رسته‌ها
ایران در دوره دکتر مصدق
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 432 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 432 رای
293 صفحه

برگرفته از متن کتاب:
وقتی مخالفان مصدق دیدند که ارتش آشکارا از او حمایت میکند،بر آن شدند تا فرمان شاه دایر بر عزل مصدق را از طریق انداختن پارازیت به روی رادیو تهران و پخش پیام سرلشگر زاهدی به عنوان نخست وزیر جدید،به اطلاع مردم برسانند.هنگامی که این کار انجام میگرفت،چند دسته از افراد پادگان تهران،به سوی مرکز شهر اعزام شدند تا تظاهرکنندگان را متفرق کرده و نظم و آرامش را،به هر قیمتی که باشد،حفظ کنند.این دسته های نظامی که مجهز به تانک و زره پوش بودند،هنگام نزدیک شدن به میدان بهارستان،به تدریج تظاهرات طرفداری از شاه را آغاز کردند.دو تظاهرات کوچک توسط طرفداران شاه،که از کشتی گیران باستانی(زورخانه) و وزنه برداران و دسته های ورزشی جنوب تهران تشکیل میشد با نیروهای انتظامی رو به رو شدند اما برخوردی پیش نیامد.افسران فرمانده نیروهای انتظامی به روسای خود گزارش کردند که تظاهرکنندگان فقط از شاه حمایت میکنند و پراکنده کردن آنها در این مرحله،ممکن است تاثیر ناگواری در روحیه سربازان باقی گذارد.
سرتیپ ریاحی موضوع را به دکتر مصدق اطلاع و هشدار داد که نمیتوان به واحدهای ارتشی در اجرای دستورات نظامی ،زیاد اطمینان داشت چراکه در مرکز شهر عده زیادی به هواداری از شاه برخاسته و تعداد آنان،لحظه به لحظه رو به افزایش است،به طوری که ارتش قادر به کنترل اوضاع نیست.علاوه بر این معلوم شد که تعدادی از افسران مسول دفاع از رادیو تهران،همراه با افراد گروهانهای خود به مخالفان مصدق پیوسته اند و آماده حمله به مصدق شده اند.در این هنگام جمعیت مرکب از نظامیان و غیر نظامیان طرفدار شاه به ساختمان شهربانی و ستاد ارتش نزدیک میشدند.نماینده سرلشگر زاهدی با رئیس ستاد ارتش تماس گرفت و از او درخواست کرد که یا در برکناری مصدق به آنها کمک کند یا مسولیت خونریزی را بپذیرد.رئیس ستاد ارتش،این پیام را به مصدق رساند که در آن وقت در خانه خود واقع در خیابان کاخ(شماره101)بود و طرفداران شاه آن را محاصره کرده بودند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
148
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1388/04/15

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ایران در دوره دکتر مصدق

تعداد دیدگاه‌ها:
64
منبع: اسناد سی آی اِی

از کی تا حالا اسناد سی آی ای در فارین پالسی و نیویورک تایمز چاپ میشه؟ راستی یادمه میگفتند اسناد سال 1953 ایران در یک آتش‌سوزی از بین رفته. علم اینقدر پیشرفت کرده که بعد از چندین و چند سال تونستند خاکستر اسناد رو احیا کنند؟!
* استناد به گزارش تحریف شده دونالد ویلبر از وقایع 28 مرداد 1332 (گزارشی که مدعی هستند سال 1954 نوشته و سال 1969 یعنی 15 سال بعد! منتشر و سال 2000 یعنی 46 سال بعد!! توسط نیویورک تایمز چاپ شده است)، استناد به رمان پلیسی جاسوسی کرمیت روزولت، و تکیه بر چند اظهارنظر مصلحت جویانه از سوی مقامات دولت امریکا نظیر مادلین آلبرایت و اوباما و..
* سازمان CIA در سال 1997 اعلام میکند تمامی مدارک مربوط به اگوست 1953 (مرداد32) در آتش از بین رفته (نیویورک تایمز - 29 / 05 / 1997 ) ولی در سال2000 یعنی 3 سال بعد به ناگاه این اسناد سر از همان نیویورک تایمز در می آورند! (دقیقا همان زمانی که امریکا در به در بدنبال مذاکره و از سرگیری روابط سیاسی با ایران بود. دوره دولت خاتمی و اصلاح طلبان) و امروز هم که از صدقه سر دولت تدبیر و امید حسن روحانی این اسناد تکمیل می شوند!!!
* ریچارد هلمز که مدت ها ریاست سیا را بر عهده داشت در مصاحبه تلویزیونی با شبکه BBC اظهار داشت که سیا تصمیم گرفت پیروزی خود در ایران را تکذیب نکند زیرا تبلیغات خوبی بود. سیا در سال 1961 متحمل ناکامی در عملیات "خلیج خوک ها" علیه دولت کاسترو در کوبا شده بود و می خواست به نوعی خود را نشان دهد تا بتواند بودجه اش را - که موجودیتش به آن بستگی داشت - توجیه کند. این سازمان به نقش ناچیزی که در ایران ایفاء کرده بود، برای این مقصود، توسل جست. سیا با این اقدام، تاریخ را جعل کرد. افکار عمومی آمریکا را منحرف ساخت و زمینه دشمنی بین مردم ایران و آمریکا را - که دوستان نزدیک و برای دو نسل، متحد هم بودند - فراهم آورد.
* به روایت روزنامه نگار و محقق انگلیسی در امور سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی استفن دوریل، آیزنهاور پس از مطالعه گزارش کرمیت روزولت چنین نوشت: گزارش او بیشتر به داستان شباهت داشت، تا به یک واقعیت تاریخی!

اسنادی رو که وزارت دفاع امریکا و سی آی ای درباره ی کودتای 1973 منتشر کردند، ندیدید؟!

خیر، من ندیدم. شما که دیدید لینکشو بذارید اینجا ما هم ببینیم
چون شاه روز ۲۳ مرداد فرمان نخست وزیری زاهدی را صادر کرد بر پایه اختیاراتی که در کشور داشت و مصدق هم فرمان را پذیرفت بنابراین دکتر مصدق از روز ۲۳ مرداد دیگر نخست وزیر نبود که روز ۲۸ مرداد علیه او کودتا شده باشد و بعد از آن در روز ۲۸ مرداد هیچ یک از نیروهای نظامی کشور حرکتی علیه مصدق نکردند ولی چرا دایم سخن از کودتا در میان است ؟! به این دلیل که ملت ایران را فریب بدهند و طرح انگلستان پنهان بماند و درواقع کودتای ۲۸ مرداد یک دروغ تاریخی است
لینک
در مورد ارتباط نزدیک شعبان جعفری با دم و دستگاه مصدق السلطنه اینجا بطور کامل توضیح داده شده است: لینک
عکس شعبون و آریامهر در کنار هم رو دیدید؟! جدی چی میشه که شخصی به خوش نامی شعبون می تونه اون قدر
صمیمی بشه با آریامهر؟!

صمیمی!! شعبان جعفری با خیلی ها عکس داشته، اینم یه نمونه اش: لینک
همونطور که در یک مقطعی جناب مصدق و اطرافیانش با سازمان تروریستی فدائیان اسلام فالوده میخوردند و برای هدایت میهن بسوی آزادی و دموکراسی!! نقشه میکشیدند. نمونه اش آزادی قاتل تیمسار رزم آرا با تصویب طرح سه فوریتی در مجلس توسط فراکسیون جبهه ملی و اطرافیان مصدق مرحوم!
خوبه که خودتون می دونید چه قدر استفاده از کلمه ی «کودتا» در این جمله، اشتباهه.
کسی ادعا نکرد که شعبون، کودتا؟!! رو هدایت کرد! «نقش داشتن در پیروزی خیابانی» بسیار متفاوته با «هدایت کودتا».
واقعا فکر کردید که گفتم شعبون اراذل رو هدایت کرد به سمت شهربانی و در اون جا خودش، خودش رو آزاد کرد؟!
سردسته های این مرحله از حرکت کاملا خود جوش!: (طبق اسناد سی آی اِی)
1. طیب و طاهر حاج رضایی
2. حسین و نقی اسماعیل پور
3. محمود مسگر
4. بیوک صابر

:))
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
برای کودکانی چون شما این خواب و خیال واقعا شیرین است که رییس دولت ملی تون رو رمضون یخی و طیب و بیوک صابر سرنگون کرده باشند. اما نظر تاریخدانانی که نه از روی عقده های تاریخی و غرض های شخصی و ناآگاهی، بلکه با مطالعه و پژوهش در مورد این واقعه نظر دادند کاملا متفاوته. البته شاید چنین تحلیل های خردمندانه ای از کودتا؟!!ی 28 مرداد بیشتر به مذاق شما سازگار باشد:D

خوبه که خودتون می دونید چه قدر استفاده از کلمه ی «کودتا» در این جمله، اشتباهه.

منظور من از اون علامت تعجب ها کنایه ای است به ساده لوحانی که حتی معنی کلمه "کودتا" رو هم نمیدانند و واقعه 28 مرداد رو کودتا مینامند. اینها بهتره اول بروند از لغت نامه معنی واژه کودتا رو بخونند، سپس به سایر حواشی این ماجرا بپردازند.
کسی ادعا نکرد که شعبون، کودتا؟!! رو هدایت کرد! «نقش داشتن در پیروزی خیابانی» بسیار متفاوته با «هدایت کودتا».

متاسفانه باید بگم شما خودتون هم متوجه نیستید چی دارید میگید.یک مشت مطلب از این طرف و اون طرف کپی پیست میکنید که گاهی اوقات 180 درجه با هم متناقضه و نکته جالب ماجرا اینجاست که طرف مقابل رو متهم به نااگاهی و قضاوت عجولانه میفرمایید. یک جا میگید:
نمی دونم چرا اگه شعبون نقش خاصی نداشته، دقیقا همون روز سرلشگر زاهدی حکم آزادیش رو صادر می کنه؟!
خب این آقا در چی و کجا نقش خاصی نداشته؟ بازم که دارید با کلمات بازی میکنید حاج خانوم! هدایت کودتا یا نقش داشتن در پیروزی خیابانی؟!! کدوم پیروزی خیابانی؟ زمانی که شعبان جعفری از زندان آزاد میشه که ارتش و مردم هشتاد درصد مراکز رو تصرف کرده بودند. پیروزی خیابانی قبل از آزادی این آقا از زندان به دست اومده بود، نه بعد از آزادیش که بخواد نقشی حتی در تکمیل این پیروزی داشته باشه.
بهتره خودتون یک دور چهار مرحله بازی پلی استیشن "کودتای امریکایی انگلیسی طاغوتی 28 مرداد" رو که توسط کمپانی سی آی ای به بازار عرضه شده مطالعه بفرمایید بعد سقوط پیشوا مصدق السلطنه رو به آزادی شعبون بی مخ!!! بجسبونید
ضمنا زاهدی فقط حکم آزادی شعبان جعفری رو صادر نکرد. علاوه بر شعبان جعفری بقیه زندانیان هم آزاد شدند. تاکید شما بر نام شعبان جعفری بازم یا نتیجه نااگاهی نسبت به اصل ماجراست یا حاصل تحریف عمدی تاریخ برای رسیدن به نتایج دلخواه!
امیدوارم جواب سوالتون رو گرفته باشید.
حمله به دفتر روزنامه (هر روزنامه ای) و حمله به منزل یک نفر (هر شخصی) یک عمل وحشیانه ست به نظر من.

بازم با کلمات بازی میکنید و از اظهار نظر صریح در مورد نقش این افراد و گروهها در سرکوب مخالفان جناب مصدق مرحوم صحبتی نمیکنید. بعد هم با بیان این جمله در بحث مغالطه میفرمایید:
تعریف سلطنت طلب ها از عکس العمل نشون دادن نسبت به توده ای ها رو دیدیم بعد از کودتا
به احمدی نژاد هم میگفتند در ایران زندانی سیاسی هست میگفت خب آمریکا هم گوانتانامو داره. میگفتند در ایران حقوق بهائیان و دگرباشان و.. نقض میشه میگفت خب شما هم حقوق سرخپوستان رو نقض کردید. حالا حکایت ماست با این دوستان!
مهمترین منبع کسانی که در مورد 28 مرداد توهم کودتا دارند کتاب کرمیت روزولت است.

!!!
منبع: اسناد سی آی اِی (اگه شما قبول ندارید این اسناد رو، مشکل خودتونه)
***
نقش خودش رو در واقعه ای که کمترین نقشی در اون نداشته بزرگ جلوه بده.

همین تاکید، پاسخ مناسبیه براتون...
***
در همون جلسه ناگهان خانوم آلبرایت متحول شد

lol
***
بار دوم هم الان...

دوم؟! الان بار چهارم حساب میشه. اظهار نظر اوباما قبل از انتخابات 88 و اظهارات خانوم کلینتون رو فراموش کردید.
ولی با محتوای کلامتون در این قسمت موافقم. هیچ جای تعجبی نداره البته.
***
هنوز امریکا حاضر نیست رسما دخالت به مراتب روشن تر و انکارناپذیرتر خودش رو در کودتای نظامیان شیلی و سقوط دولت سالوادور آلنده به گردن بگیره

اسنادی رو که وزارت دفاع امریکا و سی آی ای درباره ی کودتای 1973 منتشر کردند، ندیدید؟!
***
در حالیکه با انتشار اسناد و مدارک مختلف دیگه جای تردیدی نمونده که در کنفرانس گوادلوپ چه تصمیماتی گرفتند...

به شما بهتره که این طور جواب داد: کدوم اسناد؟! همون خزئبلاتی که به جای اسناد بهتون قالب کردند؟!
وقتی به نفعشون نباشه، اسناد سی آی ای رو که آرشیو امنیت ملی امریکا منتشر کرده، خزئبل می دونند!
وقتی به نفعشون باشه، اسنادی رو که آرشیو امنیت ملی بریتانیا منتشر کرده، قابل استناد می دونند!

هم از ماموریت ژنرال هایزر آگاه هستیم ;-) و هم از اینکه سلطنت طلب ها از کدوم کوچه رفت و آمد می کنند.
مسئله اینه که هایزر نمی دونست: یک بار جستی ملخک...
***
از ارتباط مقامات امریکایی با اطرافیان آقای خمینی مثل ابراهیم یزدی و قطب زاده و... چرا حرفی نمیزنند و سندی منتشر نمیکنند؟؟؟

اگه سندی منتشر نشده، پس شما با استناد به کدوم مدرک صحبت می کنید؟!
حتی ادعای تاریخ پژوهان هم بدون مدرک معتبر، ارزشی نداره.
***
مالکوم برن (قائم مقام آرشیو امنیت ملی امریکا) از مدیران سازمان‌های اطلاعاتی ایالات متحده خواسته دیگر اسناد به جامانده از دورهٔ کودتا را هم به طور کامل در دسترس عموم قرار دهند: «دیگر هیچ دلیل معقولی برای محرمانه نگه داشتن اسناد چنین برههٔ مهمی از تاریخ ما وجود ندارد. الان هر بچه‌ مدرسه‌ای در ایران هم از کلیت و اصل این ماجرا‌ها باخبر است. پنهان کردن جزئیات فقط به تحریف تاریخ می‌انجامد و به افسانه‌پردازان همهٔ طیف‌ها در این زمینه میدان می‌دهد.»
[تاکیدات همه از من است تا فرهنگ آریایی_همایونی حضرات آزادی خواه و وطن پرست واضح تر دیده شود]

شما بهتر است کمی از فرهنگ حقوق بگیران جمهوری اسلامی صحبت کنیم. چون با توجه به شناختی که از شما پیدا کردم (نظر به کامنت ها و اظهار نظرات) در آن زمینه بیشتر تخصص و اطلاعات دارید.
لطفا نشان دهید کجا بی.سی.سی به نقشش در انقلاب 57 اذعان کرده است؟

اگر کمی آن چشمان تان را که تعصب و جهل کم سو کرده است باز می کردید در کامنت های قبلی سخنان صریح رییس وقت رادیو بی بی سی در مورد زیر پا گذاشتن اصول رسانه ای توسط بخش فارسی این رادیو و تحریف و ترجمه جهت دار اخبار و... در سال 57 را نقل کردم.
بی.بی.سی یک "رسانه"ی بی طرف هست

:))
مخالفان در سوریه یکدست نیستند.در بینشان افراد آزادی خواهی هم هستند که از ارتش سوریه جدا شدند و اسلام گرایان سلفی تشنه به خون شیعیان _به جرم شیعه بودن_ هم هستند.

اسلامگرایان 10 درصد مخالفان بشار اسد را هم شامل نمی شوند. کسی که چشم و گوشش به بی بی سی و صدالبته رسانه های جمهوری اسلامی باشد دچار چنین توهماتی میشود. اصلا به فرض هم که چنین باشد چه توجیهی است برای خشونت و جنایت دولت بشار اسد

همان طور که محمدرضاشاه مرتکب جنایات و قتل و شکنجه علیه شهروندان خود شد

چرا امثال شما حتی یک بار در مورد شرایط امروز ایران و نظام حاکم بر آن صحبت نمیکنید؟ امروز جنایت و قتل و شکنجه نیست؟ پس چرا هنوز هم که هنوز است مثل یک مشت آدم کینه توز و عقده ای یقه مردگان ربع قرن و نیم قرن پیش را میگیرید؟ از دو حال خارج نیست. یا جزو کسانی هستید که در این نظام منافعی دارید. حقوق و مواجبی میگیرید و از قطع این مقرری ها هراس دارید. یا اینکه میترسید و جرأت بیان حقایق امروز را ندارید و از آنجایی که وجدان آزادیخواه و دموکراسی‌جویتان هم اجازه نمیدهد که سکوت کنید ناگزیر ره ترکستان در پیش میگیرید و به گلاویز شدن با چند نام تاریخی میپردازید. حداقل اینقدر شهامت داشته باشید و اعتراف کنید جزو کدامیک از این دو دسته هستید. باور کنید من یکی خرده ای بر شما نخواهم گرفت.
نقش ایشون رو در هدایت کودتا؟!! از درون زندان!!!!

خوبه که خودتون می دونید چه قدر استفاده از کلمه ی «کودتا» در این جمله، اشتباهه.
کسی ادعا نکرد که شعبون، کودتا؟!! رو هدایت کرد! «نقش داشتن در پیروزی خیابانی» بسیار متفاوته با «هدایت کودتا».
واقعا فکر کردید که گفتم شعبون اراذل رو هدایت کرد به سمت شهربانی و در اون جا خودش، خودش رو آزاد کرد؟!
سردسته های این مرحله از حرکت کاملا خود جوش!: (طبق اسناد سی آی اِی)
1. طیب و طاهر حاج رضایی
2. حسین و نقی اسماعیل پور
3. محمود مسگر
4. بیوک صابر
***
تصرف شهربانی و دژبانی زمانی صورت میگیره که وزارت کشور و خارجه و چند ساختمان مهم دیگر دولت مصدق به تصرف مردم و نیروهای نظامی دراومده. یعنی عملا دولت مصدق سقوط کرده.

فاصله ی زمانی چه قدر بود دقیقا؟ چند ساعت قبل یا فقط نیم ساعت؟ (ساعت تصرف وزارت خارجه و وزارت کشور: هر دو 13:30)
سوالم رو جواب ندادید: چرا با دخالت مستقیم زاهدی، شعبون آزاد شد؟! (امیدوارم متوجه اهمیت جواب این سوال باشید)
***

آخه کجای اسناد یک سازمان اطلاعاتی تا این حد قدرتمند و دقیق میبینید که واسه زمان وقوع یک چنین رویداد مهمی بازه زمانی 3 و نیم ساعته تعریف کنه؟!

فقط باید ساعت دقیق رو می پرسیدید! برای بار دوم می گم توانایی ذهن خوانی ندارم که پاسخ سوال نپرسیده ی شما رو
بدم. (ساعت تصرف شهربانی:14)
تالار شهر، تلگراف‌خانه، شهربانی و دژبانی بین ساعت 11:30 تا 15 در این منطقه اشغال می‌شوند.
متوجه شدید؟!
***
مثل فرمان، داد، آتش، طلوع و... حمله کرد هم صراحتا نظر بدید.

هم؟! پس اون نظر صریح درباره ی چی بود که می فرمایید «هم»؟! برای بار دوم:
حمله به دفتر روزنامه (هر روزنامه ای) و حمله به منزل یک نفر (هر شخصی) یک عمل وحشیانه ست به نظر من.
لینکی که گذاشته بودم رو هم نخوندید.
تعریف سلطنت طلب ها از عکس العمل نشون دادن نسبت به توده ای ها رو دیدیم بعد از کودتا: اعدام...!!
پ.ن.: عکس شعبون و آریامهر در کنار هم رو دیدید؟! جدی چی میشه که شخصی به خوش نامی شعبون می تونه اون قدر
صمیمی بشه با آریامهر؟!
[quote='Ariarman']
کسانی که به بی وطنی و اجنبی پرستی گرایش داشته باشند طبیعی است که در مورد ماهیت رسانه هایی مثل بی بی سی دست به ماله کشی بزنند. وگرنه وقتی خود روسای بی بی سی به نقش منفی رسانه شون در وقایعی نظیر اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 20 و انقلاب 57 و.. معترف هستند چطور میشه که یک عده - به ظاهر - ایرانی برای رسانه دولتی انگلیس کاسه داغ تر از آش بشن؟!!!![/quote] [تاکیدات همه از من است تا فرهنگ آریایی_همایونی حضرات آزادی خواه و وطن پرست واضح تر دیده شود]
لطفا نشان دهید کجا بی.سی.سی به نقشش در انقلاب 57 اذعان کرده است؟
[quote='Ariarman']حالا بی بی سی فارسی چیکار کرده؟ هنوزم که هنوزه سعی داره اینطور وانمود کنه که موضوع روشن نیست و ممکنه این بمباران شمیایی کار گروههای مخالف باشه.
[/quote]
بی.بی.سی یک "رسانه"ی بی طرف هست.وظیفه ی رسانه قضاوت کردن درباره ی موضع فلان و بهمان شخص حقیقی یا حقوقی نیست.رسانه وظیفه دارد هم مواضع مخالفان را بازتاب دهد و هم مواضع حکومت را.بی.بی.سی نمی تواند اظهار نظر کند که چه کسی از بمب شیمیایی استفاده کرده است چون در حوزه ی مسئولیتش نیست.تنها می تواند بگوید موضع روسیه و ایران و دولت بشاراسد در این باره چیست؟از آن طرف موضع آمریکا و ترکیه و مخالفان چیست.قضاوت را به شعور مخاطبان واگذار می کند چون در تفکر لیبرال هر انسان معمولی دارای شعور است و می تواند نیک و بد خودش را خودش تشخیص دهد و دولت انگلستان از زمان انقلاب 1688 به این سو کم و بیش به این تفکر پایبند بوده است.
خیلی خب حالا ببینیم «چیکار کرده» ؟!
12 شهریور 1392 به نقل از اشپیگل : گزارش اشپیگل از شنود آلمان از حزب‌الله درباره حمله شیمیایی سوریه
11 شهریور 1392 به نقل از دبیر کل ناتو : "یقین دارم حکومت سوریه از سلاح شیمیایی استفاده کرده"
06 شهریور 1392 : گفت‌وگو با معاون پیشین فرمانده نیروی زمینی ارتش آمریکا
05 شهریور 1392 :جان کری دولت سوریه را عامل کاربرد سلاح شیمیایی دانست
04 شهریور 1392 به نقل از فان پالیسی : آمریکا در زمان حمله شیمیایی صدام به ایران، به عراق کمک می‌کرد
این ها چند نمونه بود محض اطلاع.من تقریبا هر روز اخبار ساعت 5 بی.بی.سی را گوش می کنم و هیچ وقت ندیدم که جهت گیری به نفع هیچ کدام از طرف های درگیری داشته باشد.و در واقع همین کار را هم باید بکند.
مخالفان در سوریه یکدست نیستند.در بینشان افراد آزادی خواهی هم هستند که از ارتش سوریه جدا شدند و اسلام گرایان سلفی تشنه به خون شیعیان _به جرم شیعه بودن_ هم هستند.هم دولت سوریه به نام سکولاریسم مرتکب جنایت می شود و هم این اسلام گرایان سلفی به نام حکومت الله. همان طور که ژنرال های ارتش مصر مرتکب جنایت و کشتار شدند و همان طور که محمدرضاشاه مرتکب جنایات و قتل و شکنجه علیه شهروندان خود شد. جنایت به نام اسلام و جنایت به نام مدرنیته هر دو وحشی گری و هر دو بازگشت به بدویت است.
در مورد سیاستهای بی بی سی و ماهیت این رسانه به اندازه کافی گفته و نوشتند. من فقط به یک نمونه از سیاستهای جهت دار بی بی سی فارسی در روزهای اخیر اشاره میکنم. ماجرای سوریه!
1- خبر حمله شیمیایی به مردم سوریه كه اعلام شد فیلمهای مختلفی در اين خصوص منتشر شد و گزارشات اولیه نمایندگان سازمان ملل و تحقیقات کشورهای غربی نشون داد کار دولت بشار اسد بوده. حتی اگر مدرکی هم نباشه عقل و منطق حکم میکنه این حمله توسط نیروهای بشار اسد صورت گرفته باشه. چرا که هیچ آدم عاقلی سر خودش بمب شیمیایی نمیندازه! در مناطقی که تحت کنترل مخالفین اسد بوده طبیعی است که انداختن بمب باید کار نیروهای دولتی باشه، نه خود مخالفین در منطقه ای که خودشون اونجا مستقر هستند.
حالا بی بی سی فارسی چیکار کرده؟ هنوزم که هنوزه سعی داره اینطور وانمود کنه که موضوع روشن نیست و ممکنه این بمباران شمیایی کار گروههای مخالف باشه.
2- در این روزها اثری از مواضع مقامات شورای ملی سوریه و ارتش آزاد در تلویزیون بی بی سی فارسی نمیبینید. اما این رسانه بی طرف! صحبت های سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه رو بطور کامل و به شکل زنده و مستقیم از مسکو پوشش میده، صحبت های محمدجواد ظریف رو هم همینطور، بعدشم میره با معاون وزیر خارجه بشار اسد گفتگوی ویژه ترتیب میده.
3- کارشناسان این برنامه هم که اکثرا از حقوق بگیران و لابیست های جمهوری اسلامی هستند دیگه مشخصه موضعشون در مورد سوریه چی هست و نیازی به توضیحات بیشتر نیست.
4- هزاران نفر در حمایت از مردم سوریه در گوشه و کنار دنیا تظاهرات کردند. دهها نفر از مقامات کشورهای مختلف از مخالفان بشار اسد حمایت کردند و جنایتهای دولتش رو محکوم کردند. اما بی بی سی این اخبار رو سانسور کرد. حالا تو این چند روز تظاهرات چند ده نفری یک عده در لندن و آنکارا و.. علیه حمله نظامی به سوریه رو با آب و تاب پخش میکنه و میگه هزاران نفر علیه حمله نظامی به سوریه تظاهرات کردند! فیلم یکی از این تظاهرات رو گذاشت. من تعدادشون رو شمردم. باور کنید 50 نفر نمیشدند.
واقعا نهایت ساده لوحی است که فکر کنیم دولت انگلیس فقط برای دفاع از دموکراسی و آزادی بیان و نشر حقیقت و اخبار درست برای مردم ایران سالی 15 میلیون پوند خرج بی بی سی فارسی میکنه.
بخش پارسی رادیو بی.بی.سی برای رقابت با نازی ها تاسیس شد که در آن زمان در حال جنگ با انگلیس بودند.گرایش رضاشاه به سمت آلمان نازی امری نیست که بشود انکار کرد.بی سیاستی رضاشاه در آن برهه بهانه ی خوبی برای اشغال ایران و آن همه زیان ها, به دست انگلیس و شوروی داد.

کسانی که به بی وطنی و اجنبی پرستی گرایش داشته باشند طبیعی است که در مورد ماهیت رسانه هایی مثل بی بی سی دست به ماله کشی بزنند. وگرنه وقتی خود روسای بی بی سی به نقش منفی رسانه شون در وقایعی نظیر اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 20 و انقلاب 57 و.. معترف هستند چطور میشه که یک عده - به ظاهر - ایرانی برای رسانه دولتی انگلیس کاسه داغ تر از آش بشن؟!!!!
ایران در دوره دکتر مصدق
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک