اعترافات ژنرال: خاطرات ارتشبد عباس قره باغی - مرداد، بهمن ۱۳۵۷
نویسنده:
عباس قره باغی
امتیاز دهید
آخرین رئیس بزرگ ستاد ارتشتاران و عضو شورای سلطنت
برگرفته از مقدمه ناشر:
کتاب حاضر هم به لحاظ اعترافات نویسنده و هم به لحاظ تناقض گویی های وی، می تواند مفید باشد. جنبه های منفی کتاب هم که غالبا به قضاوتها، استنباطها و اظهارنظرهای نویسنده مربوط می شود. در مجموع و خود به خود به وسیله همین تناقضهای موجود، در جای جای کتاب پاسخ طبیعی خود را یافته و البته توضیحات متعددی نیز بر آن افزوده شده است...
آنچه معلوم می شود این است که حتی سلطنت طلبان نیز حرفهای قره باغی را قبول ندارند و او را خائن می دانند اما معلوم نیست که بالاخره قره باغی به بختیار خیانت کرده یا بختیار به او؟!...
بیشتر
برگرفته از مقدمه ناشر:
کتاب حاضر هم به لحاظ اعترافات نویسنده و هم به لحاظ تناقض گویی های وی، می تواند مفید باشد. جنبه های منفی کتاب هم که غالبا به قضاوتها، استنباطها و اظهارنظرهای نویسنده مربوط می شود. در مجموع و خود به خود به وسیله همین تناقضهای موجود، در جای جای کتاب پاسخ طبیعی خود را یافته و البته توضیحات متعددی نیز بر آن افزوده شده است...
آنچه معلوم می شود این است که حتی سلطنت طلبان نیز حرفهای قره باغی را قبول ندارند و او را خائن می دانند اما معلوم نیست که بالاخره قره باغی به بختیار خیانت کرده یا بختیار به او؟!...
آپلود شده توسط:
Mahsaa
1400/10/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اعترافات ژنرال: خاطرات ارتشبد عباس قره باغی - مرداد، بهمن ۱۳۵۷
https://ketabnak.com/book/76580/%D8%AD%E2%80%8D%D9%82%E2%80%8D%D8%A7%DB%8C%E2%80%8D%D9%82%E2%80%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%E2%80%8D%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C-%D8%A8%E2%80%8D%D8%AD%E2%80%8D%D8%B1%D8%A7%D9%86%E2%80%8C-%D8%A7%DB%8C%E2%80%8D%D8%B1%D8%A7%D9%86%E2%80%8C
«آقای بختیار قول داد که خمینی نخواهد آمد و مرا منصرف کرد. بعد هم فرودگاه را بست ولی بعد از چند روز دوباره باز کرد. توضیح خواستم. گفت اوضاع سیاسی به کلی عوض شدهاست، سفیر انگلیس و سفیر آمریکا به من قول دادند که ایشان میآید و یکراست میرود به قم و در امور سیاسی مداخله نخواهد کرد. خیالتان راحت باشد. بدین ترتیب ما در مقابل امر انجام شده قرار گرفتیم. مقصود این که قبل از آمدن خمینی اگر دولت با حمایت ارتش اقدام قاطع میکرد، امکان داشت کاری انجام شود اما بعد از آمدن خمینی دیگر هیچ کاری از کسی ساخته نبود و جوی خون راه میافتاد...»
صفخه 118 خاطرات شاهپور بختیار تاریخ شفاهی ایران مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد
//
»صدقی : آقای دکتر ( بختیار ) آنطوری که سالیوان ( سفیر آمریکا در ایران سال 57 ) در کتابش نوشته است آمریکایی ها به شاه فشار آوردند که شما برای مدت کوتاهی نخست وزیر یشوید تا آمریکایی ها زمینه را برای آمدن خمینی فراهم بکنند ..«
صفخه 111 خاطرات شاهپور بختیار تاریخ شفاهی ایران مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد