ماهی سیاه کوچولو
نویسنده:
صمد بهرنگی
امتیاز دهید
داستان کودکان
خانه ماهی کوچولو و مادرش پشت سنگ سیاهی بود زیر سقفی از خزه! شب ها دوتایی زیر خزه ها می خوابیدند. ماهی کوچولو حسرت به دلش مانده بود که یک دفعه هم که شده . مهتاب را توی خانه شان ببیند...
بیشتر
خانه ماهی کوچولو و مادرش پشت سنگ سیاهی بود زیر سقفی از خزه! شب ها دوتایی زیر خزه ها می خوابیدند. ماهی کوچولو حسرت به دلش مانده بود که یک دفعه هم که شده . مهتاب را توی خانه شان ببیند...
آپلود شده توسط:
Reza
1386/06/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ماهی سیاه کوچولو
در قسمتی از داستان که ماهی های ریزه با ماهی داستان ما در کیسه ماهی سقا گرفتار میشوند از زبان ماهی ریزه ها چنین آمده:
این جملات در ایام اخیر بارها اشنیده شده و عجبا حافظه تاریخی ایرانیان چقدر ضعیف است.وچقدر ماهی ریزه ها در این سرا زیادند.
صمد بهرنگی با استادی تمام پایان داستان ماهی سیاه کوچولو نه با تبدیل او به قهرمانی در حال سکون که با جاودانه شدن آرمان او در هم نسلانش، از او هزاران ماهی سیاه کوچولو میسازد.
در این داستان تفکر نه در چارچوب های پوسیده جامعه،آگاهی که در صحنه گفتگو با مارمولک بیان میشود و عصیان که در شوریدن بر تفکر مستقر بر جامعه نمایش داده میشود سبب حرکت از جویبار زندگی روزمره و تکرار مکرارات هر روزه به دریای آزادی میباشد.
به نظر من ماهی سیاه کوچولو یکی از معدود کتاباییه که در زمینه فلسفه برای کودکان نوشته شده . طوریه که هم قابل فهمه و هم میتونه برای کودکان پرسش برانگیز باشه .
خيلي خيلي ممنون.8-)
شما شعر ماهي سياه كوچولو رو دارين؟ مال حدود 20 سال پيشه. يه كتاب بود در قطع بزرگ، كه داستان صمد رو به شعر نوشته بود.
عكس ماهي اي كه روش بود هميني بود كه الان اينجا زدين. من خيلي دنبالش گشتم. اگر پيدا كردين لطف مي كنين به من هم اطلاع بديد.:-)
بازم تو اقیانوس شب یه ماهی خوابش نمرده
اگه چه مرغ ماهی خوار ماهی سیاه بلعیده
اگرچه دیو تاریکی ماه پیشونی رو دزدیده)
"یغما گلرویی"
روحش شاد
که اگه نخونی از درک معنای واقعی قسمتی از حقیقت جا ماندی