یک داستان نفرت انگیز
نویسنده:
فئودور داستایوفسکی
مترجم:
شهلا طهماسبی
امتیاز دهید
رمان کوتاه
ژنرالی اشرافی و جاه طلب، در دوره بروز تحولات اجتماعی در روسیه، با ادعای طرفداری از فرودستان، میکوشد خود را دوست آنان معرفی کند و از این رهگذر به موقعیت و مقام برسد. از قضای روزگار، به جشن عروسی کارمند فقیر خود راه پیدا میکند، اما برخلاف تصورات ذهنی اش، نه تنها در جلب دوستی آدمهایی که از طبقه او نیستند، توفیقی بدست نمیآورد، بلکه از رفتارش آشکار میشود که آنها را خوار میشمرد و لایق همنشینی با خود نمیداند و سلسله حوادثی که در جشن عروسی و پس از آن رخ میدهد، به او میفهماند که افکار و ادعاهای نوع دوستانه اش توهماتی خود فریبانه بیش نبوده است.
بیشتر
ژنرالی اشرافی و جاه طلب، در دوره بروز تحولات اجتماعی در روسیه، با ادعای طرفداری از فرودستان، میکوشد خود را دوست آنان معرفی کند و از این رهگذر به موقعیت و مقام برسد. از قضای روزگار، به جشن عروسی کارمند فقیر خود راه پیدا میکند، اما برخلاف تصورات ذهنی اش، نه تنها در جلب دوستی آدمهایی که از طبقه او نیستند، توفیقی بدست نمیآورد، بلکه از رفتارش آشکار میشود که آنها را خوار میشمرد و لایق همنشینی با خود نمیداند و سلسله حوادثی که در جشن عروسی و پس از آن رخ میدهد، به او میفهماند که افکار و ادعاهای نوع دوستانه اش توهماتی خود فریبانه بیش نبوده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی یک داستان نفرت انگیز
به دوستانی که ادبیات روسیه رو دوست دارن کتاب " نویسندگان روس " از نشر نی رو پیشنهاد میکنم.
تنها جهت عذرخواهی، مزاحم میشوم؛ جرا که پس از دانلود داستان «یک داستان نفرت انگیز»، تازه متوجه شدم که بنده این داستان را نیز هم دارم و هم اینکه خوانده ام. البته با عناوینی دیگر همچون (مردم فقیر) و ... (چرا که این اثر را با دو ترجمه ی متفاوت دارا هستم.)
با این وجود، تغییری در دیدگاهم نسبت به آن ایجاد نخواهد شد و اکنون با شهامت و اطمینان کاملتر، بر عالی بودن داستان مورد اشاره، تأکید می ورزم. این مطالب را صرفاً جهت اصلاح دیدگاه قبلی ام، نگاشتم؛ از پرحرفی ام، پوزش می خواهم.
در پناه ایزد یکتا.