تاتیانا رپینا: درام در یک پرده
نویسنده:
آنتوان چخوف
مترجم:
مرتضی کرامتی
امتیاز دهید
صحنه:
داستان نمایش در یک کلیسای جامع اتفاق می افتد. بین ساعت شیش و هفت غروب.
کلیسای جامع. همه چراغ ها و شمع ها، روشن اند. دروازه های مقدس جلوی محراب را گشوده اند. دو گروه همسرایان، حضور دارند. گروه همسرایان اسقف، و گروه همسرایان کلیسا. کلیسا غلغله است. هوا، بسته و سنگین. مراسم ازدواجی، برپاست. ورا و سایینین، عروس و دامادند. داماد را، کتلنيكف، و عروس را، برادرش و دستیار دادستان، همراهی می کنند. کل روشنفکران منطقه با لباسهای مرتب، حضور دارند. کشیش های رسمی (پدر ایوان با کلاهی بلند و رنگ و رو رفته، پدر نیکلاس با سری پر مو و کلاهی کوتاه و پدر الکسیس، که بسیار جوان است، با عینک سیاهی بر چشم) نیز هستند . پشت سر پدر ایوان (و تقریبا در طرف راست ش) خادم بلند بالای کلیسا، با کتابی در دست، ایستاده است. گروه عبادت کنندگان، گروه نمایش منطقه، به سرپرستی متوی یف را شامل میشوند. پدر ایوان، می خواند.
بیشتر
داستان نمایش در یک کلیسای جامع اتفاق می افتد. بین ساعت شیش و هفت غروب.
کلیسای جامع. همه چراغ ها و شمع ها، روشن اند. دروازه های مقدس جلوی محراب را گشوده اند. دو گروه همسرایان، حضور دارند. گروه همسرایان اسقف، و گروه همسرایان کلیسا. کلیسا غلغله است. هوا، بسته و سنگین. مراسم ازدواجی، برپاست. ورا و سایینین، عروس و دامادند. داماد را، کتلنيكف، و عروس را، برادرش و دستیار دادستان، همراهی می کنند. کل روشنفکران منطقه با لباسهای مرتب، حضور دارند. کشیش های رسمی (پدر ایوان با کلاهی بلند و رنگ و رو رفته، پدر نیکلاس با سری پر مو و کلاهی کوتاه و پدر الکسیس، که بسیار جوان است، با عینک سیاهی بر چشم) نیز هستند . پشت سر پدر ایوان (و تقریبا در طرف راست ش) خادم بلند بالای کلیسا، با کتابی در دست، ایستاده است. گروه عبادت کنندگان، گروه نمایش منطقه، به سرپرستی متوی یف را شامل میشوند. پدر ایوان، می خواند.
آپلود شده توسط:
asap_panahi
1402/07/08
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاتیانا رپینا: درام در یک پرده