منم کوروش، شهریار روشنایی ها
نویسنده:
سید علی صالحی
درباره:
کوروش کبیر
امتیاز دهید
این کتاب نتیجه ی باز خوانی الواح و کتیبه های کهن بویژه سنگ نبشته های دوره ی هخامنشی است که توسط سید علی صالحی بازسرائی شده. کوروش مصلح ترین و دانا ترین رهبر ایران باستان است...این مجموعه متشکل از 4 منشور کوروش هخامنشی به نامهای 1.منشور پارسوماش 2.منشور پرشیا 3.منشور شوشیانا و 4.منشور پاسارگاد است.
کوروش خواهد آمد و مرا نجات خواهد داد "دانیال نبی"
به هرسرانجام این باز سرایی آزاد ، مولود تعبیر من از حیات و حضور و عظمت انسانی است که ستم ستیز بود ، مصلح بود ، عدالت طلب بود و آزادی خواه او پسر ماندانا و کمبوجیه ، جز شکوه و سرافرازی مردم و میهن و مدنیت جهان خویش ، دغدغه ی دیگری نداشت
بیشتر
کوروش خواهد آمد و مرا نجات خواهد داد "دانیال نبی"
به هرسرانجام این باز سرایی آزاد ، مولود تعبیر من از حیات و حضور و عظمت انسانی است که ستم ستیز بود ، مصلح بود ، عدالت طلب بود و آزادی خواه او پسر ماندانا و کمبوجیه ، جز شکوه و سرافرازی مردم و میهن و مدنیت جهان خویش ، دغدغه ی دیگری نداشت
دیدگاههای کتاب الکترونیکی منم کوروش، شهریار روشنایی ها
زمانی در یک شرکت نفتی با یک فرانسوی مشغول به کار بودم به او گفتم بهترین آرزویت چیست ؟گفت دیدن پرسپولیس زمانی که او را به این مکان بردم به محض رسیدن به دروازه ملل گریه کرد گفتم چرا گریه میکنی گفت این مکان فقط متعلق به شما ایرانیان نیست این یک تمدن است و متعلق به تمام انسانهای روی زمین است چرا اینگونه رها شده است !
ايران عزيز ، ايراني بدون عرب ، ايراني آريايي
افتخار همه پادشاهان
جهان در سیاهی فرو رفته بود
به بهبود گیتی امیدی نبود
نه شایسته بودی شهنشاه مرد
رسوم نیاکان فراموش کرد
بناکرد معبد به شلاق و زور
نه چون ما برای خداوند نور
پی کار ناخوب دیوان گرفت
خلاف نیاکان به قربان گرفت
نکرده اراده به خوبی مهر
در اویخت با خالق این سپهر
در آواز مردم به جایی رسید
که کس را نبودی به فردا، امید
به درگاه مردوک یزدان پاک
نهادند بابل همه سر به خاک
شده روزمان بدتر از روز پیش
ستمهای شاهست هر روز بیش
خداوند گیتی و هفت آسمان
ز رحمت نظرکرد بر حالشان
برآن شد که مردی بس دادگر
به شاهی گمارد در این بوم وبر
چنین خواست مردوک تا در جهان
به شاهی رسد کوروش مهربان
سراسر زمینهای گوتی وماد
به کوروش شه راست کردار داد
منم کوروش و پادشاه جهان
به شاهی من شادما ن مردمان
منم شاه گیتی شه دادگر
نیاکان من شاه بود و پدر
روان شد سپاهم چو سیلاب و رود
به بابل که در رنج و آزار بود
براین بود مردوک پروردگار
که پیروز گردم در این کارزار
سرانجام بی جنگ و خون ریختن
به بابل درآمد ، سپاهی ز من
رها کردم این سرزمین را زمرگ
هم امید دادم همی ساز وبرگ
به بابل چو وارد شدم بی نبرد
سپاه من آزار مردم نکرد
اراده است اینگونه مردوک را
که دلهای بابل بخواهد مرا
مرا غم فزون آمد از رنجشان
ز شادی ندیدم در آنها نشان
نبونید را مردمان برده بود
به مردم چو بیدادها کرده بود
من این برده داری برانداختم
به کار ستمدیده پرداختم
کسی را نباشد به کس برتری
برابر بود مسگر ولشکری
پرستش به فرمانم آزاد شد
معابد دگر باره آباد شد
به دستور من صلح شد برقرار
که بیزار بودم من از کارزار
به گیتی هر آن کس نشیند به تخت
از او دارد این را نه از کار بخت
میان دو دریا در این سرزمین
خراجم دهد شاه و چادر نشین
ز نو ساختم شهر ویرانه را
سپس خانه دادم به آواره ها
نبونید بس پیکر ایزدان
به این شهر آورده از هر مکان
به جای خودش برده ام هر کدام
که دارند هر یک به جایی مقام
ز درگاه مردوک عمری دراز
بخواهند این ایزدانم به راز
مرا در جهان هدیه آرامش است
به گیتی شکوفایی دانش است
غم مردمم رنج و شادی نکوست
مرا شادی مردمان آرزوست
چو روزی مرا عمر پایان رسید
زمانی که جانم ز تن پر کشید
نه تابوت باید مرا بر بدن
نه با مومیایی کنیدم کفن
که هر بند این پیکرم بعد از این
شود جزئی از خاک ایران زمین
درود بر کوروش کبیر که باعث افتخار ایران زمین و تمام آزاد اندیشان سراسر گیتی است
گزیده ای از مشهورترین بخشِ
منشور کوروش کبیر
منم كوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابل، شاه سومر و اكد، شاه چهار گوشه جهان، پسر كمبوجیه، شاه بزرگ... نوه كوروش شاه بزرگ... نبیره چیش پیش، شاه بزرگ...
آنگاه كه بدون جنگ و پیكار وارد بابل شدم، همه مردم گام هاى مرا با شادمانى پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریارى نشستم، مردوك خداى بزرگ دل هاى پاك مردم بابل را متوجه من كرد... زیرا من او را ارجمند و گرامى داشتم.
ارتش بزرگ من به صلح و آرامى وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزارى به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلى بابل و جایگاه هاى مقدس اش قلب مرا تكان داد... من براى صلح كوشیدم. من برده دارى را برانداختم، به بدبختى آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خداى خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم كه هیچ كس اهالى شهر را از هستى ساقط نكند.
مردوك خداى بزرگ از كردار من خشنود شد... او بركت و مهربانى اش را ارزانى داشت. ما همگى شادمانه و در صلح و آشتى مقام بلندش را ستودیم...
من همه شهرهایى را كه ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاه هایى كه بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه ها را به جاهاى خود بازگرداندم. همه مردمانى كه پراكنده و آواره شده بودند را به جایگاه هاى خود برگرداندم و خانه هاى ویران آنان را آباد كردم. همه مردم را به همبستگى فرا خواندم. همچنین پیكره خدایان سومر و اكد را كه نبونید بدون واهمه از خداى بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودى مردوك خداى بزرگ و به شادى و خرمى به نیایشگاه هاى خودشان بازگرداندم.
باشد دل ها شاد گردد. بشود، خدایانى كه آنان را به جایگاه هاى مقدس نخستین شان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خداى بزرگ برایم زندگانى بلند خواستار باشند. بشود كه سخنان پربركت و نیكخواهانه برایم بیابند. بشود كه آنان به خداى من مردوك بگویند: "به كوروش شاه، پادشاهى كه تو را گرامى مى دارد و پسرش كمبوجیه، جایگاهى در "سراى سپند" ارزانى دار."
من براى همه مردم جامعه اى آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامى مردم اعطا كردم.
و درود فراوان بر دوستداران پدر ایران کوروش بزرگ:x