قرآن کریم
امتیاز دهید
قرآن کتاب مقدس مسلمانان است و با القابی چون «کریم» و «مجید» خوانده میشود. برای مسلمانان، این کتاب بازآفرینی زمینیِ مفاهیم اصلی آسمانیست که ابدی و ازلیاند. قرآن خود را با عنوان «لوح حفاظتشده» خوانده است.
از میان ترجمه های متعدد، روان ترین و واضح ترین ترجمه را مرحوم طاهره صفارزاده انجام داده است.
بیشتر
از میان ترجمه های متعدد، روان ترین و واضح ترین ترجمه را مرحوم طاهره صفارزاده انجام داده است.
آپلود شده توسط:
Reza
1387/02/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قرآن کریم
.
.
این تفاسیر تنها بدرد عده ای جاهل و صلوات نشخوار خواهد خورد ک گمان میبرند تنها محمد از ازل بوده و بس , تکلیف میلیار ها انسانی ک قبل از او(محمد) ; بی هیچ
دینی ب دنیا امده و بی هیچ دینی از دنیا رفته اند چه میشود؟
.
و اما چند کلامی هم بشنو
.
میگویی ک تعداد این انسان ها (بی خدایان)اندک است؟
غیر از این نمیتواند باشد مطمئن باش ک حقایق برایه عوام الناس ک اکثریت هستند مورد قبول نیست,چون فکر میکنند ک تعدادشان بیشتر است;بدون شک درست نیز خواهند گفت.
.
.
میگویی ک خصیصه مشترک بین ما زیر پا گذاشتن مقررات و قوانین اجتماعی، بد رفتاری با مردم، تجاوز به حقوق دیگران، سلب آسایش عمومی در حد توان، عیاشی...؟
.
از انجایی ک قرن ها برای شما از خدا گفته اند ناگهان کسی این کاخ های زیبای کاغذیتان را اتش بزند و نابود کند مطمئنا احساس پوچی میکنی
و شما از این پوچی وحشت دارید بس ب ناچار ب محمد میچسبید ک حداقل وعده ای داده ک باعث دلخوشی شود بس تعجبی نیست ک مرا(مارا)به این القاب بخوانی و مخالف این را برای خودتان بدانید
.
میگویی ک بی خدایان اعتقادی ب نظم ندارند و مانند کودکان در توهم و سفسطه گر هستند؟
.
حقیقت اشکار میشود, شما بی خدایی را با بی نظمی ارتباط دادید چون میدانید ک افراد با ایمان از قوانینی ک به ان ها دیکته شده تخطی نمیکنند
و مانند رباط دستورات را پردازش و منتظر بهشت و زنانی ک ب انها وعده داده شده میمانند و اما یک نیچه منتظر نمیماند تا بدان بگویند ک راه چیست
او تنهاست همانظور ک گفتند انسان های دیندار اکثریت را تشکیل میدهند,و تا انجایی ک ب جز مسائل شخصیه من است , من از نیچه هم یک گام پیشتر نهادم
نیچه ای ک میگفت :کیست از من بی خدا تر تا من از اموزش هایش لذت برم
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا یَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِیهَا وَ هُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا یَزِرُونَ
کسانى که لقاى الهی را دورغ انگاشتند ، قطعاً زیان دیده اند. تا آنگاه که قیامت ناگهان به سراغشان بیاید، می گویند: اى دریغ بر ما ؛ بر آنچه درباره آن کوتاهی کردیم .و آنان بار سنگین گناهان خود را بر دوش می کشند. چه بد است باری که می کشند .
َو مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
و زندگی دنیوی جز بازیچه و سرگرمی نیست و قطعا سرای بازپسین برای کسانی که پپرهیزگاری می کنند بهتر است ، آیا نمی اندیشید؟!
به جای دنبال کردن این نوع گفت و گو ها سعی کنید فقط به عقاید هم احترام بگذارید و از کنار هم با همان احترام عبور کنید.
نه اون که به خدا اعتقاد داره برتری داره ( که در اقصی نقاط دنیا اعم از سوریه ، عراق ، افغنستان و پاکستان و غیره می بینیم که به اصطلاح موحدین بالاخص مسلمانان چه کارهایی از دستشان برمی آید ) نه آن که به خدا اعقتاد نداره که نمونه های تاریخی بسیاری از قرون وسطی گرفته تا تاریخ معاصر مثل جنگ دوم جهانی را می توان برای آن نمونه آورد.
چند صباحی می خواهیم در این دنیا زندگی کنیم ، بهتر است مثل آدم زندگی کنیم. به قوانین انسانی احترام بگذاریم تا بعد اگر کسی دوست داشت به قوانین مافوق بشری هم اعتقاد داشته باشه ، خوب داشته باشه.
و قبول کنیم همان طور که یک نفر می تواند به قوانینی که سرچشمه آن مافوق بشری خوانده می شود اعتقاد داشته باشد یک نفر هم می تواند تنها به قوانین انسانی اعتقاد داشته باشد.
مگر ما نتیجه ای غیر از آدم بودن و انسانی رفتار کردن از هر نوع قانونی توقع داریم .
شوربختانه هر عقیده ای قابل احترام نیست. بالاخص کفر و الحاد. اما این به معنای ناسزا و دشنام نیست. به معنای تلاش برای محو این اندیشه هاست. قطعاً و حتماً هر کسی که تقوا دارد برتر است و این قول خدای تعالی ست که ان اکرمکم عند الله اتقیکم. نمونه هایی هم که از مسلمان ها نام برده اید به جهت عمل خلاف قرآن، از دم کافرند. قانونی به نام قانون انسانی حداقل برای خداباوران مسلمان نداریم. چه آنکه من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون. هر که بدانچا خدا نازل فرموده حکم نکند کافر است. فلذا مسلمین جز قوانین الهی -که حتماً و بلاشک برترین است-نباید از هیچ بتی پیروی کنند.[/quote]
احسنت
به جای دنبال کردن این نوع گفت و گو ها سعی کنید فقط به عقاید هم احترام بگذارید و از کنار هم با همان احترام عبور کنید.
نه اون که به خدا اعتقاد داره برتری داره ( که در اقصی نقاط دنیا اعم از سوریه ، عراق ، افغنستان و پاکستان و غیره می بینیم که به اصطلاح موحدین بالاخص مسلمانان چه کارهایی از دستشان برمی آید ) نه آن که به خدا اعقتاد نداره که نمونه های تاریخی بسیاری از قرون وسطی گرفته تا تاریخ معاصر مثل جنگ دوم جهانی را می توان برای آن نمونه آورد.
چند صباحی می خواهیم در این دنیا زندگی کنیم ، بهتر است مثل آدم زندگی کنیم. به قوانین انسانی احترام بگذاریم تا بعد اگر کسی دوست داشت به قوانین مافوق بشری هم اعتقاد داشته باشه ، خوب داشته باشه.
و قبول کنیم همان طور که یک نفر می تواند به قوانینی که سرچشمه آن مافوق بشری خوانده می شود اعتقاد داشته باشد یک نفر هم می تواند تنها به قوانین انسانی اعتقاد داشته باشد.
مگر ما نتیجه ای غیر از آدم بودن و انسانی رفتار کردن از هر نوع قانونی توقع داریم .[/quote]
شوربختانه هر عقیده ای قابل احترام نیست. بالاخص کفر و الحاد. اما این به معنای ناسزا و دشنام نیست. به معنای تلاش برای محو این اندیشه هاست. قطعاً و حتماً هر کسی که تقوا دارد برتر است و این قول خدای تعالی ست که ان اکرمکم عند الله اتقیکم. نمونه هایی هم که از مسلمان ها نام برده اید به جهت عمل خلاف قرآن، از دم کافرند. قانونی به نام قانون انسانی حداقل برای خداباوران مسلمان نداریم. چه آنکه من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون. هر که بدانچا خدا نازل فرموده حکم نکند کافر است. فلذا مسلمین جز قوانین الهی -که حتماً و بلاشک برترین است-نباید از هیچ بتی پیروی کنند.
به جای دنبال کردن این نوع گفت و گو ها سعی کنید فقط به عقاید هم احترام بگذارید و از کنار هم با همان احترام عبور کنید.
نه اون که به خدا اعتقاد داره برتری داره ( که در اقصی نقاط دنیا اعم از سوریه ، عراق ، افغنستان و پاکستان و غیره می بینیم که به اصطلاح موحدین بالاخص مسلمانان چه کارهایی از دستشان برمی آید ) نه آن که به خدا اعقتاد نداره که نمونه های تاریخی بسیاری از قرون وسطی گرفته تا تاریخ معاصر مثل جنگ دوم جهانی را می توان برای آن نمونه آورد.
چند صباحی می خواهیم در این دنیا زندگی کنیم ، بهتر است مثل آدم زندگی کنیم. به قوانین انسانی احترام بگذاریم تا بعد اگر کسی دوست داشت به قوانین مافوق بشری هم اعتقاد داشته باشه ، خوب داشته باشه.
و قبول کنیم همان طور که یک نفر می تواند به قوانینی که سرچشمه آن مافوق بشری خوانده می شود اعتقاد داشته باشد یک نفر هم می تواند تنها به قوانین انسانی اعتقاد داشته باشد.
مگر ما نتیجه ای غیر از آدم بودن و انسانی رفتار کردن از هر نوع قانونی توقع داریم .
خدایی وجود نداره
پس این همه بحث برای چیه
وقتی خدایی نباشه چه فرقیه که کسی دیندار باشه یا بی دین و گنهکار و مجرم یا ...
معلومه خودتون هم ته دلتون به کفرتون شک دارید!
نکنه راست باشه[/quote]
کشور های اسکاندیناوی ( فنلاند و سوئد و ... جز کشورهایی هستند که بیشترین بی خدایی در آن ها وجود دارد .
برعکس کمترین اندازه جرم ، تخلف ، تجاور و ... دیده می شه .
شما به خدات شک کن !
نکنه نباشه .
1- هدف از خلقت هر چیزی میتواند باشد که آن مربوط می شود به خود خالق نه به من و شما اما اگر در مورد عبادت می پرسید که آیا هدف خلقت است باید بگوییم عبادت یک رابطه عاشقانه بین خالق و مخلوق است البته نگویید چون خالق این رابطه را برقرار نموده پس نیاز داشته نه ؛ او برای رفع نیاز مخلوقش و از روی رحمانیتش این مسیر ارتباطی را ایجاد نموده است زیرا خشنودی خداوند همان خشنودی مخلوق اوست این دید که خداوند برای خودش و از روی احتیاج کاری انجام دهد حتی عبادت کردنش اشتباه است خداوند به هیچ چیز و هیچ کس نیاز ندارند بلکه این مخلوقات هستند که نیازمند اویند .
2- در قسمت دوم سوالتون که گفته اید چرا خداوند انسان را از عبادت بی نیاز نیافریده و اینرو به نیازمند بودن خود خدا ارتباط داده اید باید بگوییم که انسان موجودی ضعیف و نیازمند به همه چیز است که اگر قرار بود بی نیاز باشد پس چه فرقی بین خالق و مخلوق بود .!!! از شما می پرسم انسان به چه چیز نیازمند نیست ؟ یک مورد از بی نیازی انسان را بگویید تا من هم برایتان بگوییم چرا خدا انسان را بی نیاز از عبادت نیآفریده !! قطعا شما هیچ موردی را پیدا نمی کنید زیر ا ماهیت انسان و تمام مخلوقات ناقص بودن و نیازمند بودنشان است چون اگر نباشند می شوند همان خدا . و عبادت راهیست برای برطرف نمودن یکی از نیازهای انسان که البته شما و بسیاری از ما آنرا به دید یک تکلیف سنگین و اجبار و طوق بر گردن می دانیم که اصلا اینگونه نیست ما ارتباط با خداوند و عبادت او را اشتباه متوجه شده ایم این یک موهبت الهی از طرف خدا برای رفع نیاز ما تا بتوانیم به آرامش و لذت و خوشایندی برسیم که خداوند نیز از اینکه بنده ای راهش را پیدا کرده بسیار خشنود می شود مانند پدری که از فرزندش می خواهد درس بخواند تا بتواند با طی نمودن مراحل دانش خود را بی نیاز از خیلی چیزها نماید و به یک احساس رضایتمندی از خویش برسد حال اگر آن فرزند این خواست پدر را که برایش هزینه هم می کند را یک اجبار بی مورد و یا یک کار بیهوده بداند .....
در چرخ گردون زندگانی می چرخم و موج می زنم.
و امروز به خوبی می دانم من همان چرخ گردونم
و تمام زندگی به صورت ذراتی با نظم در من می جنبد.
آنان در بیداری می گویند:
تو و جهانی که در آن به سر می بری چیزی جز دانه ای ماسه
بر ساحلی لایتناهی در دریای بی کران هستی نخواهی بود.
در رؤیایم به آنان گفتم:
من دریای لایتناهیم
و تمام جهان چیزی جز دانه هایی از شن بر ساحل من نیست