رسته‌ها
یک داستان نفرت انگیز
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 239 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 239 رای
کتاب «یک داستان نفرت‌انگیز» اثر فئودور داستایوفسکی نخستین بار در سال ۱۸۶۲ منتشر شد که در انگلیسی با نام‌هایی چون A Nasty Story یا An Unpleasant Predicament ترجمه شده است. این اثر داستانی کوتاه اما پرمعناست که جنبه‌ای طنزآلود و انتقادی از جامعه روسیه قرن نوزدهم را به نمایش می‌گذارد.
روایت حول شخصیت ایوان ایلیچ پرالنیکوف، یکی از مقامات عالی‌رتبه و فردی متکبر و خودشیفته، می‌چرخد. او تصور می‌کند می‌تواند با رفتاری پر از «انسان‌دوستی» و «مساوات» نشان دهد که به طبقات پایین‌تر جامعه نزدیک است. برای اثبات این دیدگاه، به‌طور ناگهانی تصمیم می‌گیرد در مراسم عروسی یکی از زیردستانش حاضر شود، اما حضور او در این جشن کوچک و صمیمی به جای ایجاد صمیمیت و نزدیکی، به هرج‌ومرج، تحقیر و تنش تبدیل می‌شود.
طنز تلخ داستان در همین تضاد آشکار است؛ جایی که نیت نمایشی او برای برابری‌طلبی در عمل، پوچی و ریاکاری اشراف و مقامات را برملا می‌سازد. داستایوفسکی در این داستان، با نگاهی تند و طعنه‌آمیز، تناقض‌های جامعه روسیه، شکاف میان طبقات اجتماعی، و خودفریبی کسانی را که ادعای اخلاق و انسان‌دوستی دارند، به تصویر می‌کشد.
«یک داستان نفرت‌انگیز» هرچند نسبت به رمان‌های بزرگ داستایوفسکی مثل «جنایت و مکافات» یا «برادران کارامازوف» کوتاه‌تر و کم‌حجم‌تر است، اما از نظر روان‌شناسی شخصیت‌ها، رگه‌های طنز تلخ و نگاه نقادانه اجتماعی همان عمق و پیچیدگی آثار مهم او را دارد و به همین دلیل جایگاهی ویژه در مجموعه داستان‌های او پیدا کرده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
66
آپلود شده توسط:
Ketabnak
Ketabnak
1404/05/25

کتاب‌های مرتبط

ماهیگیری در باتلاق
ماهیگیری در باتلاق
5 امتیاز
از 5 رای
شب های روشن
شب های روشن
4.7 امتیاز
از 270 رای
مرگ ایوان ایلیچ
مرگ ایوان ایلیچ
4.7 امتیاز
از 9 رای
چند داستان و حکایت
چند داستان و حکایت
3.3 امتیاز
از 7 رای
همقطارها
همقطارها
3.8 امتیاز
از 34 رای
هیاهوی جنگل
هیاهوی جنگل
4 امتیاز
از 33 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی یک داستان نفرت انگیز

تعداد دیدگاه‌ها:
58
خیلی ممنون . خیلی از این کتابها الان یا توی بازار نیستند و یا ترجمه ی مناسبی ندارند .
با درود!
تنها جهت عذرخواهی، مزاحم میشوم؛ جرا که پس از دانلود داستان «یک داستان نفرت انگیز»، تازه متوجه شدم که بنده این داستان را نیز هم دارم و هم اینکه خوانده ام. البته با عناوینی دیگر همچون (مردم فقیر) و ... (چرا که این اثر را با دو ترجمه ی متفاوت دارا هستم.)
با این وجود، تغییری در دیدگاهم نسبت به آن ایجاد نخواهد شد و اکنون با شهامت و اطمینان کاملتر، بر عالی بودن داستان مورد اشاره، تأکید می ورزم. این مطالب را صرفاً جهت اصلاح دیدگاه قبلی ام، نگاشتم؛ از پرحرفی ام، پوزش می خواهم.
در پناه ایزد یکتا.
با درود!
بنده، از شیفتگان ادبیات فاخر روسیه و به ویژه جناب مستطاب، فیودور داستایفسکی هستم.
در کتابخانه ی نسبتاً غنی منزلم نیز، تقریباً تمام آثار ایشان را دارا می باشم؛ به جز کتاب اخیر که با وجودی که این متن را پیش از مطالعه ی آن
روی وبلاگ می گذارم، اما به دلیل ایمان و علاقه ی شدیدم به جناب داستایفسکی بی همتا، چشم بسته، خواندن این اثر را به تمامی دوستان عزیزم، پیشنهاد می کنم.
در پناه ایزد یکتا.
همش تقصیر اون کالسکچی بود. سیمون ایوانوویچ حق داشت. به جآی یکی دو بار ، هروز باید
میبردنش کلانتری کتکش میزدن.
ممنون هنوز نخوندمش ولی باید خوب باشه.
ممنون از زحماتتون:inlove::inlove::inlove::inlove::inlove:
یک داستان نفرت انگیز
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک