[quote='nitmaramtin']در کتاب 1984 جمله ای خواندم که هر شب قبل از خواب به ان فکر می کنم .
"تا وقتی کارگران بیدار نشوند انقلاب نمی شود و تا وقتی انقلاب نشود کارگران بیدار نمی شوند "
در کتاب منظور از کارگر عامه ی بی سواد بود که برای قشر حاکم جان می کندند و انقلاب به معنی واژگونی سیستم توتالیتر و استعمارگر بود .
اگر جمله را تغییر یا بقول فلاسفه بسط دهیم می شود عین حقیقت در مورد ایران
"تا وقتی مردم ایران نمی فهمند اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نمی شود و تا وقتی اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نشود مردم نمی فهمند "
این مردم به قوه ی درک نیاز دارند . باید بفهمند هر چیزی که در تلویزیون نشان داده می شود حقیقت نیست .
باید بفهمند در زنجیر خود هستند . در زنجیر عقاید خود . این مردم سنتی نیاز به فهم دارند تا خوب و بد را تشخیص دهند و خود انتخاب کنند .
تا وقتی این قوه نباشد دموکراسی بی معنی است چرا که اکثریت گوسفندوار به تقلید از جلویی خود مسیر را طی می کنند .
و از طرفی دیگر روشنفکرنمایان ما ای پاد بدست گرفته در خیابان دختر بازی می کنند و به فکر خود اروپایی شده اند .
شاید حرف هایم کمی مبهم به نظر بیاید چون گر بریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد قسمت یک روزه ای . حرف های من حاصل چند سال تفکر است و مجال نیست که تمام دلایل خود را بیان کنم .[/quote]
فرانتس فانون از جمله نویسندگان فرانسوی زبان است، ضمن این که وی یک مقالهنویس، روانپزشک و یک انقلابی بود. وی را میتوان متفکری برجسته در قرن بیستم به خاطر استعمارزدایی دانست. وی بر این باور بود که برای احقاق ارزشهای انسانی میتوان به شدت عمل نیز دست زد.
کارهای او الهامبخش جنبش آزادیخواهی ضداستعماری برای بیشتر از چهار دهه بودهاست. از جمله آثار آن می توان به :
پوست سیاه، صورتکهای سفید ـ واپسین دم استعمار ـ دوزخیان روی زمین ـ نفرینیان خاک ـ انقلاب آفریقا ـ سال پنجم الجزایر ـ استعمار میرا، یا جامعهشناسی الجزایر اشاره نمود.
[quote=\'nitmaramtin\']
\"تا وقتی مردم ایران نمی فهمند اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نمی شود و تا وقتی اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نشود مردم نمی فهمند \"
و از طرفی دیگر روشنفکرنمایان ما ای پاد بدست گرفته در خیابان دختر بازی می کنند و به فکر خود اروپایی شده اند .
...
شاید حرف هایم کمی مبهم به نظر بیاید چون گر بریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد قسمت یک روزه ای . حرف های من حاصل چند سال تفکر است و مجال نیست که تمام دلایل خود را بیان کنم .[/quote]
مردم ما نیاز دارند که خودشون رو بهتر بشناسند...اروپایی بودن فقط از یک اروپایی بر می آید و بس. در ثانی صدای ترک های اروپا از هم اکنون به گوش می رسد ...ما باید از تمام گذشته تجربه کسب کنیم تا آینده ای پر از خوشبختی رو بسازیم.
من هنوز این کتاب رو نخوندم ، اما به زودی شروع میکنم .
ولی بچه ها راجع به کامنت هاتون نظری دارم :
خوشبختانه با توجه به پیشرفت روز افزون صنعت اطلاعات ، این روزا کافیه گوشه ای از دنیا خبری بدست بیاد ، تا روز بعد همه دنیا بدونن .
جوونای امروز آگاهی فراوانی از منابع مختلفی کسب میکنن و هر کدوم راهی رو برای پیشرفت کشور عزیزمون ایران در نظر دارن .
ولی بیاید یک نکته رو فراموش نکنیم :
تا وقتی همه هم صدا نباشیم و هر کس راه خودش رو بره ، هیچ کدوم به جایی نمیرسیم .
پس بیاید در مقابل عقاید مخالف کمی انعطاف پذیر باشیم !
( ببخشید اگه طولانی شد )
در کتاب 1984 جمله ای خواندم که هر شب قبل از خواب به ان فکر می کنم . "تا وقتی کارگران بیدار نشوند انقلاب نمی شود و تا وقتی انقلاب نشود کارگران بیدار نمی شوند "
در کتاب منظور از کارگر عامه ی بی سواد بود که برای قشر حاکم جان می کندند و انقلاب به معنی واژگونی سیستم توتالیتر و استعمارگر بود .
اگر جمله را تغییر یا بقول فلاسفه بسط دهیم می شود عین حقیقت در مورد ایران "تا وقتی مردم ایران نمی فهمند اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نمی شود و تا وقتی اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نشود مردم نمی فهمند "
این مردم به قوه ی درک نیاز دارند . باید بفهمند هر چیزی که در تلویزیون نشان داده می شود حقیقت نیست .
باید بفهمند در زنجیر خود هستند . در زنجیر عقاید خود . این مردم سنتی نیاز به فهم دارند تا خوب و بد را تشخیص دهند و خود انتخاب کنند .
تا وقتی این قوه نباشد دموکراسی بی معنی است چرا که اکثریت گوسفندوار به تقلید از جلویی خود مسیر را طی می کنند .
و از طرفی دیگر روشنفکرنمایان ما ای پاد بدست گرفته در خیابان دختر بازی می کنند و به فکر خود اروپایی شده اند .
شاید حرف هایم کمی مبهم به نظر بیاید چون گر بریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد قسمت یک روزه ای . حرف های من حاصل چند سال تفکر است و مجال نیست که تمام دلایل خود را بیان کنم .
دوست عزيزم-شما درست مي گيد-اما آيا فلسفه تشكيل دين رو ميدو نيد؟منظورم اينه كه تمايلي كه مردم به اعتقادات خاصي دارند؟و دليل ايجاد اين باورها؟آنهم دراين ديار كه مردم در تمام اين دوران هيچوقت بدون اعتقاد دوره اي رو نگذرانده اند-خوب آگاهي بخشي درست است-منظور شمارو ميدونم- اما منظور من از تشكيل يك مكتب فلسفي اقتصادي كمك به پيمودن مسير موردنظر و براي به حاشيه راندن ندريجي اين خرافه باوريها و تلاش حول اين حوزه است كه راه براي بهتر شدن رو فراهم ميكنه-نه صرفا....
شما یا شناخت از ظرفیت پذیرش مردم ندارید یا خیلی آرمانگرایانه مینگرید
رفیق من به اندازه خودم مردمم را میشناسم و شاید خیلی کمتر از شما باشد
من انسانی واقعگرا هستم نه آرمانگرا بلکه با واقعیت به دنبال آرمان هایم میروم
هدف شما از پرورش ایدئولوژی در نهایت چی هست؟
شما حتی نظر مرا نخوانده اید
بلکه شتاب داشته اید برای جواب دادن
من نوشته ام که فکر برتر و پرورش ایدئولوژی باعث سو استفاده دیگران میشود پس معنی حرفم میشود مخالفت با چنین مواضع
چشم انداز این سیر تغییرات رو چطور پیش بینی کردید-آیا با شناخت مردم نمیشه حدس زد که چه اتفاقی خواهد افتاد؟پس این مکتب سیاسی اقتصادی راه حل مناسبی برای رسیدن به خواسته های پیش روست-مطمئنم چیزی که مد نظر شماست نیازمند گذران چند دوره است که مدتش رو نمیدونم
چرا میتوان حدس زد چه اتفاقی خواهد افتاد
همانگونه که خیلی ها در سال 58 صدای پای فاشیسم جدیدی را پیش بینی کرده اند
و حتی خیلی پیشتر از آن رفیق جزنی _من از تبارشان نیستم_پیش بینی حکومتی خرده بورژوای مذهبی را کرد...
اما نتیجه چه شد رفیق...
مگر روشنفکرانی که خواستار سپردن قدرت در دست آنها هستی در شرایط بحرانی که باید به رسالتشان عمل میکردند چه کردند؟؟؟
هر چند من نظر آقای جواد مجابی را قبول دارم که در این مملکت چیزی به اسم روشنفکر فلسفی و سیاسی نداریم می ماند یه روشنفکر فرهنگی که آنهم همیشه سیاست زده است.....
حال این مکتب سیاسی اقتصادی شما یک گزینه مجهول مثل مجهولاتی که اکنون معلوم شده اند هستند
تنها راه این سرزمین آگاهی بخشی است که چه چیز میخواهیم ...
دگر از قید چه چیز نمی خواهیم رها شویم
بالا بردن سطح آگاهی مردم در خصوص حقوقشان و چه چیز های حق مسلم آنهاست همانگونه که امروزه بسیاری از مردم ما برای خواسته هایشان مبارزه میکنند...
تنها راه به نظر من همین است حال می خواهد چندین دهه طول بکشد...همانگونه که تا کنون بیش از 100 سال از عمرش میگذرد...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دوزخیان روی زمین
"تا وقتی کارگران بیدار نشوند انقلاب نمی شود و تا وقتی انقلاب نشود کارگران بیدار نمی شوند "
در کتاب منظور از کارگر عامه ی بی سواد بود که برای قشر حاکم جان می کندند و انقلاب به معنی واژگونی سیستم توتالیتر و استعمارگر بود .
اگر جمله را تغییر یا بقول فلاسفه بسط دهیم می شود عین حقیقت در مورد ایران
"تا وقتی مردم ایران نمی فهمند اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نمی شود و تا وقتی اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نشود مردم نمی فهمند "
این مردم به قوه ی درک نیاز دارند . باید بفهمند هر چیزی که در تلویزیون نشان داده می شود حقیقت نیست .
باید بفهمند در زنجیر خود هستند . در زنجیر عقاید خود . این مردم سنتی نیاز به فهم دارند تا خوب و بد را تشخیص دهند و خود انتخاب کنند .
تا وقتی این قوه نباشد دموکراسی بی معنی است چرا که اکثریت گوسفندوار به تقلید از جلویی خود مسیر را طی می کنند .
و از طرفی دیگر روشنفکرنمایان ما ای پاد بدست گرفته در خیابان دختر بازی می کنند و به فکر خود اروپایی شده اند .
شاید حرف هایم کمی مبهم به نظر بیاید چون گر بریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد قسمت یک روزه ای . حرف های من حاصل چند سال تفکر است و مجال نیست که تمام دلایل خود را بیان کنم .[/quote]
کارهای او الهامبخش جنبش آزادیخواهی ضداستعماری برای بیشتر از چهار دهه بودهاست. از جمله آثار آن می توان به :
پوست سیاه، صورتکهای سفید ـ واپسین دم استعمار ـ دوزخیان روی زمین ـ نفرینیان خاک ـ انقلاب آفریقا ـ سال پنجم الجزایر ـ استعمار میرا، یا جامعهشناسی الجزایر اشاره نمود.
\"تا وقتی مردم ایران نمی فهمند اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نمی شود و تا وقتی اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نشود مردم نمی فهمند \"
و از طرفی دیگر روشنفکرنمایان ما ای پاد بدست گرفته در خیابان دختر بازی می کنند و به فکر خود اروپایی شده اند .
...
شاید حرف هایم کمی مبهم به نظر بیاید چون گر بریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد قسمت یک روزه ای . حرف های من حاصل چند سال تفکر است و مجال نیست که تمام دلایل خود را بیان کنم .[/quote]
مردم ما نیاز دارند که خودشون رو بهتر بشناسند...اروپایی بودن فقط از یک اروپایی بر می آید و بس. در ثانی صدای ترک های اروپا از هم اکنون به گوش می رسد ...ما باید از تمام گذشته تجربه کسب کنیم تا آینده ای پر از خوشبختی رو بسازیم.
ولی بچه ها راجع به کامنت هاتون نظری دارم :
خوشبختانه با توجه به پیشرفت روز افزون صنعت اطلاعات ، این روزا کافیه گوشه ای از دنیا خبری بدست بیاد ، تا روز بعد همه دنیا بدونن .
جوونای امروز آگاهی فراوانی از منابع مختلفی کسب میکنن و هر کدوم راهی رو برای پیشرفت کشور عزیزمون ایران در نظر دارن .
ولی بیاید یک نکته رو فراموش نکنیم :
تا وقتی همه هم صدا نباشیم و هر کس راه خودش رو بره ، هیچ کدوم به جایی نمیرسیم .
پس بیاید در مقابل عقاید مخالف کمی انعطاف پذیر باشیم !
( ببخشید اگه طولانی شد )
بسيار
"تا وقتی کارگران بیدار نشوند انقلاب نمی شود و تا وقتی انقلاب نشود کارگران بیدار نمی شوند "
در کتاب منظور از کارگر عامه ی بی سواد بود که برای قشر حاکم جان می کندند و انقلاب به معنی واژگونی سیستم توتالیتر و استعمارگر بود .
اگر جمله را تغییر یا بقول فلاسفه بسط دهیم می شود عین حقیقت در مورد ایران
"تا وقتی مردم ایران نمی فهمند اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نمی شود و تا وقتی اوضاع اقتصادی و اجتماعی بهتر نشود مردم نمی فهمند "
این مردم به قوه ی درک نیاز دارند . باید بفهمند هر چیزی که در تلویزیون نشان داده می شود حقیقت نیست .
باید بفهمند در زنجیر خود هستند . در زنجیر عقاید خود . این مردم سنتی نیاز به فهم دارند تا خوب و بد را تشخیص دهند و خود انتخاب کنند .
تا وقتی این قوه نباشد دموکراسی بی معنی است چرا که اکثریت گوسفندوار به تقلید از جلویی خود مسیر را طی می کنند .
و از طرفی دیگر روشنفکرنمایان ما ای پاد بدست گرفته در خیابان دختر بازی می کنند و به فکر خود اروپایی شده اند .
شاید حرف هایم کمی مبهم به نظر بیاید چون گر بریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد قسمت یک روزه ای . حرف های من حاصل چند سال تفکر است و مجال نیست که تمام دلایل خود را بیان کنم .
رفیق من به اندازه خودم مردمم را میشناسم و شاید خیلی کمتر از شما باشد
من انسانی واقعگرا هستم نه آرمانگرا بلکه با واقعیت به دنبال آرمان هایم میروم
شما حتی نظر مرا نخوانده اید
بلکه شتاب داشته اید برای جواب دادن
من نوشته ام که فکر برتر و پرورش ایدئولوژی باعث سو استفاده دیگران میشود پس معنی حرفم میشود مخالفت با چنین مواضع
چرا میتوان حدس زد چه اتفاقی خواهد افتاد
همانگونه که خیلی ها در سال 58 صدای پای فاشیسم جدیدی را پیش بینی کرده اند
و حتی خیلی پیشتر از آن رفیق جزنی _من از تبارشان نیستم_پیش بینی حکومتی خرده بورژوای مذهبی را کرد...
اما نتیجه چه شد رفیق...
مگر روشنفکرانی که خواستار سپردن قدرت در دست آنها هستی در شرایط بحرانی که باید به رسالتشان عمل میکردند چه کردند؟؟؟
هر چند من نظر آقای جواد مجابی را قبول دارم که در این مملکت چیزی به اسم روشنفکر فلسفی و سیاسی نداریم می ماند یه روشنفکر فرهنگی که آنهم همیشه سیاست زده است.....
حال این مکتب سیاسی اقتصادی شما یک گزینه مجهول مثل مجهولاتی که اکنون معلوم شده اند هستند
تنها راه این سرزمین آگاهی بخشی است که چه چیز میخواهیم ...
دگر از قید چه چیز نمی خواهیم رها شویم
بالا بردن سطح آگاهی مردم در خصوص حقوقشان و چه چیز های حق مسلم آنهاست همانگونه که امروزه بسیاری از مردم ما برای خواسته هایشان مبارزه میکنند...
تنها راه به نظر من همین است حال می خواهد چندین دهه طول بکشد...همانگونه که تا کنون بیش از 100 سال از عمرش میگذرد...