سه سال

رمان سه سال از آنتوان چخوف، روایتی آرام، اما سرشار از تلنگرهای روانی است؛ داستانی که نه با حادثه‌های پرهیجان، بلکه با کندوکاو در احساسات انسانی، دل‌مشغولی‌های روزمره و تضاد میان رویاها و واقعیت، خواننده را درگیر می‌کند.
این رمان کوتاه یا داستان بلند که در سال ۱۸۹۵ منتشر شد، برخلاف داستان‌های کوتاه معروف چخوف که بیشتر بر لحظات، شخصیت‌ها و جزئیات احساسی متمرکزند، «سه سال» تلاش می‌کند تصویری وسیع‌تر از زندگی زناشویی، دگرگونی‌های درونی انسان، و تضادهای اجتماعی در روسیه‌ی آن زمان ارائه دهد.
در مرکز این داستان، لاپتف قرار دارد، مردی از طبقه‌ی متوسط در روسیه‌ی قرن نوزدهم که ناگهان تصمیم به ازدواج با دختری به نام یولیا می‌گیرد. ازدواجی بی‌عشق، آغازگر سه سال زندگی پرفراز و نشیب آن‌هاست؛ سه سالی که بی‌سر و صدا، اما با دگرگونی‌های درونی و بیرونی، شخصیت‌ها را زیر و رو می‌کند.
چخوف با دقتی جراحی‌گونه، روابط انسانی را می‌کاود و با نگاهی دقیق و بی‌رحم، پوچی زندگی روزمره و شکاف میان خواسته‌ها و واقعیت را ترسیم می‌کند: سکوت‌های تلخ، فاصله‌های تدریجی، سردی عواطف و آن احساس گم‌گشتگی در دل یک زندگی به ظاهر عادی. در «سه سال»، هیچ قهرمانی وجود ندارد، هیچ دشمن آشکاری در کار نیست، اما تنش عاطفی و تنهایی، در لایه‌لایه‌ی داستان جاری‌ست.