یاسمین
نویسنده:
مرتضی مودب پور
امتیاز دهید
492 صفحه
یاسمین، روایتی از عشق و شرافت که همچون باقی آثار م. مودب پور از جان مایه ی طنز و تراژدی در کنار هم برخوردار است. قهرمان اصلی داستان ، پسری است به نام بهزاد که به عنوان تنها پسر یک خانواده ی فقیر و تنگدست، سختی های زندگی را در کنار خانواده تحمل می کند. خانواده ای که خیلی زود از بهزاد گرفته می شود و او مجبور است یکه و تنها بار این زندگانی پر مشقت را به دوش بکشد. حالا فقط اندوخته ی محدودی از دارایی خانواده برای نوجوانی که آخرین سال تحصیل در دبیرستان را می گذراند باقی مانده تا با آن روزگار سخت و دشوار خود را طی کند.
اما داستان تازه شروع شده و حالا شاهد قصه ی بهزادی هستیم که سال آخر پزشکی را می گذراند. نویسنده برای ایجاد کاراکتر بهزاد سنگ تمام گذاشته و صفات مختلفی را برای او در نظر گرفته و در خلال سطرها می توان دید که بهزاد شخصیتی پاک و صادق و با ایمان دارد و به دلیل مشکلاتی که در زندگی متحمل شده، بسیار خودساخته است و به این راحتی در برابر سختی ها جا نمی زند. او همچنین با وجود اینکه از مشکلات مالی عدیده برخوردار است اما بسیار با عزت نفس بوده و در عین حال بخشنده است. کم کم در طول داستان شخصیت های دیگری همچون کاوه و آقای هدایت هم به قصه ی بهزاد اضافه می شوند که هر دو از دوستان صمیمی او خواهند بود. اما جرقه ی اصلی داستان، آشنایی بهزاد با دختری به نام فرنوش است که این جرقه به تدریج، آتش عشقی سوزان را در قلب های پریشان آن ها روشن می کند. اما سرنوشت این آتش، آتشی که هم چراغ راه بهزاد بود و هم گرمابخش روحش، در ادامه ی داستان مشخص می شود.
یاسمین، روایتی از عشق و شرافت که همچون باقی آثار م. مودب پور از جان مایه ی طنز و تراژدی در کنار هم برخوردار است. قهرمان اصلی داستان ، پسری است به نام بهزاد که به عنوان تنها پسر یک خانواده ی فقیر و تنگدست، سختی های زندگی را در کنار خانواده تحمل می کند. خانواده ای که خیلی زود از بهزاد گرفته می شود و او مجبور است یکه و تنها بار این زندگانی پر مشقت را به دوش بکشد. حالا فقط اندوخته ی محدودی از دارایی خانواده برای نوجوانی که آخرین سال تحصیل در دبیرستان را می گذراند باقی مانده تا با آن روزگار سخت و دشوار خود را طی کند.
اما داستان تازه شروع شده و حالا شاهد قصه ی بهزادی هستیم که سال آخر پزشکی را می گذراند. نویسنده برای ایجاد کاراکتر بهزاد سنگ تمام گذاشته و صفات مختلفی را برای او در نظر گرفته و در خلال سطرها می توان دید که بهزاد شخصیتی پاک و صادق و با ایمان دارد و به دلیل مشکلاتی که در زندگی متحمل شده، بسیار خودساخته است و به این راحتی در برابر سختی ها جا نمی زند. او همچنین با وجود اینکه از مشکلات مالی عدیده برخوردار است اما بسیار با عزت نفس بوده و در عین حال بخشنده است. کم کم در طول داستان شخصیت های دیگری همچون کاوه و آقای هدایت هم به قصه ی بهزاد اضافه می شوند که هر دو از دوستان صمیمی او خواهند بود. اما جرقه ی اصلی داستان، آشنایی بهزاد با دختری به نام فرنوش است که این جرقه به تدریج، آتش عشقی سوزان را در قلب های پریشان آن ها روشن می کند. اما سرنوشت این آتش، آتشی که هم چراغ راه بهزاد بود و هم گرمابخش روحش، در ادامه ی داستان مشخص می شود.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی یاسمین
درسته اكثرا موضوعاش يه جوره...
اما هم توش اشك هست..
هم خنده
هرکی هم مخالفه 3 تا از کتاباش رو بخونه 1 ماه دیگه اگه تعریف داستانش بیشتر از 5 دقیقه طول کشید و تونست داستانها رو با هم قاطی نکنه و فرق نیما و کاوه و کامیار و کاوه رو بگه هرچی خواست به من بگه(!)
بغض ، بغض ، بغض ، بغض ، بغض ، بغض ،بغض ، بغض ، بغض ،بغض ، بغض ، بغض ،بغض ، تعجب
1-چرا بعضی دوستان میگن که این کتاب سطحیه ؟ به نظرمن با زبان طنز خیلی واقعیت های جامعه رو بیان میکنه .شاید به نظر بی ربط بیاد ، ولی این کتاب من رو یاد کتاب سوشون انداخت . تو این کتاب خانم دانشور به بهونه عشق زری و یوسف واقعیت های جامعه رو بیان می کنه .
2- شخصیت اصلی داستان خیلی خوب پرداخت شده بود . به نظر من خیلی خوبه که توی رمان ها -که خیلی هم بین جوونا طرفدار دارن-به خصوصیات خوب اخلاقی پرداخته بشه و اینکه یه نفر با مشکلات زندگی کنار بیاد و سالم زندگی کنه .ولی به نظر من نویسنده با پایانی که برای داستان گذاشته این نکته مثبت رو پاک کرده . چون توی این روز گار همه ما نیاز داریم که حل کردن مشکلات رو یاد بگیریم ، نه فرار از مشکلات .
3-نکته ظریف و قشنگی که توی داستان بود روایت داستان دیگری از زبان هدایت در دل داستان اصلی بود که یه جورایی خواننده رو برای روایت پرده آخر داستان اصلی آماده می کنه .
4- لطفا دوستان علاوه بر تشکر چند خطی هم خود کتاب رو نقد کنند.
با تشکر