منم کوروش، شهریار روشنایی ها
نویسنده:
سید علی صالحی
درباره:
کوروش کبیر
امتیاز دهید
این کتاب نتیجه ی باز خوانی الواح و کتیبه های کهن بویژه سنگ نبشته های دوره ی هخامنشی است که توسط سید علی صالحی بازسرائی شده. کوروش مصلح ترین و دانا ترین رهبر ایران باستان است...این مجموعه متشکل از 4 منشور کوروش هخامنشی به نامهای 1.منشور پارسوماش 2.منشور پرشیا 3.منشور شوشیانا و 4.منشور پاسارگاد است.
کوروش خواهد آمد و مرا نجات خواهد داد "دانیال نبی"
به هرسرانجام این باز سرایی آزاد ، مولود تعبیر من از حیات و حضور و عظمت انسانی است که ستم ستیز بود ، مصلح بود ، عدالت طلب بود و آزادی خواه او پسر ماندانا و کمبوجیه ، جز شکوه و سرافرازی مردم و میهن و مدنیت جهان خویش ، دغدغه ی دیگری نداشت
بیشتر
کوروش خواهد آمد و مرا نجات خواهد داد "دانیال نبی"
به هرسرانجام این باز سرایی آزاد ، مولود تعبیر من از حیات و حضور و عظمت انسانی است که ستم ستیز بود ، مصلح بود ، عدالت طلب بود و آزادی خواه او پسر ماندانا و کمبوجیه ، جز شکوه و سرافرازی مردم و میهن و مدنیت جهان خویش ، دغدغه ی دیگری نداشت
دیدگاههای کتاب الکترونیکی منم کوروش، شهریار روشنایی ها
کیخسرو که همان کوروش است...
(آثارالباقیه بیرونی، ص ۱۴۳، ترجمه اکبر داناسرشت. تهران: امیر کبیر۱۳۸۶)
فردوسی در شاهنامه تاریخ و استوره را در هم آمیخته و بدان شاخ و برگهایی نیز داده،
چیز شگرفی نیست که نامها در شاهنامه دگرگون شدن و به گونهای که در آن زمان مرسوم
بوده، درآمده. بیرونی در آثارالباقیه کوشیده که کیانیان را با هخامنشیان پیوند دهد و نسبنامه
درستی به دست دهد.
پروفسور خالقی مطلق هم نوشته ای درباره "کیخسرو و کوروش" دارد که در بهار ۱۳۷۴ منتشر
شد و به شباهت این دو پرداخته.
بهروز باشید.[/quote]
من پیش از این با نظریات کریستین سن و سرکار خانم آموزگار و مرحوم تفضلی در مورد تطابق اسطوره و تاریخ هم عقیده بودم. منتها مدت ها پیش بطور اتفاقی با آقای جواد مفرد کهلان هم صحبت شدم-که اتفاقا کتاب تاریخ تطبیقی ایران باستان ایشان در همین تارنگار قابل دریافت هست- و اینکه ایشون اسطوره شناس هستند. به عنوان مخالف گفتگو کردیم و در نهایت اینکه در بسیاری موارد نظریات ایشان را منطقی و قانع کننده یافتم. کیخسرو یا همان کی آخسارو یا همان کیاکسار پادشاه ماد است و اسم دیگر وی هوخشثره است که در اوستا Hausravah نامیده شده است و توران زمین را ویران می کند. اتفاقا حکومت آشور نیز توسط وی سرنگون می گردد. پدر وی فره ور تیش نیز در مازندران محاصره می گردد (مقایسه کنید با محاصره پدر بزرگ کیخسرو؛ یعنی کی کاووس در مازندران). باز سپردن شاهنشاهی کیانیان به لهراسپ نوذری نیز تغییر سلسله شاهنشاهی از مادها به پارسیان است. البته استدلال های ایشان در کتاب های ایشان است.
من نیز چند نکته را یادآوری کنم، آتیلا رهبر هونها را یکی از خشنترین و جنگجوترین شاهان تاریخ
دانستند که بلای جان رومیها بود. اسکندر مقدونی پسر فیلیپ هم که دیگر روشن است. ولی از آیه قرآن
ذوالقرنین فردی دادگر برداشت میشود.
فعلا تنها کسی که به ذوالقرنین قرآن نزدیک است همان کوروش هخامنشی است، ولی نه اینکه بگوییم
۱۰۰٪ این شخص است. شادروان علامه طباطبایی هم یک احتمال داده، نگفته که بیگمان همین فرد است.
ابوریحان بیرونی که به نام پژوهشگر بیطرف شناخته میشود چنین میگوید:
کیخسرو که همان کوروش است...
(آثارالباقیه بیرونی، ص ۱۴۳، ترجمه اکبر داناسرشت. تهران: امیر کبیر۱۳۸۶)
فردوسی در شاهنامه تاریخ و استوره را در هم آمیخته و بدان شاخ و برگهایی نیز داده،
چیز شگرفی نیست که نامها در شاهنامه دگرگون شدن و به گونهای که در آن زمان مرسوم
بوده، درآمده. بیرونی در آثارالباقیه کوشیده که کیانیان را با هخامنشیان پیوند دهد و نسبنامه
درستی به دست دهد.
پروفسور خالقی مطلق هم نوشته ای درباره "کیخسرو و کوروش" دارد که در بهار ۱۳۷۴ منتشر
شد و به شباهت این دو پرداخته.
از اینها که بگذریم، قدیستراشی را به شدت رد میکنم! در اینکه بنمایههای تاریخی درباره کوروش هخامنشی
ستایشهایی آوردن، درش هیچ گمانی نیست، ولی ما بزرگان دیگری نیز داشتیم که باید یادشان گرامی داشته
شود. دوست گرامیمان به "هووخشتره" اشاره کردن که یک نمونه از شاهان نیک و خردمند تاریخ ایران هستند.
چرا نباید از وی ستایش کرد و او را گرامی داشت!
شوربختانه، میانهرویی رعایت نمیشود، هخامنشیها هم افراد کژ و بد داشتن، ولی نباید با خوبهاشون یکی دانست.
مردم گمان میکنن چون فلان حکومت دو تا خوب داشتن، هرآینه آن حکومت بی برو برگرد گل سرسبد بودن.
پیامبرزاده که نبودیم!
بهروز باشید.
البته مرحوم طباطبایی تا جایی که خاطرم یاری می کند؛ حدود ۳۹ شخصیت را محتمل می دانستند که یکی از آن ها کورش هخامنشی است. شخصیت هایی از قبیل آتیلا رهبر هون ها؛ شمر یرعش؛ تسن چی هوانگ تی و نیز اسکندر مقدونی هم جزو این شخصیت های احتمالی هستند که البته به نظر می رسد احتمال کورش بیشتر باشد. ضمن اینکه هیچ درکی نسبت به کسانی که شاه باستانی ایران را -علی رغم تجاوزهای بدیهی وی به سرزمین های دیگر- هویت ایران - و نه بخشی از آن- می دانند؛ ندارم؛ نمی توانم درک کنم که چگونه کسی می تواند فردوسی و نظامی را بدلیل ذوالقرنین دانستن اسکندر مقدونی؛ غرض ورز و بی ریشه بداند.
کورش هخامنشی -بخوانید ثرئتئونه یا فریدون- نه ابتدای ایران است که دیاآکو -بخوانید دیوکوس؛ کوی کوات یا کیقباد- سلطنت مادی را در سرتاسر ایران گسترش داد؛ نه برجسته ترین و عادل ترین شخصیت قدرتمند ایران است که کی آخسارو -بخوانید کیخسرو؛ کیاکسار؛ هوخشثره یا هئوسروه Hausravah- بهتر از او بود؛ و نه انتهای ایران که تا اکنون ادامه یافته است.
تقدس بخشی افراطی و ناضرور به شاهی باستانی -ضمن ستایش اقدامات برجسته وی- و نماد و سمبل ایران دانستن ایشان؛ بیشتر به پارادایمی مبتذل و سطحی می ماند.
اگر از رومیان بپرسیم ؟میگن سزار
اگه از پدر تاریخ هردوت یا کزنفون بپرسیم؟میگن هر که پول زیادی داد
به نظر من باید فقط در باره ذوالقرنین از سخنان دانیال نبی بهره بردو100%این لقب کوروش بزرگ است زیرا:
معنی ذوالقرنین:گرفته شده از چیزی شبیه به دو شاخ قوچ
دانیال نبی به قومش ظهور یک منجی راوعده داد زیرا در خواب خود دیده فردی انسان نما با دو شاخ از سمت شرق خواهد امد واز هر شاخ شاخه هایی بلند که بر تمام دنیا سایه می افکند که همانا این سایه ازادی است .
من یک دلیل محکم برای این مسله دارم که اگر این حرف دروغ است پس چرا دانیال وقومش تا به امروز کوروش را میپرستنند ودانیال تا اواخر عمر خود را مرید کوروش دانسته وهمانگور هم که میدانید ارامگاه او شوش روبروی کاخ اپادانا میباشد
پس نه تنها ذوالقرنین برازنده اوست بلکه کوروش بزرگ فرستاده خدا وپیام اور ازادی میباشد ونشانه او هم همان منشور اوست
پس همانگونه که یک یهودی خبر امدن پیامبر اسلام را داده ؟ایا دانیال نبی از ان شخص کمتر بوده؟
پس باز هم اگر ادمهایه بدون اصل ونصب دوست دارنند ذوالقرنین لقب یکی دیگر است پس بدانند که برای ما اصلامهم نیست زیرا اگر کوروش بزرگ چنگیز مغول باشد باز انقدر بزرگ ومقدس میباشد که هر لحظه همانند پروانه به گرد او میگردم وجانم را تقدیم او خواهم کرد
.[/quote]
علامه امینی در کتاب المیزان و همچنین آیت الله عظمی مکارم شیرازی کوروش بزرگ را ذوالقرنین دانسته اند. البته بی ریشگان می توانند کسی همچون اسکندر را نوکری کنند که به کشورشان دست درازی کرد ، خواهران و مادرانشان را به کنیزی گرفت و پدرانشان را از دم تیغ گذراند. ریشه که نباشد ، هیچ چیز نمی ماند.
ایشان با تحقیقی که انجام داده بررسی میکند که آیا ذوالقرنین اسکندر است یا کوروش یا اینکه ......
گوش کردن این سخنرانی خالی از لطف نیست!
ممنون .
لینک دانلود سخنرانی
علامه امینی در کتاب المیزان و همچنین آیت الله عظمی مکارم شیرازی کوروش بزرگ را ذوالقرنین دانسته اند. البته بی ریشگان می توانند کسی همچون اسکندر را نوکری کنند که به کشورشان دست درازی کرد ، خواهران و مادرانشان را به کنیزی گرفت و پدرانشان را از دم تیغ گذراند. ریشه که نباشد ، هیچ چیز نمی ماند.
.[/quote]
ایشان با تحقیقی که انجام داده بررسی میکند که آیا ذوالقرنین اسکندر است یا کوروش یا اینکه ......
گوش کردن این سخنرانی خالی از لطف نیست![/quote]
علامه امینی و همچنین آیت الله عظمی مکارم شیرازی کوروش بزرگ را ذوالقرنین دانسته اند. البته بی ریشگان می توانند کسی همچون اسکندر را نوکری کنند که به کشورشان دست درازی کرد ، خواهران و مادرانشان را به کنیزی گرفت و پدرانشان را از دم تیغ گذراند. ریشه که نباشد ، هیچ چیز نمی ماند.
کوروش کبیر
"کوروش کبیر"