شیخ مرتضی دعانویس
نویسنده:
اسماعیل پورسعید
امتیاز دهید
مقدمه نویسنده:
در خلال مدتی که داستان شیخ مرتضی دعانویس، بصورت پاورقی در مجله گرامی امید ایران بچاپ می رسید، چند بار بمناسبت متذکر شدم که این داستان زائیده تخیل نویسنده نیست، بلکه حقیقتی است که نظایر بارز آن با کمی صرف وقت، به آسانی دیده می شود و امروز هم که موفق شدم داستان مورد بحث را بصورت کتاب، در دسترس علاقمندان بگذارم، لازم می دانم یکبار دیگر یاد آور شوم که محتوی این داستان جنبه فانتزی ندارد و حقیقتی است که حقایق دیگری نیز به عنوان جمله معترضه بدنبال خود آورده است.
شاید از نظر بعضی ها انتشار داستانهایی شبیه داستان شیخ مرتضی، جایز نباشد ولی این نظر امروز دیگر طرفداری ندارد و این قبیل مسائل باید حتما بر روی کاغذ بیاید تا حجاب جهل اندک اندک بکنار رود و بساط حقه بازی مشتی مردم مفتخوار و کلاش برچیده شود. زیرا در دنیایی که فکر تسخیر فضا روز بروز قوت می گیرد و اقمار مصنوعی یکی بعد از دیگری به آسمانها پرتاب می شوند، واقعا مسخره است که عده ای حقه باز و عوام فریب، بساط جن گیری و رمالی راه بیاندازند و تحت عناوین مختلفه، مرتکب هزاران فجایع شوند. مسئله دیگری که ذکر آن در اینجا ضروری می باشد این است که داستان شیخ مرتضی دعانویس، با توجه به امکانات روز برشته تحریر در آمده است و اگر این موضوع مورد نظر نبود، شاید محتوی آن خیلی رساتر و وسیعتر از آنچه می شد که اینک در این کتاب بچشم میخورد و البته احتیاجی بتوضیح نیست که لزوم توجه به «امکانات روز»، بدین لحاظ بوده است که قهرمان این داستان با یکی از قشرهای پوسیده و در عین حال متنفذ جامعه ما پیوندی ناگسستنی دارد و هر قدر تضعیف «شیخ مرتضیها» وسیعتر انجام گیرد، بهمان نسبت از رونق بازار آن قشر سرشناس، کاسته خواهد شد. روی این اصل جلد دوم داستان شیخ مرتضی روزی برشته تحریر در میآید که «امکانات بیشتری» وجود داشته باشد.
در خاتمه ذکر این نکته نیز بی مورد نیست که اشاره کردن به مسئله فوق، هیچگاه بدین نیت نبوده است که اگر ضعف قابل انتقادی در محتوی داستان وجود داشته باشد، بحساب امکانات روزه گذاشته شود و نویسنده تبرئه گردد و لذا انتظار می رود ارباب محترم جراید هر نقصی در این اثر ناچیز مشاهده نمودند منتی بر نویسنده بگذارند و موضوع را مورد انتقاد قرار دهند.
اسمعیل پورسعید
در خلال مدتی که داستان شیخ مرتضی دعانویس، بصورت پاورقی در مجله گرامی امید ایران بچاپ می رسید، چند بار بمناسبت متذکر شدم که این داستان زائیده تخیل نویسنده نیست، بلکه حقیقتی است که نظایر بارز آن با کمی صرف وقت، به آسانی دیده می شود و امروز هم که موفق شدم داستان مورد بحث را بصورت کتاب، در دسترس علاقمندان بگذارم، لازم می دانم یکبار دیگر یاد آور شوم که محتوی این داستان جنبه فانتزی ندارد و حقیقتی است که حقایق دیگری نیز به عنوان جمله معترضه بدنبال خود آورده است.
شاید از نظر بعضی ها انتشار داستانهایی شبیه داستان شیخ مرتضی، جایز نباشد ولی این نظر امروز دیگر طرفداری ندارد و این قبیل مسائل باید حتما بر روی کاغذ بیاید تا حجاب جهل اندک اندک بکنار رود و بساط حقه بازی مشتی مردم مفتخوار و کلاش برچیده شود. زیرا در دنیایی که فکر تسخیر فضا روز بروز قوت می گیرد و اقمار مصنوعی یکی بعد از دیگری به آسمانها پرتاب می شوند، واقعا مسخره است که عده ای حقه باز و عوام فریب، بساط جن گیری و رمالی راه بیاندازند و تحت عناوین مختلفه، مرتکب هزاران فجایع شوند. مسئله دیگری که ذکر آن در اینجا ضروری می باشد این است که داستان شیخ مرتضی دعانویس، با توجه به امکانات روز برشته تحریر در آمده است و اگر این موضوع مورد نظر نبود، شاید محتوی آن خیلی رساتر و وسیعتر از آنچه می شد که اینک در این کتاب بچشم میخورد و البته احتیاجی بتوضیح نیست که لزوم توجه به «امکانات روز»، بدین لحاظ بوده است که قهرمان این داستان با یکی از قشرهای پوسیده و در عین حال متنفذ جامعه ما پیوندی ناگسستنی دارد و هر قدر تضعیف «شیخ مرتضیها» وسیعتر انجام گیرد، بهمان نسبت از رونق بازار آن قشر سرشناس، کاسته خواهد شد. روی این اصل جلد دوم داستان شیخ مرتضی روزی برشته تحریر در میآید که «امکانات بیشتری» وجود داشته باشد.
در خاتمه ذکر این نکته نیز بی مورد نیست که اشاره کردن به مسئله فوق، هیچگاه بدین نیت نبوده است که اگر ضعف قابل انتقادی در محتوی داستان وجود داشته باشد، بحساب امکانات روزه گذاشته شود و نویسنده تبرئه گردد و لذا انتظار می رود ارباب محترم جراید هر نقصی در این اثر ناچیز مشاهده نمودند منتی بر نویسنده بگذارند و موضوع را مورد انتقاد قرار دهند.
اسمعیل پورسعید
آپلود شده توسط:
محراب
1404/01/11
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شیخ مرتضی دعانویس
پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید