رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
آدم کش ها
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 575 رای
نویسنده:
مترجم:
رضا قیصریه
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 575 رای
چند نکتة نسبتاً آشکار در مورد تکینک این داستان وجود دارد که باید مطرح کرد. این داستان یک صحنة بلند و سه صحنة کوتاه دارد. در حقیقت، شیوة کار چنان نمایشی است که بیش از سه چهار جمله برای انتقال از صحنه‌ای به صحنة دیگر لازم نیست. روایت در سراسر داستان عینی است و در واقع همة اطلاعات در گفت‌وگوهای سادة رئالیستی گنجانیده شده. در نخستین صحنه، روشن شدن مأموریت تبهکاران با ذکر جزئیات مشخص صورت می‌گیرد - این واقعیت که چشم از آینة پشت بار بر نمی‌دارند، این واقعیت که پس از بستن نیک و آشپز، تبهکاری که تفنگش را لب دریچة آشپزخانه گذاشته رفیقش و جورج را «مثل عکاسی که می‌خواهد عکس دسته جمعی بگیرد» می‌ایستاند - همة این جزئیات بیش از آن که ماهیت ویژة مأموریتشان روشن شود آمده‌اند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
۱۳۸۶/۰۶/۲۲

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آدم کش ها

تعداد دیدگاه‌ها:
16
ممنون برای زحمت دوستان عزیز اما گرامیان یادتون باشه کتاب با لمس کاغذ ه که معنا پیدا می کنه. شکل کلاسیک کتاب واجد یک روح ه که سوای از دادن آگاهی ، آرامبخش ه
موفق باشید
یه داستان خاص و فوق العاده؛این داستان چند بار خوندم به خاطر سبک فوق العاده و زبان ساده و تصویریش.
به نظر شما شخصیت اصلی داستان کیست ؟

اگر مبنای تعیین شخصیت اصلی در داستان بر اساس فرم های کلاسیک در نظر گرفته شود پسر جوان ( نیک ) این داستان شخصیت اصلی می باشد
از بارز ترین نشانه های شخصیت اصلی در این تعریف ، تحول شخصیت در سیر حوادث داستان است
با اینکه می دانیم همینگوی سبک و سیاق مخصوص به خود را داراست و تطبیق تام و تمام آثارش با فرم های کلاسیک ، نادیده گرفتن توانایی های بی حد و مرز اوست و همچنان که این داستان نیز حول دیدگاه های متفاوت ( جورج ،سام ، نیک ) به یک موضوع مشخص می گردد اما تنها شخصیت نیک است که با تجربه ای جدید ( پیش از آن هرگز دستمالی در دهانش نچپانده بودند ) به حسی متفاوت (فکرش را که می کنم دود از کلم بلند میشه : اون توی اتاقش منتظره خودش هم میدونه کارش تمومه . خیلی ناجوره ) و از آن راه به تصمیم و حرکتی نو دست میزند ( من از این شهر میرم )
همینگوی بزرگ به گمان بزرگترین نویسنده ی امریکاییی ست
با توجه به نظر دوستان باید ارزش خوندن داشته باشه;-)
از زحمت و کار وتلاشی که می کنید سپاس.
آدم کش ها
عضو نیستید؟ ثبت نام در کتابناک