهایت تشکر را دارم . ستاره خانم هم که مثل همیشه خودشان مرجعی هستند برای معرفی رفرنس و مرجع .
یا حق

سلام . به نظر من یکی از بهترین منابع برای شناختن سازمان مجاهدین و عملکرد این سازمان مخصوصا در دو دهه اخیر مجموعه مصاحبه های سعید شاهسوندی است که توسط حسین مهری انجام شده و در سایت سعید منتشر شده .

نه دوست ارجمند ، ما خود از قید ردا و قبا رهانیده ایم تا چیزی به تریجش یا بقول شما تیریپش برنخورد.

چه شده جناب پرسیکا؟
به تیریپ قباتون برخورد؟
اسپارتا

سازمان ، فروغ جاويدان ، مرصاد ، تنگه پاتاق ، رجوي، صياد شيرازي .....
لابلاي اين خاكستر كهنه كنده اي براي تراشيدن دشمني نو نمانده. دوره هل من مبارز گذشت ؛ عصر بازي هاي پلي استيشن است.

من اين كتاب رو قبلا خوندم كتاب كامل و خوبي هست و ميتونه ابعاد اين سازمان خائن به مردم و كشورش رو نشون بده

این کتاب رو نخوندم اما بنظر بیطرفانه نمی یاد گرچند ممکن است در این کتاب با برخی اشخاص آشنا شوی که از وجودشان بی خبر بودیم
ولی باید درنظر گرفت که این کتاب ممکن است نوعی جهت دهی داشته باشد و با بازی بت کلمات و تحریف برخی چیزها جهت دهی خاصی در ذهن مخاطب ایجاد کند که تغییرش مشکل باشد
برای قضاوت درست در مورد این سازمان باید نظران و روایت های موافقان و مخالفان را خواند و بدون تعصب با بی طرفی در موردش فکر کرد
موفق باشید دوستان