رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

ابدیت یک بوسه

ابدیت یک بوسه
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 764 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 764 رای
100 شعر عاشقانه

ابدیت یک بوسه داستان عشق آتشین نویسنده و شاعری بزرگ از آمریکای لاتین است، شاعری از آن مردم که تا آخرین لحظه ی حیاتش، در همه ی درد ها و رنج ها، مردانه در کنار مردمش ایستاد. ردپای مردم در بسیاری از شعر های او به خصوص آنهایی که بعد از جنگ داخلی اسپانیا سروده شدند دیده می شود:

“من برای مردم می سرایم،هرچند چشمان روستایی آنان به خواندن آن قادر نباشد
لحظه ای فراخواهد رسید که بیتی از شعرم
نسیمی که زندگی مرا به جنبش می آورد، به گوش آنان رسد
آنگاه رنجبر چشمان خود را خواهد گشود و معدنچی همچنان که سنگ می شکند لبخندی خواهد زد
… شاید بگویند:این،از یاران ما بود”.

و شاید به همین دلیل بود که همواره از حمایت بی دریغ مردم برخوردار بود، هرجا که می رفت، در هر مقامی، سناتور یا مجرمی فراری، مورد احترام و حمایت مردم بود… او دیگر یک شاعر نبود قلبی شده بود به وسعت یک کشور! او شاعر طبیعت و زیبایی بود، شاعر صلح، عشق و مردم، و سرانجام شاعر خویشتن خویش.
و این ایستادن را، و این نیرو را، مدیون عشقی بود که از او حمایت می کرد، عشق همسرش ماتیلده. نرودا بیشتر از همه در دو کتاب “ابدیت یک بوسه” و “هوا را از من بگیر خنده ات را نه” به بیان این عشق و اثر آن پرداخته است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
soli67
soli67
1388/03/26

کتاب‌های مرتبط

منِ حلاج
منِ حلاج
0 امتیاز
از 0 رای
دریغا از عشق
دریغا از عشق
5 امتیاز
از 4 رای
اینجا نیروی جاذبه کمتر است
اینجا نیروی جاذبه کمتر است
4.3 امتیاز
از 4 رای
عشق و انشا
عشق و انشا
4.7 امتیاز
از 7 رای
کنار پونه و خشخاش
کنار پونه و خشخاش
4.2 امتیاز
از 5 رای
زندگی خواب ها
زندگی خواب ها
4.6 امتیاز
از 745 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ابدیت یک بوسه

تعداد دیدگاه‌ها:
95
[quote='Molla nasredin']بله حق با شماست آرمین جوووون.
در دبیرستان نظر بوعلی را خواندم و کیل بهم برخورد از این تعبیر. تحقیق کردم و دانستم که منظور ایشان چیز بدی نبوده است. عشقی که به بیماری مشابه مالیخولیاست چیزی نیست جز نتیجه ی عقده هایی که در انسانها وجود دارد و در ماجرایی شبیه عشق سر باز می کند.[/quote]خیلی ببخشید ولی این چیزی که من نوشتم از همون لینکی بود که خودتون آدرس دادید!!!!!!و فرمودید که خالی از لطف نیست
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند «و ان یکاد» بخوانید و در فراز کنید
دوستان چه شبی است امشب، شلوغ!
عاشقی را شرط اول ناله و فریاد نیست تا کسی از جان شیرین نگذرد، فرهاد نیست
ما که رفتیم! خوش باشید.
پی نوشت: معذرت میخواهم که پای برهنه میان مجلس ملا دویدم.
[quote='killer137212']ماجراهای ما که تا یادمان هست یا رز بوده یا نرگس از شما اگر تراکتور بوده ببخش ملا[/quote]
از ما مریم بوده محمد جان.
)عاقبت از عشقت سر به بیابون میذارم(
این رو نوشتم که پس فردا جناب حافظ نفرمایند بر او نمرده به فتوای من نماز کنید!
ماجراهای ما که تا یادمان هست یا رز بوده یا نرگس از شما اگر تراکتور بوده ببخش ملا
بله حق با شماست آرمین جوووون.
در دبیرستان نظر بوعلی را خواندم و کیل بهم برخورد از این تعبیر. تحقیق کردم و دانستم که منظور ایشان چیز بدی نبوده است. عشقی که به بیماری مشابه مالیخولیاست چیزی نیست جز نتیجه ی عقده هایی که در انسانها وجود دارد و در ماجرایی شبیه عشق سر باز می کند.
اما معنای شوق ، حرکت برای تمام کردن آن ابتهاج است ، هنگامی که صورت از یک جهت تحقق و تمثل یابد . به گونه یی که در قوه خیال تمثل یافته است و از جهت دیگر تمثل نیافته باشد . چنان که پیش می آید که در
حس تمثل نیابد تا به سبب شوق تمثل حسی برای یک امر حسی کامل و تمام گردد . پس هر مشتاق به چیزی دست یافته و به چیز دیگری هم دست نیافته است ، ولی عشق چیز دیگری است . بر این اساس خداوند تعالی منزه از شوق است ، زیرا ممکن نیست چیزی از او غایب باشد
ب ) عشق جواهر عقلی به ذات خداوند و به ذات خود : این عشق دومین مرتبه از مراتب عشق است .
ج ) عشق عاشقان مشتاق : ایشان از آن روی که عاشقند ، چیزهایی یافته اند و از آن لذت می برند و از آن لحاظ که مشتاق ، دچار رنجه هستند. اگر چه چون این رنجه ها از جانب معشوق است برای آنها رنجه هایی لذت بخش است
د ) عشق نفوس بشری در تردد میان جهان ربوی و جهت فرودین
ه ) عشق نفوسی که طبیعت بر آن ها حاکم است
ابن سینا معتقد است عشق در همه ی موجودات جاری است .وی در رساله فی ماهیه العشق آشکارا به این نظر اشاره می کند و یاد آور می شود که عشق به نوع انسان اختصاص ندارد ، بلکه در جمیع موجودات اعم از افلاکیان و عناصر و موالید ثلاث معدن ، نبات و حیوان و دیگر هویات و موجودات جاری و ساری است .
مراتب عشق :
سخن از مراتب عشق را در مباحث ابن سینا می توان در باب مراتب لذت یافت . لذت مراتبی دارد و در مورد هر لذت برنده و لذت دهنده یی مطابق عالم و حالاتش است . از آنجا که رابطه عاشق و معشوق ، رابطه لذت برنده ( لاذ ) و لذت دهنده ( ملتذ) نیز هست ، مراتب لذت ، مراتب عشق نیز می باشد .
الف) عشق خداوند به خود : این عشق ، بالاترین مرتبه از مراتب عشق است . دلیل این امر از نظر ابن سینا آن است که خداوند متعال بالاترین مرتبه ادراک را داراست هم چنین او بالاترین درجه کمال را دارد تا آن حد که از عدم و امکان که منبع شر هستند به دور است بر اساس نظر خواجه نصیر شدت عشق بر اساس همین دو معیار ادراک و کمال مشخص می شود . بنابراین ، خداوند لذاته بزرگترین عاشق و معشوق و هم چنین بزرگترین لاذ و ملتذ است .
ابن سینا برای توضیح بیشتر خود به تفاوت عشق ( به معنای حقیقی ) و شوق پرداخته است . عشق حقیقی عبارت است از : " شادمانی و بهجتی که از تصور حضور داشتن یک ذات ایجاد می شود ."
معنای عشق :
ابن سینا در رساله فی ماهیه العشق میگوید : "عشق در حقیقت خود ، چیزی جز نیکو شمردن امر حسن ( نیک و زیبا ) و جدا ملایم نیست . بر این اساس وی معتقد است که هر یک موجودات چیزی را که ملایم و سازگار خود می یابد تحسین می کند و اگر خود فاقد آن است به سوی آن کشیده می شود . خیر خاص هر موجودی رسیدن به آن چه در حقیقت ملایم اوست یا آن چه گمان می رود که ملایم اوست ، دانسته می شود .
ابن سینا در کتاب قانون خود تعریفی از عشق آورده است ، اما منظور عشق او در آن ، نوعی وابستگی و جذبه ی مالیخولیایی یک انسان به انسان دیگر است . بنابراین ابن سینا در این کتاب ، عشق را نوعی بیماری می داند و به راه های درمانش نیز اشاره می کند . تعریف او در این باره چنین است : " عشق نوعی بیماری مشابه مالیخولیاست که انسان خودش را بدان مبتلا می سازد، بدین طریق که نیکویی و شایستگی برخی صورت ها و شمایل بر اندیشه و فکر مسلط و غالب می شود . "
محمد جان اشتباه شما همین جاست که به ماجرایی لقب عشق می دی که با یک شاخه گل رز شروع میشه.
تردید جان دوست داشتن مفرط یکی از تعاریف عشقه که منظور من نیست. اون عشقی هم که شما می فرمائید از همین نوعه یعنی دوست داشتن مفرط.
"...هر چیزی که خیر در اوست مختار و برگزیده است و ادراک آن چه برگزیده است ، از آن جهت که برگزیده است حب نام دارد ، باید افزود " شدت حب " را عشق می نامند .هر چه ادراک کاملتر باشد و مدرک خیریت بیشتری داشته باشد ، عشق شدیدتر خواهد بود . ادراک تام و کامل صورت نمی پذیرد ، مگر با وصول تام و کامل ."
خالی از لطف نیست:
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=192416
ابدیت یک بوسه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک