رسته‌ها
ایران در دوره دکتر مصدق
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 433 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 433 رای
293 صفحه

برگرفته از متن کتاب:
وقتی مخالفان مصدق دیدند که ارتش آشکارا از او حمایت میکند،بر آن شدند تا فرمان شاه دایر بر عزل مصدق را از طریق انداختن پارازیت به روی رادیو تهران و پخش پیام سرلشگر زاهدی به عنوان نخست وزیر جدید،به اطلاع مردم برسانند.هنگامی که این کار انجام میگرفت،چند دسته از افراد پادگان تهران،به سوی مرکز شهر اعزام شدند تا تظاهرکنندگان را متفرق کرده و نظم و آرامش را،به هر قیمتی که باشد،حفظ کنند.این دسته های نظامی که مجهز به تانک و زره پوش بودند،هنگام نزدیک شدن به میدان بهارستان،به تدریج تظاهرات طرفداری از شاه را آغاز کردند.دو تظاهرات کوچک توسط طرفداران شاه،که از کشتی گیران باستانی(زورخانه) و وزنه برداران و دسته های ورزشی جنوب تهران تشکیل میشد با نیروهای انتظامی رو به رو شدند اما برخوردی پیش نیامد.افسران فرمانده نیروهای انتظامی به روسای خود گزارش کردند که تظاهرکنندگان فقط از شاه حمایت میکنند و پراکنده کردن آنها در این مرحله،ممکن است تاثیر ناگواری در روحیه سربازان باقی گذارد.
سرتیپ ریاحی موضوع را به دکتر مصدق اطلاع و هشدار داد که نمیتوان به واحدهای ارتشی در اجرای دستورات نظامی ،زیاد اطمینان داشت چراکه در مرکز شهر عده زیادی به هواداری از شاه برخاسته و تعداد آنان،لحظه به لحظه رو به افزایش است،به طوری که ارتش قادر به کنترل اوضاع نیست.علاوه بر این معلوم شد که تعدادی از افسران مسول دفاع از رادیو تهران،همراه با افراد گروهانهای خود به مخالفان مصدق پیوسته اند و آماده حمله به مصدق شده اند.در این هنگام جمعیت مرکب از نظامیان و غیر نظامیان طرفدار شاه به ساختمان شهربانی و ستاد ارتش نزدیک میشدند.نماینده سرلشگر زاهدی با رئیس ستاد ارتش تماس گرفت و از او درخواست کرد که یا در برکناری مصدق به آنها کمک کند یا مسولیت خونریزی را بپذیرد.رئیس ستاد ارتش،این پیام را به مصدق رساند که در آن وقت در خانه خود واقع در خیابان کاخ(شماره101)بود و طرفداران شاه آن را محاصره کرده بودند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
148
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1388/04/15
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ایران در دوره دکتر مصدق

تعداد دیدگاه‌ها:
64
من فقط از دوستانی که با انصاف و بی غرض به مسائل نگاه میکنند چند تا سوال دارم و ازشون خواهش میکنم که خوب به پاسخ این پرسشها بیندیشند:
1- مهمترین منبع کسانی که در مورد 28 مرداد توهم کودتا دارند کتاب کرمیت روزولت است. آیا عجیب نیست کرمیت روزولت کتاب خود در مورد 28 مرداد 1332 رو حدود بیست و چند سال بعد در زمان دولت جیمی کارتر مینویسد؟ دوستان عزیز به کتاب یادداشتهای علم مراجعه کنند وببینند که این آقا قبل از نوشتن این کتاب چند بار به دیدار علم رفته و چندبار درخواست دیدار با شاه رو داشته و ادعا کرده که قراره همچین کتابی بنویسه و تقاضای کمک مالی از شاه کرده و زمانی که شاه بهش جواب رد داده با نوشتن این رمان پلیسی جاسوسی تلاش کرده هم از شاه انتقام بگیره و هم نقش خودش رو در واقعه ای که کمترین نقشی در اون نداشته بزرگ جلوه بده.
2- آیا جای تعجب نیست که این ادعای دخالت امریکا در کودتا؟!ی 28 مرداد همیشه زمانی مطرح میشه که یک دولت اصلاح طلب در ایران به قدرت میرسه و در امریکا هم دموکرات ها بر سر کار هستند؟ اولین بار این ادعا زمان خاتمی و هنگامی که امریکا در به در بدنبال مذاکره با جمهوری اسلامی بود مطرح شد. با واسطه لابیست معروف رژیم هوشنگ امیراحمدی و قالیچه معروفی که به مادلین آلبرایت هدیه داد و در همون جلسه ناگهان خانوم آلبرایت متحول شد و از نقش امریکا در وقایع گذشته ایران عذرخواهی کرد!!! بار دوم هم الان که در ایران دولت روحانی سر کار اومده و باز امریکایی ها به خیال خام خودشون دنبال مذاکره و چه بسا مصالحه با جمهوری اسلامی هستند.
3- چطور میشه امریکا و انگلیسی که هنوز نقش خودشون در بسیاری از کودتاها و آشوبها در کشورهای مختلف جهان رو نپذیرفتند اینقدر اصرار دارند که سقوط دولت مصدق و وقوع کودتا در ایران رو به گردن بگیرند؟ هنوز امریکا حاضر نیست رسما دخالت به مراتب روشن تر و انکارناپذیرتر خودش رو در کودتای نظامیان شیلی و سقوط دولت سالوادور آلنده به گردن بگیره، پس چطور شده که اینقدر به بیان حقایق! در مورد دخالت های خودش در ایران علاقمند شده؟؟؟
4- چرا امریکا و انگلیس هیچگاه در مورد نقش و دخالت خودشون در انقلاب 57 حرفی نمیزنند؟ در حالیکه با انتشار اسناد و مدارک مختلف دیگه جای تردیدی نمونده که در کنفرانس گوادلوپ چه تصمیماتی گرفتند و ژنرال هایزر رو به چه منظور به ایران فرستادند. از ارتباط مقامات امريكايي با اطرافيان آقای خميني مثل ابراهيم يزدي و قطب زاده و... چرا حرفي نميزنند و سندي منتشر نميكنند؟؟؟
البته که به تنهایی نمی تونستند کاری از پیش ببرند. اون چهار مرحله رو یک بار دیگه لطف کنید و بخونید.
توی مملکتی که شاهش تا تقی به توقی می خوره فرار رو برقرار ترجیح می ده، نقش اراذل اون قدر پر رنگ میشه
که می تونند به خودشون لقب تاج بخش بدند.

اون چهار مرحله به درد آدمایی مثل شما میخوره که تاریخ ایران رو از برنامه های بی بی سی دنبال میکنند. این چهار مرحله ای که نوشتی بیشتر به بازی های جاسوسی پلی استیشن شباهت داره :))
ادعای اونی کذبه که منکر نقش این شخص در کودتاست.

خب فرض می کنیم این خزعبلاتی که به عنوان اسناد سازمان سیا به شما قالب کردند حقیقت داشته باشه. در مرحله اول این سناریو نوشته شده:
به راه انداختن تظاهراتی گسترده در تهران بین ساعت 6 تا 10:30 صبح - این مرحله چهار گروه از اوباش اجرا می‌کنند.
خب در این مرحله شعبان جعفری در زندان شهربانی تشریف داره. شما پیدا کنید نقش ایشون رو در هدایت کودتا؟!! از درون زندان!!!!
در مرحله دوم که این خانوم محبت کردند و برای ما بولد فرمودند نوشته شده: شهربانی و دژبانی بین ساعت 11:30 تا 15 در این منطقه اشغال می‌شوند.
تصرف شهربانی و دژبانی زمانی صورت میگیره که وزارت کشور و خارجه و چند ساختمان مهم دیگر دولت مصدق به تصرف مردم و نیروهای نظامی دراومده. یعنی عملا دولت مصدق سقوط کرده. پس بازم نقش شعبان جعفری در این بقول آقایون و خانوم ها کودتا چی بوده معلوم نیست؟
حالا مسخره بودن اسناد سازمان سیا؟!! رو از اینجا ببینید که حتی نمیدونند زمان دقیق رویدادهای روز 28 مرداد کی بوده؟ مینویسند شهربانی بین ساعت 11:30 تا 15 تصرف شده. آخه کجای اسناد یک سازمان اطلاعاتی تا این حد قدرتمند و دقیق میبینید که واسه زمان وقوع یک چنین رویداد مهمی بازه زمانی 3 و نیم ساعته تعریف کنه؟!!!!

لطفا برام کپی کنید اون قسمت از کامنتم رو که گفتم شعبون یه روزی خوب بود و سپس بد شد!
حمله به دفتر روزنامه (هر روزنامه ای) و حمله به منزل یک نفر (هر شخصی) یک عمل وحشیانه ست به نظر من.
اگر هم دیگران چنین حرفی زدند، به من هیچ ربطی نداره.

عجب! پس لطف بفرمایید در مورد زمانی که شعبان جعفری در استخدام شهربانی دولت آقای مصدق بود و با افرادش به دفاتر روزنامه های مخالف دولت مثل فرمان، داد، آتش، طلوع و... حمله کرد هم صراحتا نظر بدید. با کلمات بازی نکنید لطفا
در ضمن زمان همین دولت آقای مصدق، توده ای چماق کشی میکردند و به دفاتر روزنامه ها و گروههای مخالفشون حمله میکردند و دولت این آقا عکس العملی نشون نمیداد. اتفاقا افرادی مثل حسین فاطمی در دولت مصدق بودند که رابطه خیلی خوبی هم با توده ای داشتند. حتی حسین فاطمی بعد از سقوط دولت مصدق مدتها در یکی از خونه های امن حزب توده مخفی شده بود.
من پرسیدم:
[quote='مهرپویا1370']
من از تمام کسانی که این شبکه را متهم می کنند از سلطنت طلبان گرفته تا ولایتمداران یک سوالی دارم:بی.بی.سی مگر تنها به زبان فارسی برنامه دارد؟چرا به عنوان مثال حکومت هند این مشکلی را که ما همیشه با بی.بی.سی داشتیم ندارد؟چرا خبرنگار بی.بی.سی همان زمان شاه از ایران اخراج می شود و هم سال 88 اما در بسیاری از کشورهای دیگر حتی افغانستان خبرنگار دارد؟
[/quote]
و این هم میهن گرامی هم همین را نقل قول کردند و این پاسخ را دادند:
[quote='Ariarman']
کافیست نگاهی به علت و چگونگی شکل گیری بخش فارسی بی بی سی بندازید تا ماهیت این رسانه و میزان بی طرفیش براتون روشن بشه. رادیو فارسی بی بی سی 8 ماه پیش از حمله متفقین به ایران و درست زمانی که انگلیسی ها شروع به تهدید و فشار روی دولت ایران برای اخراج مستشاران آلمانی و ایتالیایی و.. از خاک ایران کردند راه اندازی شد. این رادیو و همزمان با اون رادیو مسکو با حملات شبانه روزی به رضاشاه و دولت ایران و وارد آوردن انواع و اقسام اتهامات و بزرگنمایی حضور و تاثیر آلمانی ها در ایران زمینه های لازم رو برای تجاوز متفقین به خاک ایران فراهم آوردند. چطور میشه رسانه ای رو که برای تجاوز یک کشور بیگانه به خاک ایران تاسیس شده و بودجه اش توسط دولت انگلیس تامین میشه بی طرف دونست؟ آیا انگلیسی ها عاشق چشم و ابروی مردم ایران هستند که سالانه 15 میلیون دلار برای بخش فارسی بی بی سی هزینه کنند؟ فقط برای اطلاع رسانی منصفانه و روشن کردن اذهان مردم این پولها رو خرج می کنند؟؟؟؟؟؟[/quote]
آیا این پاسخ آن نقل قول من است؟این پاسخ صرفا تکرار همان سخنان همیشگی و بسیار کلیشه ای است.بخش پارسی رادیو بی.بی.سی برای رقابت با نازی ها تاسیس شد که در آن زمان در حال جنگ با انگلیس بودند.گرایش رضاشاه به سمت آلمان نازی امری نیست که بشود انکار کرد.بی سیاستی رضاشاه در آن برهه بهانه ی خوبی برای اشغال ایران و آن همه زیان ها, به دست انگلیس و شوروی داد.
وانگهی کسی ادعا نکرد بی.بی.سی برای منافع ذات اقدس همایونی یا هر مستبد و خودکامه ی دیگری در هر دوره ای تاسیس شده است.مشکل اینجاست که یک حکومت چقدر باید شکننده باشد و چقدر باید در نزد ملتی منفور باشد که یک رسانه ی فرضا مغرض بتواند آن را زمین بکوبد.
من پرسشم کاملا واضح است:چرا حکومتِ کشورهای دموکراتیک مثل هند و کره جنوبی , هیچ وقت نمی گویند بی.بی.سی باعث سرنگونی ما شد؟ چرا رضاشاه , محمدرضاشاه و ایضا جمهوری اسلامی زمینه ی حمله به رسانه های برون مرزی اتفاق نظر دارند؟متاسفانه هیچ کس به این سوال پاسخی نمی دهد.
اینقدر به مصدق توهین نکنید. این چه رهبر ملی بود که پری بلنده سرنگونش کرد؟!! بازم فقط میتونم بگم خاک بر سر یک چنین دولت ملی!!!

به مصدق توهین کردم یا آریامهر؟!:D
البته که به تنهایی نمی تونستند کاری از پیش ببرند. اون چهار مرحله رو یک بار دیگه لطف کنید و بخونید.
توی مملکتی که شاهش تا تقی به توقی می خوره فرار رو برقرار ترجیح می ده، نقش اراذل اون قدر پر رنگ میشه
که می تونند به خودشون لقب تاج بخش بدند.

خاک بر سر اون آریامهری که تاجش رو شعبون بهش ببخشه!
مراحل انجام عملیات کودتا در چهار بخش تشریح شده است:
مرحله اول: به راه انداختن تظاهراتی گسترده در تهران بین ساعت 6 تا 10:30 صبح - این مرحله چهار گروه از اوباش اجرا می‌کنند.
مرحله دوم: ورود نظامیان و عوامل سری در برنامه بین ساعت 10 صبح تا 3 عصر – در این مرحله پلیس، نیروهای ارتش و عوامل اطلاعاتی وارد عمل می‌شوند. در این مرحله سه نقطه هدف وجود داشته. در نقطه اول در میدان ارک، بین ساعت 12 تا 1:30 اداره تبلیغات، وزارت کشور و وزارت امور خارجه اشغال می‌شود. نقطه دوم میدان بهارستان است. در این منطقه بین ساعت 10 تا 11، دفاتر چند حزب و روزنامه به آتش کشیده شده و تخریب می‌شود. میدان توپخانه سومین هدف است. تالار شهر، تلگراف‌خانه، شهربانی و دژبانی بین ساعت 11:30 تا 15 در این منطقه اشغال می‌شوند.
مرحله سوم: ورود تانک‌ها و تصرف آن‌ها به دست نیروهای حامی شاه بین ساعت 5 صبح تا 2:30 عصر – در این مرحله، سه تیپ ارتش تانک‌های خود را به میدان می‌آورند، تا نیروهای حامی شاه آن‌ها را به تصرف خود درآورند. قرار است 24 دستگاه از تانک‌ها به کنترل عوامل کودتا درآید.
مرحله چهارم: دستیابی به اهداف تعیین‌شده بین ساعت 2 تا 7 عصر – در این مرحله، نیروهای کودتا بین ساعت 2 تا 4 رادیو را به تصرف درمی‌آورند. زاهدی در حالی که کودتاچیان به سمت خانه دکتر مصدق حرکت کرده‌اند، بین ساعت 4 تا 5 به عنوان نخست‌وزیر جدید خطاب به ملت از رادیو ملی نطق می‌کند و نهایتا در ساعت 7 عوامل کودتا خانه مصدق را گرفته و وی را وادار به فرار می‌کنند.

نمی دونم چرا اگه شعبون نقش خاصی نداشته، دقیقا همون روز سرلشگر زاهدی حکم آزادیش رو صادر می کنه؟!
*
شما یک ادعای کذب رو مطرح می کنید من باید سند ارائه بدم؟

ادعای اونی کذبه که منکر نقش این شخص در کودتاست.
*
رجوع کنید به سخنرانی جمال امامی در مجلس شورای ملی - 19 آذر 1330 در خصوص ابلاغ استخدام شعبان جعفری بر طبق دستور رییس شهربانی کل کشور (تیمسار مزینی منصوب و منتخب دکتر مصدق) با حقوق ماهی سه هزار تومان در شهربانی

چون الان وقت ندارم که دو ساعت تایپ کنم: استخدام شعبان
*
با چوب و چماق حمله می کردند، خوب بود. وقتی مخالفش شدند، بد شد؟

لطفا برام کپی کنید اون قسمت از کامنتم رو که گفتم شعبون یه روزی خوب بود و سپس بد شد!
حمله به دفتر روزنامه (هر روزنامه ای) و حمله به منزل یک نفر (هر شخصی) یک عمل وحشیانه ست به نظر من.
اگر هم دیگران چنین حرفی زدند، به من هیچ ربطی نداره.
تا جایی که من می دونم به دفاتر روزنامه هایی مثل مردم، شورش، چلنگر و ... حمله کرد و بعد هم رفت زندان.
*
سالانه 15 میلیون دلار برای بخش فارسی بی بی سی هزینه کنند؟

پوند(!)
دوره ی انقلاب شاه خیلی از بی.بی.سی می نالید.تو کتاب "پاسخ به تاریخ" هم که آکنده از فرضیات توطئه و موهومات هست این شبکه را متهم کرده است.اما این رفتارها در واقع فرافکنی هست.حکومت هایی مثل حکومت شاه و برخی دیگر به جای پاسخگویی به معترضان می خواهند نقاط ضعف خودشان را نادیده بگیرند و اعتراضات مردم را به هر چیزی نسبت دهند مگر به ضعف خودشان.

وقتی جان داون رییس وقت بخش فارسی رادیو بی بی سی به زیر پا گذاشتن موازین رسانه ای و حمایت از خمینی اعتراف میکنه ما چرا سعی داریم فرافکنی کنیم؟
«جان داون، رئیس وقت بخش فارسی بی‌بی‌سی، در یک جلسه سخنرانی در ایران سوسایتی (Iran Society) صحبت های جالبی در ارتباط با نقش برجسته و کارساز بی بی سی فارسی در دو رویداد تاریخی مهم ایران معاصر، که هرکدام منجر به سقوط حکومت های رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی گردیده بودند، ایراد کرد.
به گفته او، رادیوی بی بی سی فارسی توانسته بود در جریان تحولات 20 شهریور 1320 و 22 بهمن 1357 نقشی کلیدی را در کنار جریانات تعیین کننده دیگر ایفا نماید.
قرائت اطلاعیه ای از سوی [آیت الله] خمینی که مردم را به شرکت در تظاهرات علیه دولت دعوت می کرد، یعنی آگاهی دادن به مردم برای شرکت در یک حرکت اعتراضی که می بایست در آینده صورت گیرد، بر خلاف تمام موازین خبری، حداقل یک بار در بی بی سی فارسی صورت گرفت.
آنچه مسائل را برای مقامات داخلی در ایران بغرنج و تحریک آمیز می کرد، اصل خبرها یا گزارشاتی که در ارتباط با ایران خوانده می شد نبود، بلکه تکیه ویژه مجریان برنامه ها و نحوه بیان آنها در انتقال مسائلی بود که در برخی از اوقات می توانست مفهوم خبر را عوض کند و یک موضوع ساده را به یک جریان تحریک آمیز تبدیل سازد. خبرها هنگامی که به فارسی ترجمه می شدند و توسط کسانی که دارای نظریات خاص سیاسی بودند، قرائت می گردید، آن وقت مفهوم خبر به طور غیر قابل قبولی تغییر می کرد
من از باب مقایسه گفتم.من در مقایسه با صداسیما و صدای آمریکا و یک سری شبکه های هوادار سلطنت مثل پارس تی وی به نظرم آمد که شبکه ی بی.بی.سی هم بی طرف تر است و هم پرستیژ به مراتب بالاتری دارد.

شبکه هوادار سلطنت (البته به قول این آقا!) پارس تی وی حداقل به افرادی مثل حسین فرجی و بهرام مشیری که طرفدار پروپاقرص (گاه در حد جنون!!) دکتر مصدق هستند برنامه می دهد و این ها بارها شده که بدترین انتقادها را از محمدرضاشاه و رضاشاه کردند. کجا تلویزیون بی بی سی چنین بی طرفی و انصافی نشون داده؟ کارشناسان و تحلیلگران بی بی سی اکثریتشون از هواداران و لابیست های جمهوری اسلامی هستند و از اصلاح طلب های فراری.
یا مثلا در برنامه های نوبت شما صحبت هیچ کس را قطع نمی کنند.هواداران جمهوری اسلامی زنگ می زنند و هرچه دل تنگشان می خواهد می گویند.فقط زمانی حرف آنان را قطع می کند که صحبتی خارج از موضوع و یا در جهت متهم کردن بی.بی.سی که ربطی به موضوع برنامه ندارد بگویند

دقیقا همینطوره. اتفاقا هواداران جمهوری اسلامی هیچ وقت رسانه ای بهتر از بی بی سی برای تبلیغ خود نداشته و ندارند. اما این بی طرفی نیست. بی طرفی زمانی معنی پیدا میکنه که همین حق برای سایرین هم وجود داشته باشه. در انتخابات اخیر جمهوری اسلامی نمونه هایی از موضع بی بی سی رو دیدیم. 95 درصد مهمانان و کارشناسان برنامه هاش طرفدار شرکت در انتخابات و رای دادن (اونم فقط به روحانی) بودند.
من از تمام کسانی که این شبکه را متهم می کنند از سلطنت طلبان گرفته تا ولایتمداران یک سوالی دارم:بی.بی.سی مگر تنها به زبان فارسی برنامه دارد؟چرا به عنوان مثال حکومت هند این مشکلی را که ما همیشه با بی.بی.سی داشتیم ندارد؟چرا خبرنگار بی.بی.سی همان زمان شاه از ایران اخراج می شود و هم سال 88 اما در بسیاری از کشورهای دیگر حتی افغانستان خبرنگار دارد؟

کافیست نگاهی به علت و چگونگی شکل گیری بخش فارسی بی بی سی بندازید تا ماهیت این رسانه و میزان بی طرفیش براتون روشن بشه. رادیو فارسی بی بی سی 8 ماه پیش از حمله متفقین به ایران و درست زمانی که انگلیسی ها شروع به تهدید و فشار روی دولت ایران برای اخراج مستشاران آلمانی و ایتالیایی و.. از خاک ایران کردند راه اندازی شد. این رادیو و همزمان با اون رادیو مسکو با حملات شبانه روزی به رضاشاه و دولت ایران و وارد آوردن انواع و اقسام اتهامات و بزرگنمایی حضور و تاثیر آلمانی ها در ایران زمینه های لازم رو برای تجاوز متفقین به خاک ایران فراهم آوردند. چطور میشه رسانه ای رو که برای تجاوز یک کشور بیگانه به خاک ایران تاسیس شده و بودجه اش توسط دولت انگلیس تامین میشه بی طرف دونست؟ آیا انگلیسی ها عاشق چشم و ابروی مردم ایران هستند که سالانه 15 میلیون دلار برای بخش فارسی بی بی سی هزینه کنند؟ فقط برای اطلاع رسانی منصفانه و روشن کردن اذهان مردم این پولها رو خرج می کنند؟؟؟؟؟؟
شعبون و طیّب و خانم پری بلنده البته! (چطور یادم رفت یادی از این خانم خوش نام بکنم؟!)
البته که به تنهایی نمی تونستند کاری از پیش ببرند. اون چهار مرحله رو یک بار دیگه لطف کنید و بخونید.

اینقدر به مصدق توهین نکنید. این چه رهبر ملی بود که پری بلنده سرنگونش کرد؟!! بازم فقط میتونم بگم خاک بر سر یک چنین دولت ملی!!!

اگه برای این حرفتون مدرکی به جز کتاب خاطرات خود این جناب شعبان داشته باشید، من حرفتون رو قبول می کنم!

شما یک ادعای کذب رو مطرح می کنید من باید سند ارائه بدم؟ زندان شهربانی که شعبان جعفری در اونجا زندانی بود کی و تحت چه شرایطی توسط مردم و نظامیان تصرف شد و این زندانی ها آزاد شدند؟
از این گذشته چطور زمانی که همین شعبان جعفری و رفقای به قول شما اراذل و اوباشش در خدمت دولت بودند و به روزنامه های مخالف دولت آقای مصدق (روزنامه هایی مثل فرمان، داد، آتش، طلوع و...) با چوب و چماق حمله می کردند، خوب بود. وقتی مخالفش شدند، بد شد؟ شدند شعبون بی مخ و...؟
رجوع کنید به سخنرانی جمال امامی در مجلس شورای ملی - 19 آذر 1330 در خصوص ابلاغ استخدام شعبان جعفری بر طبق دستور رییس شهربانی کل کشور (تیمسار مزینی منصوب و منتخب دکتر مصدق) با حقوق ماهی سه هزار تومان در شهربانی
[quote='donya joon']نقل قول از مهرپویای گرامی:
نقل قول:من از تمام کسانی که این شبکه را متهم می کنند از سلطنت طلبان گرفته تا ولایتمداران یک سوالی دارم:بی.بی.سی مگر تنها به زبان فارسی برنامه دارد؟
به شخصه، مشکلی با بی بی سی ندارم و با محتوای کامنت های شما موافقم.
فقط با "بی طرف" خوندن این خبرگزاری هست که مشکل دارم!
دلایلم هم به صورت خلاصه:
1.اف سی او
2.آفکام
میزان ترس از بی بی سی هم با میزان حسنه بودن رابطه با دولت انگلیس، رابطه ی عکس دار
نقل قول از تنکمانی گرامی:
نقل قول: در مورد آن مجری حتما بهتون میرسونم که اسم این فرد چی بود
دوست من، الان اصلا اسم این شخص مهم نیست!
مهم اینه که چطور شما و خیلی های دیگه این شخص رو می شناسید!
با وجود این شناخت، چنین شخصی اگر هم وجود خارجی داشته باشه یه مهره ی سوخته ست!
در حالی که شما می گید:
نقل قول:یکی از مجریانش که دقیق الان حافظه ام یاری نمیکنه از گماشته های وحقوق بگیران جمهوری اسلامی همین حالا...
*
نقل قول: در مورد هند هم خدمتت عارضم که خودت جوابت دادی اصلا وضعیت حکمرانی در آنجا با حکمرانی فعلی ایران زمین تا اسمان فرق دارد. دو تا شهرهست که پست مدرن ترین شهرهای دنیا هستن یکی از آن شهرها دهلی هست والبته دیگری لس آنجلس هست.
با قسمت اول این نقل قول موافقم. اگه فقط یه نگاهی به فهرست اسامی احزاب سیاسی هند بندازیم متوجه می شیم که تفاوت
از زمین تا آسمان است...
بانو اما این قسمتی که روش تاکید هم کردید، نمی دونم ربطی نداره یا من متوجه ربطش نمی شم؟! (احتمال دومی بیشتره البته)[/quote]
بانو دنیای گرامیبنده هم بی اطلاع بودم ؛ سر کلاس از استادمون شنیدم والبته با دلیل صحبت کرد البته اگه گفتم همین حالا "معذرت میخوام "اشتباه از من بودش ؛دوسال پیش بودش ولی خب استادمون ببینم حتما اسمش میپرسم تا ببینیم به چه سرنوشتی داره و دچار شده وبهتون اطلاع میدم اسمش..:-)
در مورد اینکه اسم این دو شهرو بردم البته ما با دهلی کار داریم به خاطر این بود که میخواستم به این اشاره بکنم که هند در مقایه با کشور ما کمی دمکراتر هست و این نشون از تصمیمات سیاسی حاکمان هست که در کشور اجرا میشه و مربوط به زیر ساختهای سیاسی کشور هند می باشد و در شهری مثل دهلی همه در کنارهم باهر عقیده ای زندگی میکنند ونشون از فرق زمین تا اسمون با کشور ماست "اینجا نشون میده که ساختار حکومت و سیاستهای دلتمردان وحکمرانان ما با هند فرق میکند "...:-)
نقل قول از مهرپویای گرامی:
من از تمام کسانی که این شبکه را متهم می کنند از سلطنت طلبان گرفته تا ولایتمداران یک سوالی دارم:بی.بی.سی مگر تنها به زبان فارسی برنامه دارد؟

به شخصه، مشکلی با بی بی سی ندارم و با محتوای کامنت های شما موافقم.
فقط با "بی طرف" خوندن این خبرگزاری هست که مشکل دارم!
دلایلم هم به صورت خلاصه:
1.اف سی او
2.آفکام
میزان ترس از بی بی سی هم با میزان حسنه بودن رابطه با دولت انگلیس، رابطه ی عکس داره!
*
نقل قول از تنکمانی گرامی:
در مورد آن مجری حتما بهتون میرسونم که اسم این فرد چی بود

دوست من، الان اصلا اسم این شخص مهم نیست!
مهم اینه که چطور شما و خیلی های دیگه این شخص رو می شناسید!
با وجود این شناخت، چنین شخصی اگر هم وجود خارجی داشته باشه یه مهره ی سوخته ست!
در حالی که شما می گید:
یکی از مجریانش که دقیق الان حافظه ام یاری نمیکنه از گماشته های وحقوق بگیران جمهوری اسلامی همین حالا...

*
در مورد هند هم خدمتت عارضم که خودت جوابت دادی اصلا وضعیت حکمرانی در آنجا با حکمرانی فعلی ایران زمین تا اسمان فرق دارد. دو تا شهرهست که پست مدرن ترین شهرهای دنیا هستن یکی از آن شهرها دهلی هست والبته دیگری لس آنجلس هست.

با قسمت اول این نقل قول موافقم. اگه فقط یه نگاهی به فهرست اسامی احزاب سیاسی هند بندازیم متوجه می شیم که تفاوت
از زمین تا آسمان است...
اما این قسمتی که روش تاکید هم کردید، نمی دونم ربطی نداره یا من متوجه ربطش نمی شم؟! :-( (احتمال دومی بیشتره البته)
[quote='مهرپویا1370']نقل قول از tankamanee:
.[/quote]برای مهر پویایی عزیز ...
من همیشه کامنتی که مینویسی مهرپویا جان دنبال می کنم چون خیلی خیلی کم دیدم که بخواهی یک طرفه قضاوت بکنی و من اینو خیلی دوست دارم به شخصه ، یه دفعه هم بهت گفتم دانش سیاسیت زیاده و اگر هم تونستی حتما رشته علوم سیاسی در ادامه تحصیلت انتخاب بکن:x
اگر معتقدی که جمهوری اسلامی سایه بی بی سی را با تیر میزند پس بدون که بی شک بی بی سی نسبت به ایران یک طرفه پیش میرود.
بنده نه سلطنت طلب هستم ونه ولایتمدار بعضی از دوستان عزیز بنده خوب میشناسند که هیچ موقع یه طرف پیش نرفتم در مورد آن مجری حتما بهتون میرسونم که اسم این فرد چی بود "هرطور شده قول میدهم بهت مهرپویا جان که اسمش بهت بگم تا بدونی که آنطور که شما فکر میکنید نیست"
درمورد ترس از رسانه فراموش نکنیم که نفوذ وتاثیری که یه لحاظ روانشانسی و جامعه شناسی در مخاطبان خود تاثیر دارند بیش از حد هست. با دوستان خیلی بحث سیاسی و اجتماعی میکنم در زندگی روزمره وقتی پای حرفشون که میشینم یا رسانه جمهوری اسلامی میگویند یا حرف صدای آمریکا ،بی بی سی یا از شبکه من و تو ..این البته اشکال نداره بالاخره باید از یک جای منبع اطلاعات کسب بشود ولی میخواهم درمورد تاثیر بیبش از حدش بگوییم که حالا آنهای که تحصیل کرده هستند و دانش سیاسی دارند شاید البته شاید تاثیرش کم باشد و لی آنهایی که مخاطب عام خوانده میشوند خیلی بیش از حد تحت تاثیر قرار میگرند.
در مورد روزنامه کیهان هم یادم افتاد یه مساله ای خدمتت عرض بکنم "سر کلاس سیمنار انقلاب بود استادمون خبری آورد گفت این خبر را در سال 55یا 56 در یک روزنامه "البته به طور دقیق از استادم می پرسم بهت حتما باز قول میدهم که کدوم روزنامه بود و تیتر خبرش چی بود" خبری انتشار کرد همان خبر را در سال 91 روزنامه کیهان تیتر خبرش بود ؛این هم از روزنامه کیهان".
در مورد هند هم خدمتت عارضم که خودت جوابت دادی اصلا وضعیت حکمرانی در آنجا با حکمرانی فعلی ایران زمین تا اسمان فرق دارد. دو تا شهرهست که پست مدرن ترین شهرهای دنیا هستن یکی از آن شهرها دهلی هست والبته دیگری لس آنجلس هست.
بنویس و ادامه بده من به شخصه استفاده می کنم ...:x
ایران در دوره دکتر مصدق
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک