دن ژوان در جهنم
نویسنده:
جرج برنارد شاو
مترجم:
ابراهیم گلستان
امتیاز دهید
جورج برنارد شاو نمایشنامهنویس سبک کُمیک، منتقد ادبی و مبلغ سوسیالیست ایرلندیتبار است. از او بهعنوان پرقدرترین نمایشنامه نویس بریتانیایی پس از شکسپیر و نافذترین رسالهنویس پس از جاناتان سوییفت، هجونویس ایرلندی، یاد میکنند. برنارد شاو همچنین یکی از برترین نقادان موسیقی و تئاتر نسل خود محسوب میشده است. او برای نمایشنامه سنت ژان، در سال ۱۹۲۵ میلادی به دریافت جایزه ادبی نوبل ، نائل آمد.
بیشتر
آپلود شده توسط:
Reza
1388/05/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دن ژوان در جهنم
در واقع شخصیت پرسش گر و صادقی رو تداعی می کنه که ابتدا به این نتیجه می رسه که تنها افراد معدودی به کنه زندگی دست پیدا می کنند که اون افراد همون فیلسوفان هستند ولی چون هر اندیشه نوعی نگاه خاص به جهان پیرامون رو شامل میشه پس نمی تونیم هر طرز نگاه رو هم، حقیقت بدونیم. که در جریان نوشته منظوراش از فیلسوف رو محدود به کسی می کنه که در پی به وجود آوردن انسانی، فراانسان هستند. برای همین هم از دام هرزنی فرار می کنه چون در واقع زن، فقط نقشی ناکامل از زیبایی جاودان، نیک جاودان، شادی جاودان هستش و همینطور دیدگاه اش در مورد رمانتیک ها که سرآنجام شون به در افتادن به دامن زنان هست.
جایی از داستان اشاره میشه که مرد برای زن تنها و تنها وسیله ای برای آبستن شدن هست و مرد که علاقه ای به این وضعیت نداره دست به نفی این حقیقت می پردازه که بسیار به گفتار زردشت نیچه در باب پرسش یارانش هست
اما چرا دون ژوان از یک زن به زن دیگه پناه میبره؟ بخاطر بیطرف بودن طبیعت،و اهمیت ندادن اش به هستی انسان که باعث میشه دون ژوان مثل دوران بچگی برای تنها نبودن در این غم به زن پناه ببره. و چون هرزنی شرطی سنگین برای ادامه دادن رابطه شون مطرح می کنه مجبور میشه از قید این شروط مثل ازدواج فرار کنه
همچنین شیطان هم خیلی شبیه شخصیت شوپنهاوره که سعی می کنه مرگ رو پیش برنده زندگی انسان ها بدونه نوعی علاقه وافی به مرگ و فنا شدن در انسان ها(نه به زندگی)
تا الان 3 تا نمایشنامه دانلود کردم 2 تا کتاب از امیل زولا
ممنون عاشقتونم :-*
زیرکانه انسان رو به توجه به انسانیت وا میداره.. دنیای هجو و موهوم رو به تکرار در اندیشه میکشونه .. بی نتیجه .. تا نتیجه را در اموری دیگر جستجو کنیم . زیرکانه است8-)
دون ژوان در جهنم / برنارد شاو / ابراهيم گلستان
بهترین نمایشنامه بود که تا حالا خونده بودیم ولی خوب بعد از کتاب آدم آدم است
ممنون که ...
To lips that are thirsting the bowl they praise,
For it seemed that love was an easy thing,
But my feet have fallen on difficult ways.
I have prayed the wind o'er my heart to fling
The fragrance of musk in her hair that sleeps
In the night of her hair-yet no fragrance stays
The tears of my heart's blood my sad heart weeps
Thanks so much for this being helpful and kind and so discipline..