قرآن کلام آفریدگار است

محمدعلی دروغ گفتن کارخوبی نیست

مهمترین تناقض سامان پارسا
مهمترین تناقض از دید سامان پارسا و پاسخ به ان

جناب اندیشمندشماکه زحمت میکشی وبیست صحفه ازدیدگاهای قبلی رومیخونی یه کم تامل کن ببین موضوع بحث چی بوده بعدادعای چنین حرفی روبکن
یه کاربردربحث های قبلی چنین دیدگاهی روگذاشتن:

همینطور مدت زیادیو مشغول به تخقیق بر روی قران کردم و دیدم تمام قران به صورت علمی اثبات میشه

باتوجه به محتوای کامنت های قبلیشون هرشخص اگاهی(شماکه نه)متوجه میشدادعاشون کذب ودروغه من هم برای اینکه ایشون رویه محک بزنم که ببینم اطلاعات ایشون درچه حده اون ایه(به عنوان تناقض)براشون گذاشتم وخواستم درموردش توضیح بدندکه خوشبختانه حدسم درست بودودرادامه چنین دیدگاهایی رودرجواب ایرادکردند:

قران کلام خداست و ما نمی تونیم راجب کلام خدا چیزی بگیم

ولی ایه ای که شما اوردید فلسفی بود و ما راجب فلسفه چیزی نمی دونیم

برو بخون خواهی فهمید

اری محمدعلی خان اون ایه فقط یه محک بودونه به عنوان تناقض که اگراینچنین بوددرجواب چندتاازدیدگاهات که اشاره کرده بودی تناقضات قران روبیاریداینومثال میزدم که دیدیدنزدم
وحال واقعادرعجبم که من کی وکجااشاره کردم که این ایه مهم ترین تناقض ازدیدمنه واقعاکی وکجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انگارشماهم درپیشگویی وخواندن ذهن ونوع دیدافرادهم تبحرداری
ایاچیزی جزاین نیست که بعدازتکراراصرارهایتان مبتنی براین که تناقض های قران روبیاوریدوکسی میلی به جواب دادن به این خواسته ی شمانداشت(فقط به صرف تبحردرسفسطه گری وپاسخ ندادن به شبهات ارائه شده قبلی توسط چندی ازدوستان)منتظریه بهانه بودیدکه بازبیایدو فقط حرفتونوزده باشید وچه بهانه ای بهترازاین وبایدبه شماتبریک گفت به خاطرفرصت طلبی به موقعتون!!

فقط اومدم و یک سری به بحث زدم و رفتم
مزاحم نمیشم
خدافظ ;-(

اثبات نبوت محمد(ص) ----------> آفریدگار وجود دارد و محمد(ص) صادق بوده است-----> قرآن کلام آفریدگار است
اثبات قرآن ------> اثبات نبوت محمد(ص) -------------> اثبات آفریدگار وجود دارد
اثبات آفریدگار وجود دارد----------> اثبات نبوت محمد(ص) ----------> اثبات قرآن کلام آفریدگار است
نتیجه: معاد و بهشت و جهنم وجود دارد.

محمد دروغ بگه + خدا راست بگه + قرآن حرفی باشه که حقیقتاً محمد گفته (راست) = دروغ
محمد راست بگه + خدا دروغ بگه + قرآن سخنی درست باشه = دروغ
محمد راست بگه + خدا راست بگه + قرآن تحریف شده باشه = دروغ
جالب اینجاست که صحّت و عدمِ صحّتِ هیچ یک رو نمیشه از دیگری اقتباس کرد
و جالبتر اینکه حتی اگر همهء اینها هم راست گفته باشند ، باز هم باید برای اثباتِ این ادعا که جهنّم و بهشت وجود دارد ، از یک مسیرِ عالمانه تر و منطقی تر استفاده کنند
ناسلامتی پیامبر معصوم و مصّون از خطا بوده
ناسلامتی خدا عالم ست
پس حتماً راهِ بهتر از این هم برای اثباتِ ادعاهای خودشون میتونستند پیدا کنند
راستی
خدایی که برای اثباتِ وجودش لازم باشه که آدمی مثلِ محمدعلی این ادعا رو ثابت کنه ، واقعاً ضعیف ست
باید به حالِ همچون خدایی افسوس خورد که برای اثباتِ وجودش لازم باشد یکی از بندگانِ کوچکش او را توجیه کند!!!
ضمناً
تمامِ اون ادعا ها از زبانِ محمدعلی خارج شد
محمد علی هم میتونه دروغگو باشه
این ها خودش برای خودش یعنی : کـــــشــــک
بهتره یک راهِ علمی پیشنهاد کنی محمدعلی جان :-(
#

در این آیه گفته شده » : روم شکست خورد!
نه اینکه : روم شکست خواهد خورد
هر کسی که دوزار عربی بداند میفهمد که در عربی برای افعالِ مستقبل (آینده) از کلمهء « سوفَ » استفاده میگردد
این اصلاً پیش بینی نبوده و نیست و نخواهد بود
حالا هِی باز بگو :O
#

خوب چه کاریه؟؟!!! همین پروفایل به این خوبی مگه چشه؟ فقط لازم نیست اینقدر بحث کنید، در ضمن اگه قصد ترک این پروفایل رو دارید، حد اقل تا چند روز قفلش نکنین که از تو لیست دوستام حذفتون کنم!!!

نگران نباش عزیزم
برای حذف کردن نیازی نیست که من پروفایلم رو باز کنم ..
این کار رو انجام دادم و درخواستِ شما رو عملی کردم .. شما الان حذف شدی ;-)

من ایرانی نیستم چون نامم عربی ست*
*من ایرانی نیستم چون وقتی به دنیا آمدم در گوشم اذان عربی خواندند*(!)
*من ایرانی نیستم چون روزی که به مدرسه رفتنم پدر و مادرم قرآن بالای سرم
گرفتند و در مدرسه آیین محمد را به من آموختند نه پندار نیک و کردار نیک و
گفتار نیک*(!)
......*من ایرانی نیستم چون وقتی ازدواج کردم به آیین عربها و با زبان عربی ازدواج
کردم*(!)
*من ایرانی نیستم چون هزار کیلومتر راه را طی میکنم تا به پابوس امام هشتم
شیعیان و نواده پیامبر اعراب بروم اما کمی آنسوتر به آرامگاه فردوسی نمی روم*(!)
*من ایرانی نیستم چون اعیاد فطر و قربان و غدیر و مبعث را تبریک می گویم و
شادباش می شنوم اما نمی دانم جشن سده چه روزیست*(!)
*من ایرانی نیستم چون دهه محرم سیاه می پوشم و با سر و روی گل آلوده عزادار
خاندانی می شوم که سرزمینم را گرفتند , مردانش را کشتند و زنانش را به غنیمت
بردند اما روز مرگ بابک خرمدین را نمی دانم*(!)
*من ایرانی نیستم چون حرف که می زنم بیشتر به عربی می ماند تا فارسی*(!)
*من ایرانی نیستم چون عربها پ ندارند و من می گویم فارسی نه پارسی*(!)
*من ایرانی نیستم چون در کشوری به دنیا آمدم که روی پرچمش عربی نوشتند*
*من آرزوی ایرانی بودن هم ندارم چون آنقدر دست نیافتنی است که آرزویش هم نمی
توان کرد*
*من حسرت ایرانی بودن دارم:((:((:((:((:((:((:((

رفتار شناسی محمد(ص)- شماره 2
تفکر مثلثی یا تفکر شبکه ای:
اگر آفریدگار، محمد(ص) و قرآن را سه ضلع از یک مثلث در نظر بگیرید. با اثبات هر کدام از این اضلاع ، دو ضلع دیگر ثابت می شود. این نوع روش تفکر که آن را تفکر مثلثی یا تفکر شبکه ای مینامم دارای ویژگی های بسیار خوبی نسبت به روش تفکر خطی است. در روش تفکر خطی وجود آفریدگار تنها به ذکر دلایلی که وجود آفریدگار را ثابت می کند محدود می شود اما در روش تفکر مثلثی یا شبکه ای ار اثبات نبونت محمد(ص) و اثبات قرآن نیز به اثبات وجود آفریدگار می رسیم. مثلا چنانچه با دلایلی ثابت شود که محمد (ص) صادق و راستگو بوده آنگاه نتیجه گرفته می شود که محمد نمی تواند ،دروغی همچون ارتباط با خدا را گفته باشد و لذا واقعا جبرئیل بر ایشان از سوی آفریدگار نازل می شده است و لذا وجود آفریدگار ثابت می شود و همچنین با اثبات قرآن و اینکه هیچ بشری نمی توانسته فلان آیه قرآن را بگوید آنگاه قرآن ثابت شده و در نتیجه نبوت محمد(ص) و وجود آفریدگار ثابت می شود.
همچنین بیان شد که از حضرت محمد(ص) سوالاتی در مورد اصحاب کهف و ذوالقرنین می پرسند و این راهی است که نشان می دهد که محمد(ص) نمی تواند شخص راستگویی باشد که دچار خیال ارتباط با خدا شده است. زیرا اگر آفریدگار پاسخ سوال را به او نگوید آنگاه محمد(ص) از خیال ارتباط با خدا خارج می شود ....حتی اگر برای دریافت پاسخ از شخص دیگری کمک بگیرد بازهم خودش از خیال خارج می شود و متوجه می شود که خیالاتی شده است. لذا محمد(ص) یا راستگوست یا دروغگو و حالت سوم که خیالاتی شدن است رد می شود. ( اگر این استدلال قانع کننده نیست بفرمائید تا شبه خیالاتی شدن محمد(ص) را مورد بررسی بیشتر قرار بدهیم.).... اما با دلایلی راستگو بودن محمد امین را ثابت می کنم... و لذا وجود آفریدگار ثابت می شود.
..........................................................
اثبات نبوت محمد(ص) ----------> آفریدگار وجود دارد و محمد(ص) صادق بوده است-----> قرآن کلام آفریدگار است
اثبات قرآن ------> اثبات نبوت محمد(ص) -------------> اثبات آفریدگار وجود دارد
اثبات آفریدگار وجود دارد----------> اثبات نبوت محمد(ص) ----------> اثبات قرآن کلام آفریدگار است
نتیجه: معاد و بهشت و جهنم وجود دارد.
..........................................................
یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.
در زیر به ذکر دلیل دوم که نبوت محمد را ثابت می کند می پردازیم:
اثبات نبوت محمد(ص): دلیل شماره سه- پیش گویی نبرد ایران و روم
چه لزومی دارد محمد(ص) نبرد ایران و روم را پیش گویی کند؟ اگر این پیشگویی درست از آب در نیاید، چگونه می تواند این آبرو ریزی را پاسخ گوید؟ آیا یک پیامبر دروغین اینگونه خودش را به خطر می اندازد؟!(روم/۲-۴)
اگر تا ده سال هیچ گونه نبردی میان ایران و روم به وقوع نمی پیوست چه اتفاقی می افتاد؟ اگر رومیان باز هم شکست می خوردند چه می شد؟ آیا یک مدعی دروغین اینگونه خودش را به خطر می اندازد؟ مطمئنا یک مدعی دروغگو ترس برملا شدن دروغش را دارد و هیچگاه اینگون خودش را به خطر نمی اندازد....
زنده باد مخالفین من

مگر ممکن است در ایران آزاد ما کسی جسارت کرده و در شناسنامه نیز مذهب خود را به طور رسمی تغییر دهد؟؟؟

(!)
تو شناسنامه مگر دین و مذهب کسی رو مینویسند؟!!!! اونقدر تعجب کردم که رفتم شناسنامم رو یه بار دیگه دیدم!!!! شما هم شناسنامتونو دیده اید؟

هر انسانی که چشم داشته باشد در هزار سال پیش هم می توانسته است تشخیص دهد که سر انگشتش عضوی ظریف است و پوست نوک انگشت دارای خطوط مارپیچ.

http://static.howstuffworks.com/gif/fingerprint-2.gif
حتی دوقولوهای همسان که دارای نقشه ژنتیکی یکسان هستند اثر انگشت متفاوتی دارند. در حقیقت می توان گفت که اثر انگشت مشخصه منحصر بفرد هر شخص است و در حقیقت می توان با استفاده از اثر انگشت تفاوت میان دو قلوی همسان را هم تشخیص داد.
در گذشته بسیار دور از مهر به عنوان امضا استفاده میشده است اما استفاده از اثر انگشت زمان زیادی نمیگذرد و این خود نشان از عدم آگاهی بشر و یا عدم توجه بشر به این موضوع مهم برای امضا و یا استفاده در کشف جرایم توسط پلیس است.
در سال 1788 دانشمندی به نام : مایر از نظر تشریحی توضیحاتی درباره خطوط پوستی داد. وی عقیده داشت که هرگز این خطوط در دو نفر مانند هم نیستند. در حقیقت خطوط سر انگشتان هر کس معرف شخص او است، و از هر امضایی اطمینان بخش تر و دقیقتر است، امضایی که هیچ کس نمی تواند آن را جعل کند، در حالی که پیچیده ترین امضاها قابل جعل کردن هستند. این موضوع به صورت بسیار زیبایی در قرآن در ۱۴۰۰ سال پیش بیان شده است.
---------------------
متاسفانه بیشتر کامنت ها در طی این دو روز بیشتر شبیه یک کل کل بود تا تقابل اندیشه.....
دوستان ما اینجا هستیم تا از اندیشه های یکدیگر آگاه بشویم. اینجا کسی دشمن دیگری نیست.... ما باید بتونیم راهمون رو با اندیشه و علم ثابت کنیم.
من شخصه سخن و دیدگاه شهید مطهری رو قبول دارم:
انسان به آزادی و اختیارش انسان است و بر خلاف تصور جبرگرایانی که تمامی عوامل شکل گیری شخصیت انسانی را در مسائل وراثتی و تربیتی خانواده خلاصه می کنند و از این طریق وجه تمایز انسان را با دیگر موجودات نباتی و حیوانی به حداقل می رسانند، انسان در نگرش دینی موجودی کاملا ذی اختیار و آزاد است. چنانچه هیچ شرایط تربیتی نادرستی هم نمی تواند او را از آزادی فطری و حقیقت جویی ذاتی اش محروم نماید. انسان اشرف مخلوقات است چون مثل گیاه و حیوان محکوم به وراثت و نژاد و ژن نیست و در وجود او از روح پاک خداوندی دمیده شده است.
علامه شهید مطهری در سخنرانی درباره آزادی تفکر اینگونه دلسوزانه سخن می گوید: من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار می دهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه صریح و روشن با آنها.
اما ریشه دینی این نگرش آزاد اندیشانه شهید مطهری، در حکایتی که ایشان از امام صادق(ع) نقل می کند، قابل مشاهده است. امام صادق در مناظرهایی که با مادی مسلک ها داشته است با متانت به همه حرف هایشان گوش می دادند و بدون هیچ گونه عصبانیت با استدلال به همه شبهات آنها پاسخ و خطاهای آنها را نشان می دادند. بگونه ای که همیشه تحت تاثیر این استدلال قوی و متانت ایشان قرار می گرفته اند.
اما در عین حال علامه شهید مطهری، آزادی تفکر را سوای توطئه می داند و تاکید می کند که توطئه ممنوع است و می فرمایند: هیچ محدودیتی برای افکار وجود ندارد و از به اصطلاح کانالیزه کردن اندیشه ها، خبر و اثر نخواهد بود. البته تذکر می دهم که این امر سوای توطئه و ریاکاری است. توطئه ممنوع است اما عرضه اندیشه های اصیل آزاد.
http://www.ghorankalamegod.blogfa.com/cat-19.aspx
زند باد مخالفین من

نقل قول::
به به به، مشتاق دیدار، جناب سوشیالیسم عزیز!!! پروفایلتون مانند فعالیتتون که انگار هنوز افتتاح نشده ( انگار قفله)!
خوب شد قبل از اینکه این کامنت هم به اعماقِ این صفحات بره .. دیدمش
آره عزیزم
پروفایل رو قفل کردم که امثالِ شما نرید یه وقت پیامِ خصوصی بگذارید و من بعداً نتونم سر بزنم و بخونم!
من دیگه به این پروفایل سر نمیزنم
با یک پروفایلِ دیگه میام کتابناک که اون رو به شما نمیگم و هیچ کامنتی هم نمیذارم .. فقط کتاب .. کتاب .. کتاب دانلود میکنم
وقتِ بحث کردن ندارم
اینترنت هم ندارم
الان با DSL کانکت شده ام و دیگه نمیتونم ساعت ها آنلاین باشم بدونِ اینکه نگرانِ خرج و مخارجِ مخابرات باشم
حوصلهء بحث های بیخودِ سایت رو هم ندارم
اتفاقاً با چت روم های فلاش و جاوا توی سایت موافقم .. چون کمک میکنه بعضی ها سریعتر تخلیه بشن و کمتر دردسر ایجاد کنند
خب ..
باید برم
خدافظ

خوب چه کاریه؟؟!!! همین پروفایل به این خوبی مگه چشه؟ فقط لازم نیست اینقدر بحث کنید، در ضمن اگه قصد ترک این پروفایل رو دارید، حد اقل تا چند روز قفلش نکنین که از تو لیست دوستام حذفتون کنم!!!:D(!):-(

مهمترین تناقض از دید سامان پارسا و پاسخ به آن:

اصلامن یه تضادهایی رودرقران مثال میزنم :
ایه253البقره با ایه 285
درایه اول میگوید:برخی ازان فرستادگان رابربرخی دیگربرتری بخشیدیم
درایه دوم میگوید:میان هیچ یک ازفرستادگانش فرق نمیگذاریم
خوب نظرشماچیه؟؟

دوست عزیز آیا شما خودتان رفتید دو آیه را بخونید و با هم مقایسه کنید و یا فقط ..... دوست عزیز بهتر نیست صفحات کتاب رو یه نگاهی بیندازید(تناقضات ..)
اما پاسخ به مهمترین تناقض مطرح شده از طرف شما:
آیا میان فرستادگان خدا فرق هست و یا فرقی نیست؟(بقره/253) و (بقره/۲۸۵)
برخى از آن پيامبران را بر برخى ديگر برترى بخشيديم. از آنان كسى بود كه خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عيسى پسر مريم دلايل آشكار داديم، و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم و اگر خدا مى‏خواست، كسانى كه پس از آنان بودند، بعد از آن [همه‏] دلايل روشن كه برايشان آمد، به كشتار يكديگر نمى‏پرداختند، ولى با هم اختلاف كردند پس، بعضى از آنان كسانى بودند كه ايمان آوردند، و بعضى از آنان كسانى بودند كه كفر ورزيدند و اگر خدا مى‏خواست با يكديگر جنگ نمى‏كردند، ولى خداوند آنچه را مى‏خواهد انجام مى‏دهد. (بقره/253)
پيامبر [خدا] بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ايمان آورده است، و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و فرستادگانش ايمان آورده‏اند [و گفتند:] «ميان هيچ يك از فرستادگانش فرق نمى‏گذاريم» و گفتند: «شنيديم و گردن نهاديم، پروردگارا، آمرزش تو را [خواستاريم‏] و فرجام به سوى تو است.» (بقره/285)
در آیه اول(سوره بقره/253) به برتری که خداوند به برخی از فرستادگانش داده و عده ای از آنها را نسبت به بعضی دیگر برتری داده است اشاره شده است. و واضح است که تعدادی از پیامبران اوللعزم بوده و برخی کتاب آسمانی داشته و برخی نداشته و غیره .... ولی در آیه دوم (بقره/۲۸۵) اشاره به این مسئله دارد که مومنان بین فرستادگان خدا فرقی نمی گذارند و به تمام فرستادگان خدا از حضرت آدم تا حضرت عیسی ایمان دارند. اساسا در منطق قران کریم ادیان نداریم و تمام پیامبران منادی دین واحدی بوده و همه آنها به یکتاپرستی و پرستش خدای واحد دعوت کرده اند هرچند با گذشت زمان دچار انحرافاتی شده اند.
ادر حقیقت در آیه اول برتری برخی از فرستادگان بر برخی دیگر توسط خداوند اشاره دارد و آیه دوم، به عدم فرق گذاشتن میان فرستادگان خدا توسط مومنان اشاره می کند. و گویا مخالفین اسلام به نزدیک بودن این دو آیه به هم دقت نداشته اند.
از وبلاگ : قرآن کلام آفریدگار است.
http://www.ghorankalamegod.blogfa.com/cat-17.aspx