رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

پیامبر و دیوانه

پیامبر و دیوانه
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 179 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 179 رای
✔️ کتاب فوق در دل خود دو کتاب را شامل می‌شود:
کتاب اول پیامبر و کتاب دوم دیوانه .

پیامبر جبران درباره همه مسائل رو در روی انسان مانند کار، شادی و اندوه، درد، خوبی و بدی، دوستی، دعا، قانون، مرگ، زیبایی و ... سخن می گوید. همه این سخنان بر این پایه استوارند که سرشت انسان ذاتاً خوب است و دشواریهای زندگی او از اینجا ناشی می شوند که او هنوز تعارض های اساسی زندگی را به جا نیاورده و ماهیت کار و نظام زندگی را چنان که باید دیگرگون نکرده است(پیش گفتار مترجم).

از کتاب
چگونه دیوانه شدم؟
چنین روی داد: یک روز، بسیار پیش از آنکه خدایان بسیار به دنیا بیایند، از خواب عمیقی بیدار شدم و دیدم که همه نقاب هایم را دزدیده اند. همان هفت نقابی که خودم ساخته بودم و در هفت زندگی ام بر چهره می گذاشتم. پس بی نقاب در کوچه ها دویدم و فریاد زدم"دزد، دزد"..........
چنین بود که من دیوانه شدم...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
کوهالن
کوهالن
1390/03/28

کتاب‌های مرتبط

مسیر سخت با تو بودن
مسیر سخت با تو بودن
5 امتیاز
از 1 رای
انگل ها
انگل ها
4.4 امتیاز
از 39 رای
لرزنده
لرزنده
4.3 امتیاز
از 4 رای
حماسه سردرگم
حماسه سردرگم
4.3 امتیاز
از 8 رای
Ann Veronica
Ann Veronica
5 امتیاز
از 1 رای
The Dawn of To-Morrow
The Dawn of To-Morrow
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی پیامبر و دیوانه

تعداد دیدگاه‌ها:
41
خیلــــی فهمیدنش سخته ...
آدم باید رو هر جمله ش وقت بذاره و فکر بکنه ببینه یعنی چی..
سنگینه!ولی با این اوصاف عالیه!
اما آنچه در وجود شما بی زمان است از بی زمان بودنِ زندگی، آگاه است؛
و میداند که دیروز همین خاطره ی "امروز" است، و فردا، رؤیای "امروز"...
بخشش
و شما خود که باشید، تا مردمان سینه هایشان را بشکافند وحجاب از غرورشان بر گیرند،که قدر و قیمتشان برهنه ببینیدو عزت واعتبارشان بی پرده.
در خویشتن باز نگرید که خود آیا شایسته ی آن باشید که ایثار کنید و بایسته آنکه بخشش راوسیله شوید؟
چونکه راستی را ، زندگیست که می بخشد و زندگیست که می ستاند وشما که خویشتن را بخشنده انگارید،هر کز ناظرانی بیش نباشید.
شما جسم کودکانتان را ماوایی توانید داد،اما روحشان را هر گز.
که روح آنها ساکن خانه های فرداست، ودیدار فردا بر شما میسر نگردد،
حتی به رویاها یتان،
شما را شاید تلاشی سخت که همسان آنان شوید،اما زهی خیال باطل که ایشان را به گونه ی خویش در آورید،
که زندگانی نه وا پس رود، ونه در انتظار دیروز درنگ کند.
فرزندانتان را آنطوری که هستند ،یاری کنید،در کنارشان باشید،
خانه ی شما هر چند مجلل و مزین باشد، راز شما را پنهان نمی دارد و خواهش شما را پناه نمی دهد؛ زیرا آنچه در وجود شماست، نامتناهی است؛ در کاخ آسمان زندگی می کند که در و دروازه اش مه صبحگاهی است و پنجره هایش سرودها و سکوت های شب.
اگه میخواهید کتاب رو بخرید حتما با ترجمه آقای دریا بندری باشه.
عاااالللللیییییییییییییییه
به یکدیگر مهر بورزید اما از مهر بند مسازید...
من دارم ذوق میکنم که این همه کتاب خوب تو این سایت پیدا میکنم . تو سه ماه گذشته 4 تا کتاب از کتابفروشیا خریدم روی هم 200 صفحه هم ازشون نخوندم یه جورایی به دلم نچسبیدن ولی بیشتر کتابایی که ازینجا دانلود میکنم میخونم :-):-) ممنون از گردانندگان سایت، آپلود کننده ها و تمام کسانی که تجربه هاشون از خوندن کتاب ها صادقانه در اختیار دیگران میذارن 8-)
کتاب پیامبر فوق العادست ولی من دیوانه رو بیشتر دوست دارم
پیامبری که دین جدیدی نیاورد.بلکه اخلاقیات و انسان دوستی رو سرمشق زندگی مردم قرار داد.فکر کنم کار بسی دشوار را در پیش روی خود نهاد.آدمیان در وحله اول بسیار مشتاق میشوند ولی وقت عمل که میرسد،معدود کسانی هستند که پایبند بمانند و همچنان اصول و منش آزاد اندیشی و رفتار صحیح انسانی را از خود بروز دهند.جای بسی تاسف است که انسان ها چه زود زیبایی درون خود را فراموش کرده و به جای آن خود را از پلیدی ها و پلشتی ها پر می کنند.کاش برای لحظه ایی دوباره از این دنیا بگذریم و سوار بر قایق شویم و به سوی جزیره گم شده درونمان سفر کنیم و دوباره زندگی را در آن از سر گیریم.زندگی که انسان را به کمال و مهربانی سوق دهد.:-)
مهر...
هنگامی که مهر شما را فرا می خواند
از پی اش بروید
اگرچه راهش دشوار و ناهموار است
و چون بالهایش شما را برمی گیرد وا بدهید
اگرچه شمشیری در میان پرهایش نهفته باشد
و شمارا زخم برساند
و چون با شما سخن می گوید اورا باور کنید
اگر چه صدایش رویاهای شما را برهم زند
چنان که باد شمال باغ را ویران می کند
زیرا که مهر در همان دمی که تاج بر سر شما میگذارد شما را مصلوب می کند
همچنان که می پروراند هرس می کند
همچنان که از قامت شما بالا میرود
و نازک ترین شاخه هاتان را در آفتاب می لرزاند
نوازش می کند و به ریشه هاتان که
در خاک چنگ انداخته اند فرود می آید و آنها را تکان می دهد
شما را مانند بافته های جو در بغل می گیرد
شما را می کوبد تا برهنه شوید
شما را می بیزد تا از خس جدا سازد
شما را می ساید تا سفید کند
شما را می ورزد تا نرم شوید
و آنگاه شما را به آتش مقدس خود می سپارد تا نان مقدس شوید بر خوان مقدس خداوند
همه این کارها را مهر با شما می کند
تا راز های دل خود را بدانید
و با این دانش به پاره ای از دل زندگی مبدل شوی .
مهر چیزی نمی دهد مگر خود را
و چیزی نمی گیرد مگر خود را
مهر تصرف نمی کند و به تصرف در نمی آید
زیرا که مهر بر پایه ی مهر پایدار است ...
پیامبر و دیوانه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک