رسته‌ها

خویدوده: ازدواج با خویشان درجه یک محارم در روایات زرتشتی

خویدوده: ازدواج با خویشان درجه یک محارم در روایات زرتشتی
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 16 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 16 رای
کتاب خویدوده به قلم غلامرضا نوادری، پژوهشی در پاسخ به ادعای موبد کورش نیکنام درباره‌ی ازدواج با خویشان درجه یک و محارم در روایات زرتشتی است.
این کتاب در پاسخ به این اتهام بی‌اساس موبد نیکنام با تکیه بر منابع زرتشتی، نخست به دنبال اثبات وجود این رسم در میان زرتشتیان متقدم و سپس پاسخی جامع به دفاعیات انجام گرفته تاکنون است.
کتاب خویدوده در هشت فصل تقسیم‌بندی شده است. فصل نخست در شش گفتار تنظیم شده است: پیشینه‌ی پژوهش، منابع، کلیاتی درباره دین و آیین زرتشتی، جایگاه زن در آیین زردشتی، ازدواج و در پایان گفتاری درباره خویدوده که در آن به مفهوم‌شناسی، زادگاه و چرایی پیدایش این رسم می‌پردازد.
در فصل دوم روایات مربوط به ازدواج با نزدیکان در شش دسته طبقه‌بندی شده و در زیر هر دسته روایات چندی ذکر شده است. در فصل سوم به چرایی ازدواج با محارم از دید موبدان کهن پرداخته شده در دو فصل بعدی، مواردی ازاین‌گونه ازدواج‌ها در متون حماسی و موارد معین تاریخی یاد شده است. در فصل ششم به نقد و بررسی مهم‌ترین دفاعیات انجام‌گرفته تاکنون پرداخته شده و فصل هفتم مجموعه‌ای است از یادداشت‌های بیش از هشتاد تن از پژوهشگران ایرانی که به‌گونه‌ای این مسئله را پذیرفته‌اند. فصل پایانی نیز دربردارنده دو پیوست از جناب شهبازی و دو پیوست از نگارنده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
345
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
navadeir
navadeir
1401/05/06

کتاب‌های مرتبط

اساطیر ایرانی
اساطیر ایرانی
4.4 امتیاز
از 13 رای
همیشه مردها مقصرند
همیشه مردها مقصرند
4.2 امتیاز
از 6 رای
همسرداری و همسرگرایی
همسرداری و همسرگرایی
4.8 امتیاز
از 8 رای
زوج پشیمان
زوج پشیمان
4.2 امتیاز
از 10 رای
پیوند دو گل یا عروس و داماد
پیوند دو گل یا عروس و داماد
4.5 امتیاز
از 4 رای
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خویدوده: ازدواج با خویشان درجه یک محارم در روایات زرتشتی

تعداد دیدگاه‌ها:
188
در بین سال‌های ۷۳ تا ۷۱ پیش از میلاد؛ گروهی از بردگان فراری-که در اصل ۷۸ نفر گلادیاتور فراری بودند که تبدیل به یک گروه ۱۲۰ هزار نفره شامل مردان، زنان و کودکان شدند-بدون هیچ مجازاتی تحت رهبری چندین نفر که معروف ترینشان اسپارتاکوس بود، به ایتالیا حمله کردند. بدن‌های نیرومند این گلادیاتورها همواره به‌طرز شگفت‌آوری همچون سلاحی نیرومند در بین آن‌ها بود و بارها نشان دادند که قادر به مقابله با نیروهای مختلف از نیروهای کمپنی‌هایی و شبه نظامیان رومی گرفته تا سپاهیان تعلیم دیده تحت فرمان کنسول سیاسی امپراتوری روم. «پلوتارک» بر این باور است که همه تلاش بردگان بر این بوده که همراه بردگان رومی از اربابان خود رها شده و به سمت «گوال» (کشورهای بلژیک و فرانسه امروزی) فرار کنند؛ درحالیکه «آپیان و فلوروس» (تاریخ‌نگار) بر این باورند که قصد اصلی بردگان : ایجاد جنگ داخلی در روم برای فتح کامل آن توسط بردگان بوده‌است ( و نه آزادی و انقلاب و از این دست تزهای کمونیستی مربوط به قرن 19 و 20 !!!! ) ( منبع :
Plutarch, Crassus, 8:1–2; Appian, Civil Wars, 1:116; Livy, Periochae, 95:2 بایگانی‌شده در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine; Florus, Epitome, 2.8. Plutarch claims 78 escaped, Livy claims 74, Appian "about seventy", and Florus says "thirty or rather more men". "Choppers and spits" is from Life of Crassus. )
تلاش برای آزادی و آزادی خواهی از نخستین لحظه ای که گونه ی انسان شروع به زندگی در زمین کرد آغاز شد.
لطفاً بیشتر مطالعه بفرمایید.
خنده دار ترین جوک تاریخ:
آزادی و آزادی خواهی = تزهای کمونیستی مربوط به قرن 19 و 20
با این میتونم ساعت ها بخندم
لطفاً بیشتر مطالعه بفرمایید.
و اما در خصوص اسپارتاکوس ، اگر طبق فیلم معروف هالیوود قضاوت کنیم حق با شماست !!! ولی اگر علمی و تاریخی به قضیه نگاه کنیم :
انگیزه برده های فراری :
هیچ سند دسته اولی برای اهداف و انگیزه‌های آن‌ها موجود نیست و تاریخ نگاران در مورد اهداف جنگ تئوری‌های ضد و نقیضی را بیان کرده‌اند. بیشتر جنگ نگاران امروزی مدعی هستند که این افراد به دو گروه تقسیم شده‌اند. عده‌ای که تحت فرمان اسپارتاکوس بودند و خواستار فرار به سمت رشته کوه‌های آلپ و آزادی بودند و گروهی که تحت فرمان کریکسس بودند و خواهان ماندن در جنوب ایتالیا و ادامه دادن به غارت و چپاول بودند. در اینجا به تفسیر این وقایع می‌پردازیم: فلوروس شهرهایی را که بردگان آن‌ها را غارت کرده‌اند را لیست کرده‌است که توری و متاپنتوم را شامل می‌شود که از نظر جغرافیایی فاصله زیادی با نولا و نوکریا دارد. این‌ها حاکی از وجود دو گروه‌است:نهایتاً پابلیکولا به کریکسس و ۳۰ هزار نفر از افرادش که گفته می‌شود از گروه اصلی تحت فرمان اسپارتاکوس جدا شده بودند حمله کرد. پلوتارک هدف اصلی بردگان را غارت ایتالیا عنوان می‌کند و نه فرار کردن به رشته کوه‌های آلپ. اگرچه این جدایی مغایرتی با منابع تاریخی ندارد ولی هیچ مدرک قاطعی برای حمایت از این تئوری موجود نیست. بعضی از داستان‌های تاریخی مثل فیلم «اسپارتاکوس» ساخته «استنلی کوبریک» در سال ۱۹۶۰ اسپارتاکوس را فردی مبارز برای آزادی به تصویر می‌کشد، فردی که می‌جنگد تا جامعه فاسد روم را تغییر دهد و به سنت برده داری رومیان پایان بخشد. اگرچه این تصویر با منابع تاریخی مغایرتی ندارد اما هیچ سند تاریخی ای موجود نیست که نشان دهد هدف بردگان فراری پایان دادن به بردگی در جمهوری روم بوده‌است. حتی هیچ‌یک از اقدامات اسپارتاکوس به‌طور مشخص پایان دادن به بردگی را هدف قرار نمی‌دهد. حتی خود تاریخ نگاران قدیمی که خود سال‌ها پس از این وقایع این اتفاقات را ثبت کرده‌اند، به‌طور قطع از اهداف و انگیزه‌های اسپارتاکوس آگاه نیستند. آپیان و فلوروس این‌گونه می‌نویسند که هدف اصلی اسپارتاکوس حمله مستقیم به شهر رم بوده‌است (اگرچه این نظریه‌ها ممکن است برگرفته از افکار ناشی از ترس رومیان بوده باشد) حتی اگر هدف اسپارتاکوس حمله مستقیم به رم بوده‌است، حتماً دست از این هدفش کشیده‌است. پلوتارک می‌نویسد که اسپارتاکوس صرفاً خواهان فرار به سمت شمال و سرزمین گاول (گل) بوده‌است تا مردمانش را به خانه‌هایشان بازگرداند.
افراد زمانی که تنها یخشی از تاریخ را میخوانند گمان میبرند که همه ی جوانب تاریخ را میدانند.
اگر به دنبال فهمیدن تاریخ هستید لطفا بیشتر در زمینه ی تاریخچه ی آزادی خواهی مطالعه بفرمایید.
اگر در این زمینه منابع معتبر نیافتید همین جا بگویید تا معرفی کنم.
عمده مشکل حضرات قشری ظاهر بین در این است که عقیده دارند تمامی آیات قرآن بدون حتی یک استثنا برای تمامی ملل قابل اجراست . مثالی می زنم :
- پوشش زنان در قطب شمال با پوشش زنان قبایل جنگل های استوایی و حتی عشایر و . . . ، بر حسب شرایط جغرافیایی و فرهنگی و محلی هزاران ساله شکل گرفته است ، ولی این افراد عقیده دارند قسمتهای خاصی از بدن زنان باید برابر دستور آنها یک شبه پوشیده شود حالا در هر نقطه زمین که هست باشد و هر شغلی هم که زنان دارند داشته باشند !
- بسیاری از مجازاتها در هر نقطه از زمین بر حسب شرایط فرهنگی و سیاسی هزاران ساله همان سرزمین شکل گرفته ولی اینها عقیده دارند تمامی مجازات ها باید برابر شریعت باشد و مثلا دست دزد در تمام فرهنگها قطع شود حالا چه در سوئد باشد با آن پیشینه تاریخی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی خاص خودش و چه در جزایر بومی آفریقا !!! همه جا یکسان و یک شکل ! دقیقا مانند جامعه عربستان 1400 سال قبل !
این دوستان هنگام بحث در این موارد عقل و منطقشان تقریبا فشل و از هم گسیخته است و تنها دلیل و مدرکشان این است که چون خداوند در قرآن گفته باید همه جا یکسان عمل شود
بماند که خداوند در همین قرآن ، بارها و بارها به لزوم تعقل و اندیشه و بحث و مجادله و شنیدن بهترین سخنان و مشورت و . . . دعوت کرده است . . .
همیشه بین اسلام : فقها ، قضات و داروغه های حکومتی از یکسو با اسلام عرفا و شعرا و فلاسفه تضادی عجیب حکمفرما بوده است ( حتی در همین سایت نیز هستند دوستانی که دنباله روی اسلام فقاهتی هستند ) و هیچکس مثل حافظ این تقابل را به نمایش نگذاشته است :
ترسم که روز حشر ، عنان بر عنان رود - تسبیح شیخ و خرقه پیر شرابخوار
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب - چون نیک بنگری همه تزویر می کنند
دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند - پنهان خورید باده که تعزیر می کنند
ناموس عشق و رونق عشاق می برند - عیب جوان و سرزنش پیر می کنند
واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند - چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
مشکل دارم ز دانشمند مجلس بازپرس - توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند
زاهد ( یا صوفی) نهاد دام و سر حقه باز کرد - بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد !
بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه - زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد !
ای کبک خوش خرام که خوش می روی به ناز - غره مشو که گربه زاهد نماز کرد !
با محتسب مگویید ، اسرار عشق و مستی - تا بی خبر بمیرد در رنج خودپرستی
یا خیام که از همه زیباتر گفته :
شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی - هر لحظه به دام یک نفر پا بستی
گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم - اما تو چنانکه می نمایی ، هستی ؟ !
با اینهمه حافظ به قرآن معتقد بوده و هر آنچه داشته را از کمک آیات الهی می دانسته :
عشقت رسد به فریاد ، گر خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی ، در چارده روایت . . . .
تحلیل افراد به عنوان باورمند، جدای از تحلیل باور ها است
مغلطه: شما در این متن تحت عنوان تحلیل باور، به تحلیل باورمند پرداختید. مثل این است که بگوییم افرادی چون لوتر و آراسموس که با متعصبان مسیحی درگیری های فراوان داشته اند پرچم دار مسیحیت راستین هستند.
علت تقابل افرادی چون مارتین لوتر، آراسموس، حافظ و...، با حاکمان وقت، ارزش های اخلاقی و انسانی آن ها بود نه باور دینی آن ها
هر کسی با هر باور مذهبی ای میتواند پرچم دار انسانیت و اخلاق باشد
لطفاً در زمینه ی درگیری های پرچمداران رنسانس با کلیسا مطالعه بفرمایید
متاسفانه همان تعصب و خشم و استبداد و
حتی فحاشی های
مذهبی ها ،
در بسیاری از مخالفان اسلام هم دیده می شود
باطن یکیست با دو شعار ظاهری متفاوت
من از ناباوران فحش های شنیده ام
که یکی از آنها را از مذهبی ها نشنیدم
تفاوت فقط در اینجاست که مخالفین
هنوز به قدرت نرسیده اند و اینگونه
فحاش و تهدید کننده هستند
وای به حال روزی که قدرت هم پیدا کنند
شما خواهید فهمید ذات خراب
و فرهنگ بیمار
کوچکترین ارتباطی با مذهبی بودن
یا ضد مذهب بودن ندارد
هر چند ملت ما شخصا باید همه چیز
را تجربه کند !!!
بله درست است این که فرد دارای ارزش های اخلاقی و انسانی والا باشد، هیچ ارتباطی به باور مذهبی اش ندارد.
همیشه باید بدانیم تحلیل افراد به عنوان باورمند، جدای از تحلیل باور ها است.
چیزی که همه از آن متنفر شده اند
فقط اسمی از اسلام به یدک می کشد
مثلاً اگر همه از عسل تقلبی متنفر شوند
آیا تعجب دارد
و آیا اسلام طالقانی و بازرگان و شریعتی
با اسلام خالخالی یکیست ؟
آیا اسلام حافظ و مولوی و سعدی
با اسلام طالبان و داعش یکیست ؟
مغلطه ی 1: بخش اول دارای مغلطه ی اسکاتلندی واقعی میباشد.
مغلطه ی 2: در بخش دوم به اشتباه شخصیت و ارزش های اخلاقی و انسانی افراد، برابر با دینشان تصور شده است.
لطفاً در زمینه ی مغلطات بیشتر مطالعه بفرمایید
حقیقت ، هیچ ارتباط و وابستگی به تعداد
طرفداران یا مخالفان ندارد
حقیقت ، حقیقت است حتی اگر روی
کره زمین یک نفر هم به آن عقیده
نداشته باشد
همانطور که افزایش باورمندان به یک عقیده دلیلی بر حقیقی بودن آن عقیده نمیشود کاهش باورمندان نیز باعث حقانیت آن عقیده نمیشود.
که در مورد اسلام اهریمنی در ایران عزیزمان هر دوی این روند ها طی شد.
از این روی بسیار خرسندیم که جامعه ی ما بخصوص جوانان از این آیین نفرین شده روی گردان شده اند.
به هیچ‌وجه قصد دفاع از اسلام را ندارم
متاسفانه فعلا شرایط جامعه به گونه ای شده
که تب ضد اسلامی همه را گرفته و متاسفانه گفتن
حقیقت ، هزار تا انگ و برچسب به دنبال دارد
7- این رو هم برای کاربر siawash110 می ذارم و میگم که خدا رو شکر امروز اکثریت قاطع ملت ایران از این دین تازی برگشته اند، و آمار ریزش در بین افراد مذهبی هم بسیار بالا گرفته. این ریزش در بین مذهبی های حکومتی هم بسیار چشمگیر بوده که حتی برای تایید لایحه حجاب زوری، فقط 9 نفر در کنار دَر مجلس تجمع می کنن، اون هم از جمعیت میلیونی تهران.
کجای روی برگرداندن از یک دین به معنای ضدیّت با آن دین است، ما فقط نمی خواهیم روش زیستمان مطابق دین تازی باشد، این به معنای ضدیت با آن نیست.
از siawash110 میپرسم مثلا اگر ما نخواهیم از دین مسیحیت پیروی کنیم به معنای ان است که ضد مسیحی هستیم؟
عده زیادی در جنگ ها اسیر می شده اند
که بر حسب رسم دنیای باستان در اکثر
ملل به بیگاری گرفته می شده اند اینها پس
از مدتی ازدواج کرده و فرزندان آنها نیز به نوعی
غلام و نوکر دیگران حساب می شده
و به مرور زمان در جامعه مورد نظر هضم شده
و به عنوان شهروند درجه دو با اختیار و میل
در همانجا زندگی می کرده اند
خلاصه بگویم در زندان و یا به زنجیر نبوده اند
و امکان فرار داشته اند . ولی چرا فرار نمی کرده اند؟
پاسخ ساده است
نگاه آنها در هزار سال قبل ، با نگاه ما
متفاوت بوده . آنها اگر می رفتند در کشور
یا قبیله خود وضعیت بهتری نداشته اند
پس عقل به آنها حکم می کند همان یک
لقمه نان و سرپناه را بچسبند
زیرا هنوز در تفکر و بینش آنها چیزی
به نام قیام و آزادی خواهی وجود
نداشته است
لطفاً تاریخچه ی قیام اسپارتاکوس و بسیاری دیگر از آزادی خواهان دنبای باستان را مطالعه بفرمایید و بعد از آن تئوری های نسبی نگر را از مغز خود صادر بنمایید.
با تشکر
تحت تاثیر فیلم ها و سریال های آمریکایی
برداشت شما از کنیز و برده انسان سیاه پوستی
است که او را با زنجیر بسته اند و صبح تا شب شلاق
می زنند و او نمی تواند فرار کند
ولی کنیز زن و برده مرد در جوامع عرب جاهلی
و بعد از اسلام دارای شرایط مختلف و متفاوتی بوده آن
خویدوده: ازدواج با خویشان درجه یک محارم در روایات زرتشتی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک