ایران در دوره دکتر مصدق
امتیاز دهید
293 صفحه
برگرفته از متن کتاب:
وقتی مخالفان مصدق دیدند که ارتش آشکارا از او حمایت میکند،بر آن شدند تا فرمان شاه دایر بر عزل مصدق را از طریق انداختن پارازیت به روی رادیو تهران و پخش پیام سرلشگر زاهدی به عنوان نخست وزیر جدید،به اطلاع مردم برسانند.هنگامی که این کار انجام میگرفت،چند دسته از افراد پادگان تهران،به سوی مرکز شهر اعزام شدند تا تظاهرکنندگان را متفرق کرده و نظم و آرامش را،به هر قیمتی که باشد،حفظ کنند.این دسته های نظامی که مجهز به تانک و زره پوش بودند،هنگام نزدیک شدن به میدان بهارستان،به تدریج تظاهرات طرفداری از شاه را آغاز کردند.دو تظاهرات کوچک توسط طرفداران شاه،که از کشتی گیران باستانی(زورخانه) و وزنه برداران و دسته های ورزشی جنوب تهران تشکیل میشد با نیروهای انتظامی رو به رو شدند اما برخوردی پیش نیامد.افسران فرمانده نیروهای انتظامی به روسای خود گزارش کردند که تظاهرکنندگان فقط از شاه حمایت میکنند و پراکنده کردن آنها در این مرحله،ممکن است تاثیر ناگواری در روحیه سربازان باقی گذارد.
سرتیپ ریاحی موضوع را به دکتر مصدق اطلاع و هشدار داد که نمیتوان به واحدهای ارتشی در اجرای دستورات نظامی ،زیاد اطمینان داشت چراکه در مرکز شهر عده زیادی به هواداری از شاه برخاسته و تعداد آنان،لحظه به لحظه رو به افزایش است،به طوری که ارتش قادر به کنترل اوضاع نیست.علاوه بر این معلوم شد که تعدادی از افسران مسول دفاع از رادیو تهران،همراه با افراد گروهانهای خود به مخالفان مصدق پیوسته اند و آماده حمله به مصدق شده اند.در این هنگام جمعیت مرکب از نظامیان و غیر نظامیان طرفدار شاه به ساختمان شهربانی و ستاد ارتش نزدیک میشدند.نماینده سرلشگر زاهدی با رئیس ستاد ارتش تماس گرفت و از او درخواست کرد که یا در برکناری مصدق به آنها کمک کند یا مسولیت خونریزی را بپذیرد.رئیس ستاد ارتش،این پیام را به مصدق رساند که در آن وقت در خانه خود واقع در خیابان کاخ(شماره101)بود و طرفداران شاه آن را محاصره کرده بودند.
بیشتر
برگرفته از متن کتاب:
وقتی مخالفان مصدق دیدند که ارتش آشکارا از او حمایت میکند،بر آن شدند تا فرمان شاه دایر بر عزل مصدق را از طریق انداختن پارازیت به روی رادیو تهران و پخش پیام سرلشگر زاهدی به عنوان نخست وزیر جدید،به اطلاع مردم برسانند.هنگامی که این کار انجام میگرفت،چند دسته از افراد پادگان تهران،به سوی مرکز شهر اعزام شدند تا تظاهرکنندگان را متفرق کرده و نظم و آرامش را،به هر قیمتی که باشد،حفظ کنند.این دسته های نظامی که مجهز به تانک و زره پوش بودند،هنگام نزدیک شدن به میدان بهارستان،به تدریج تظاهرات طرفداری از شاه را آغاز کردند.دو تظاهرات کوچک توسط طرفداران شاه،که از کشتی گیران باستانی(زورخانه) و وزنه برداران و دسته های ورزشی جنوب تهران تشکیل میشد با نیروهای انتظامی رو به رو شدند اما برخوردی پیش نیامد.افسران فرمانده نیروهای انتظامی به روسای خود گزارش کردند که تظاهرکنندگان فقط از شاه حمایت میکنند و پراکنده کردن آنها در این مرحله،ممکن است تاثیر ناگواری در روحیه سربازان باقی گذارد.
سرتیپ ریاحی موضوع را به دکتر مصدق اطلاع و هشدار داد که نمیتوان به واحدهای ارتشی در اجرای دستورات نظامی ،زیاد اطمینان داشت چراکه در مرکز شهر عده زیادی به هواداری از شاه برخاسته و تعداد آنان،لحظه به لحظه رو به افزایش است،به طوری که ارتش قادر به کنترل اوضاع نیست.علاوه بر این معلوم شد که تعدادی از افسران مسول دفاع از رادیو تهران،همراه با افراد گروهانهای خود به مخالفان مصدق پیوسته اند و آماده حمله به مصدق شده اند.در این هنگام جمعیت مرکب از نظامیان و غیر نظامیان طرفدار شاه به ساختمان شهربانی و ستاد ارتش نزدیک میشدند.نماینده سرلشگر زاهدی با رئیس ستاد ارتش تماس گرفت و از او درخواست کرد که یا در برکناری مصدق به آنها کمک کند یا مسولیت خونریزی را بپذیرد.رئیس ستاد ارتش،این پیام را به مصدق رساند که در آن وقت در خانه خود واقع در خیابان کاخ(شماره101)بود و طرفداران شاه آن را محاصره کرده بودند.
آپلود شده توسط:
Reza
1388/04/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ایران در دوره دکتر مصدق
پس وقتی که به نفعمون نباشه مردم میشن اوباش، نه؟ اگه اینطوره در اون زمان اکثریت مردم تهران اوباش بودند. چون بخاطر تحریمهای اقتصادی و وضعیت بدی که بوجود اومده بود بیشتر مردم ناراضی و مخالف شده بودند. از نقش پررنگ حزب توده هم نمیشه گذشت که بدلیل سهل انگاری ها و بی تدبیری دولت مصدق روز به روز قدرت بیشتری میگرفتند و بسیاری از مردم رو با کارهاشون به وحشت انداخته بوند
دست کارکنان این شبکه ی خبری درد نکند.
سایت تاریخ ایرانی
پس از وقایع 30 تیر 1331ش اشرف که از تردید امریکائیان در مورد مصدق و نهضت ملی نفت ایران آگاه شده بود، تصمیم به جلب نظر آنان در نابودی دولت مصدق گرفت. به ویژه آنکه پس از انتخابات آیزنهاور به ریاست جمهوری امریکا مسئله خطر کمونیسم بیش از پیش مطرح شده بود. اشرف با تماس گرفتن با امریکائیان و دادن اطلاعات دروغین و وعده های مختلف میخواست اعتماد آنان را جلب کند اما تلاشهای اشرف در این زمان به جایی نرسید و او بار دیگر راهی پاریس شد. 1 در تابستان همان سال ناگهان اقدامات اشرف مؤثر واقع شد و طی تماس با دو امریکایی و ملاقات با آنان اشرف از تصمیم دولت امریکا جهت سرنگونی دولت مصدق مطلع شد.
بدین ترتیب در تابستان سال 1332 اشرف در کازینوی دوویل با دو مرد یکی انگلیسی و دیگری امریکایی ملاقات نمود و از او خواسته شد تا جهت حمایت برادرش در تاج و تخت در 3 مرداد 1332 به تهران رفته پیغام و پاکت آنان را به او بدهد. 3 اشرف با تعجب به آنها گفت که ورود او به ایران ممنوع است و با مخالفت مصدق و مطبوعات هوادار او روبه رو خواهد شد اما امریکائیان از او خواستند که مخفیانه و بدون اطلاع به ایران برود.
اشرف در روز 25 ژوئیه (3 مرداد) همچون یک مسافر عادی با پرواز تجاری به تهران رفت. اما به محض ورود شناخته شد و ورود او به ایران با واکنش شدید دولت و دربار روبه رو شد و حتی شاه از دیدار او خودداری کرد. بهانه ورود اشرف به ایران تهیه مخارج بستری شدن پسرش بود اما در باطن حامل خبر و بستهای محرمانه بود که می بایست شخصاً به برادر برساند. پس از تلاشهای زیاد اشرف به واسطة نامهای که توسط سلیمان بهبودی به برادر فرستاد، موفق به ملاقات با محمدرضا در 7 مرداد 1332 شد. ملاقات در ابتدا حالتی تند و پرخاشگرانه داشت اما در آخر با لحنی آشتیجویانه به اتمام رسید و اشرف پاکت را به دست برادر داد. اشرف روز بعد از این ملاقات در 8 مرداد با هواپیما راهی اروپا شد و دقیقاً 9 روز بعد عملیات آژاکس که عبارت بود از یک سلسله عملیات نظامی جهت بازگرداندن قهری محمدرضا شاه به تخت سلطنت آغاز گشت. این عملیات که توسط نظامیان ایرانی انجام شد برای امریکائیان بیش از 60 هزار دلار مخارج دربرنداشت و
باعث سقوط دولت مصدق گردید.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 دوره طلایی حکمرانی اشرف پهلوی آغاز شد و او از وزنههای قدرت و از طرفداران مهم امریکا در ایران شد
...........................
به نظر من بهترین دولتی که با توجه به شرایط زمانی و مکانی در تاریخ ایران معاصر که باعث شکوفایی وطن شده بود دولت مصدق بود که سقوط کرد
پ.ن.: کامنت قبلیم نصفه ارسال شده متاسفانه
مرحله اول: به راه انداختن تظاهراتی گسترده در تهران بین ساعت 6 تا 10:30 صبح - این مرحله چهار گروه از اوباش اجرا میکنند.
مرحله دوم: ورود نظامیان و عوامل سری در برنامه بین ساعت 10 صبح تا 3 عصر – در این مرحله پلیس، نیروهای ارتش و عوامل اطلاعاتی وارد عمل میشوند. در این مرحله سه نقطه هدف وجود داشته. در نقطه اول در میدان ارک، بین ساعت 12 تا 1:30 اداره تبلیغات، وزارت کشور و وزارت امور خارجه اشغال میشود. نقطه دوم میدان بهارستان است. در این منطقه بین ساعت 10 تا 11، دفاتر چند حزب و روزنامه به آتش کشیده شده و تخریب میشود. میدان توپخانه سومین هدف است. تالار شهر، تلگرافخانه، شهربانی و دژبانی بین ساعت 11:30 تا 15 در این منطقه اشغال میشوند.
مرحله سوم: ورود تانکها و تصرف آنها به دست نیروهای حامی شاه بین ساعت 5 صبح تا 2:30 عصر – در این مرحله، سه تیپ ارتش تانکهای خود را به میدان میآورند، تا نیروهای حامی شاه آنها را به تصرف خود درآورند. قرار است 24 دستگاه از تانکها به کنترل عوامل کودتا درآید.
مرحله چهارم: دستیابی به اهداف تعیینشده بین ساعت 2 تا 7 عصر – در این مرحله، نیروهای کودتا بین ساعت 2 تا 4 رادیو را به تصرف درمیآورند. زاهدی در حالی که کودتاچیان به سمت خانه دکتر مصدق حرکت کردهاند، بین ساعت 4 تا 5 به عنوان نخستوزیر جدید خطاب به ملت از رادیو ملی نطق میکند و نهایتا در ساعت 7 عوامل کودتا خانه مصدق را گرفته و وی را وادار به فرار میکنند.
%0