دایره المعارف کف شناسی

1 ) شناخت دست ( طول و ضخامت انگشتان ، ابعاد کف دست و ... ) در طراحی انواع دستکش ، دستگیره ، کیبورد و .... اثر تعیین کننده دارد . گمان نمی کنم از این نظر کسی با لزوم دست شناسی مخالف باشد !
2 ) « اثر انگشت » هر کس ویژه اوست ؛ حتا شیارها و برجستگی های پوست تک تک انگشتان هر فرد با یک دیگر تفاوت دارند ، و این گویا یافته ای باستانی است که با ابزارها و نمونه گیری های روشمند تأیید شده است . اخیراً در خبرها بود که بین اندازه انگشتان انگشتری و اشاره افراد و بیماری های قلبی همبستگی یافته اند . با توجه به این نمونه ها ، بعید نیست تصور کنیم که دیگر انگاره های باستانی و متواتر کاملاً بی اساس بوده اند و در خور بازنگری نیستند و نمی ارزند که وفق روش های عینی ـ آماری سنجیده شوند . مشخصاً شاید این گزاره ها که « سرگذشت هر کس در کف دستان او ثبت می شود و قابل بازنمایی است » از واقعیت بهره ای برده باشد .
با این حال ، درسته بلعیدن این گزاره ها نیز خردمندانه نیست . تشخیص « مقتصد » یا « دست و دل باز بودن » با درز انگشتان ، « از خودگذشتگی » با پستی و بلندی کف دست ، طول عمر با درازی شیار ، امید به زندگی با حجم ماهیچه ... هم نیازمند تعریف مفاهیم است ، هم به آسانی قابل سنجش آماری نیست .
در مجموع ، کف بینی به ارث رسیده از نیاکان همانند دیگر بافته ـ ساخته های فرهنگی آنان ، نه یکسره در خود خوارداشت است ؛ نه تماماً و بی چند و چون و چرا ، قابل پذیرش .

"کف دست شناسنامه ای قابل اعتماد از گذشته و حال و آینده است"
در قرن بیست و یکم این حرف ممکن است فقط برای نوشتن یک کتاب زرد و کاسبی از قبل تقویت توهمات عوام از دهان کسی در بیاید.
دکتر؟؟؟؟!!! 690 صفحه؟؟؟!! کف دست!!!!!؟؟؟