قرآن کریم
امتیاز دهید
قرآن کتاب مقدس مسلمانان است و با القابی چون «کریم» و «مجید» خوانده میشود. برای مسلمانان، این کتاب بازآفرینی زمینیِ مفاهیم اصلی آسمانیست که ابدی و ازلیاند. قرآن خود را با عنوان «لوح حفاظتشده» خوانده است.
از میان ترجمه های متعدد، روان ترین و واضح ترین ترجمه را مرحوم طاهره صفارزاده انجام داده است.
بیشتر
از میان ترجمه های متعدد، روان ترین و واضح ترین ترجمه را مرحوم طاهره صفارزاده انجام داده است.
آپلود شده توسط:
Reza
1387/02/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قرآن کریم
نصف حل مسئله در خوب خواندن آن نهفته است، ایشون پرسیدن چطوری بعد جنگ افراد میتونستن زن بقیه رو به اسارت بگیرند و بعد کنیز و غیره شوند؟[/quote]
کاملا درسته نصف حل مسئله خوب خوندن اونه ؛ میشه لطف کنید بگید کجای این دو آیه که دوستمون آورده نوشته بعد جنگ افراد میتونستن زن بقیه رو به اسارت بگیرند و بعد کنیز و غیره شوند البته اگه توجه کنی عبارت اسیر کردن رو تو پرانتز آورده
البته برای سوالتون هم جواب هست تا بعد
[/quote]
نصف حل مسئله در خوب خواندن آن نهفته است، ایشون پرسیدن چطوری بعد جنگ افراد میتونستن زن بقیه رو به اسارت بگیرند و بعد کنیز و غیره شوند؟
برده داری در قران آمده ولی تایید نشده دلیل آن اینکه محمد و خاندانش رفتاری کاملا متفاوت با غلامان و کنیزان داشته اند و شما می دانید وقتی پرنده هایی که در اسارت و قفس به دنیا آمده اند یا حتی یک شیر جنگل که در باغ وحش متولد شده اگر او را آماده نکند و پرورش ندهند و آنها رو آزاد کند در اصل به نابودی او کمک کرده و به محض آزادی از بین می رود . در مورد برده ها در زمان اسلام همین وضعیت بوده افرادی که وقتی چشم باز کردند برده بود ه اند باید ابتدا آماده شوند به خود باوری برسند و احساس برابری با افراد دیگر کنند بعد به زندگی آزاد برگردند که این موضوع کاملا در شیوه پیامبر و خاندانش در برخورد با غلامانشان به وضوح ملموس است آنها چه بسیار غلامانی رو در منزلشان نگه می داشتند و پس از اینکه آنها رو به یک وضعیت مناسب می رساندند آزاد می کردند حتما در این مورد مطالعه کنید .
البته برده داری دارای تاریخی طولانی تر از اسلام است و نمیشه مشخص کرد چه کسانی اولین بار این کار رو کردن ولی خوب شماهایی که ادعایی بسیار بسیار بزرگ دارید در مورد اینکه دین شما و کتاب مقدس شما راه درست رو نشون داده چرا این کتاب اولین و طبیعی ترین حق انسان ها رو که همون آزادی هست به رسمیت نشناخته و به طور صریح با برده داری مخالفت نکرده (حتی به طور تلویحی موافقت هم کرده).
آیه در این مورد زیاده
فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ﴾. [النساء / 3]. «و اگر بهراسید که چون بیش از یک همسر برگزینید) راه عدالت و انصاف نپیمایید، بایستی به یک همسر یا به کنیزان بسنده کنید.
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاء ذَلِکُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمً [النساء / 24]
و زنان شوهردار
(بر شما حرام است) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده اید; اینها احکامى است که خداوند بر شما مقرر داشته است. اما زنان دیگر غیر از اینها، براى شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید; در حالى که پاکدامن باشید و از زنا،خوددارى نمایید. و زنانى را که متعه ( ازدواج موقت) مى کنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهى بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کردهاید. خداوند، دانا و حکیم است.
جوابی دارید که بگید چرا خداوند متعال این جنایت بزرگ رو منع نکرده (لطفا جواب منطقی بدید نه از اونایی که تو اینترنت پره چون همشون رو خوندم)
تعصب،برچسبیه که اینجا برای تحقیر و ایجاد تنش استفاده میشه...اگر به قدرت علم خودت ایمان داری،نگران تعصب طرف مقابلت نباش.خواننده ی بحث نتیه ای رو که باید حاصل کنه،حاصل میکنه...
لفظ کافر هم همینطور،اگر کسی به شما بگه:"اسلامگرای امل"خوشتون میاد؟کاش در قرآن سوره ای جهت آموزش آداب بحث سروده میشد!
دوست عزیز این جمله رو که ( دوستان کامنتها را بخوانند و خودشان قضاوت کنند که چه کسی تعصب می ورزد . .) را در جواب دستمون ctr2006 که گفته بودند " حقوق بشر مرز و زمان نمی شناسد یک انسان این را درک خواهد کرد ولی یک متعصب هرگز " نوشته شد .
شاید بگوید خوب تمام اینها رو که غرب با کنار گذاشتن خدا یا بهش رسیده یا به دنبال اونه و من در جواب می گم کاملا درست میگوید اونها با کنار گذاشتن دین هایی که فقط به اسم نام خدا دست به ظلم و غارت و فساد می زدنند و با رجوع به عقل و فطرت انسانی خودشان و بر اساس نیاز های طبیعی شون به خیلی از اینها رسیدند حال برای شما شرح می دهم چه اتفاقی افتاده
1- انسانهایی با تغییر دادن اهداف رسولان اقدام به سوء استفاده از گفته های آنها کردند و همان بازار ظلم و فساد را این بار با نام خدا راه انداختند
2- عده ایی دیگر متوجه این ظلم و فساد شدند و فهمیدند اینها با تکیه بر نام خدا و مقدسات توانسته اند بر مردم چیره شوند و با افکار پلید خود دست به فساد و ظلم بزنند
3- به این فکر افتادند که علت تمام این بدبختی ها همان خدا و دین اوست ( نتیجه ایی که دوستان امروز به آن رسیدند ) پس دست به مبارزه و افشاگری زدند تا پیروز شدند و دین رو ( البته دین و خدایی که افراد سود جو یا جاهل با نام خدا ساخته اند ) کنار زدند
4- بعد از آن رجوع کردن به عقل و نیازهایشان و گذاشتن قوانین و قواعد انسانی که نیازهایشان رو برطرف می کرد و منافع مشترکشان را تامین و پیشرفت کردند
5- اونها دیگه گفتند خدا نمی خواهیم و هدف را از خدا به انسان تغییر دادند یعنی اصالت را بر انسان و منفعت انسان گذاشتند و منافع انسانها رو محور کرده و حول آن به اتحاد رسیدند یعنی تمام قوانین و قراردادهایی که بینشان گذاشته شده بر یک هدف بود و آن هدف انسان است
6- حال به نظر شما چه اتفاقی افتاد ؟ یک توحید انسانی شکل گرفت اتحادیه ها تشکیل شد حق و حقوقهای بشری تعریف شد همه به فکر تامین نیاز انسان افتادند و در نتیجه چون برای رسیدن به این هدف راهی جز صلح و متحد بودن نیست به آن ختم شد چون اگر شما خودتو دوست داشته باشی و منافع خودت برات مهم باشه می دونی این منافع وقتی تامین میشه که صلح و وحدت و همکاری باشه
7- خوب تا اینجا همچی خوبه و اگر خوب نگاه کنی این همون دعوتی هست که خدا و انبیا کردند به اتحاد به توحید به یکی بودن به پرهیز از اختلاف
8- اما توحید انسانی با توحیدی الهی یه فرق عمده ایی داره اونم اینکه بشر غربی حول انسان محدود با نیاز های نامحدود به توحید رسیده بدون ارتباط با منبعی بی انتها که این یک اشکال رو بوجود میاره آخه همه نیازی های انسان که روح خدایی در آن دمیده شده به نیازهای مادی ختم نمی شه انسان چیزی های رو میخاد تا روح نامحدودش رو سیر کنه برای همینه که شما می بینی فلان هنرپیشه معروف غربی که به تمام نیازهای مادی خود رسیده در آخر بجایی می رسه که نیاز به محبت کردن - دوست داشتن دیگران می رسه و اقدام به کمک کردن - شرکت در کارهای خیرخواهانه می کنه و در اوج برخورداری از مادیات فقط این چیز ها اونو راضی می کنه و یا می بینی که در غرب با اون همه رفاهیات و پیشرفت بازهم ناامیدی - پوچی و خودکشی هست . چرا واقعا چرا اونا با تمام این پیشرفتها نتونستند بر این مشکل غلبه کنند در اصل توحید الهی یعنی همان وحدت داشتن - همان عاقل بودن و فکر کردن و تلاش کردن حول محور منبعی بی انتها با اهداف بی انتها و عالی و معنوی نه فقط بخاطر رفع نیازهای مادی بلکه رفع نیازهای مادی و معنوی باهم پس پاسخ این سوال بسیاری از ما که چرا آنها در بی دینی به پیشرفت رسیدند و ما در دینداری نتونستیم رو اینجا می شه فهمید که اونا یه مرحله از ما جلوترند یعنی به یه توحید انسانی رسیده اند که بر مبنای غریزه و عقل بوده و من مطمئن هستم اگر این راه رو ادامه دهند خواهند فهیمد تنها اشکالشون کجاس و در نهایت به خدا خواهند رسید و ما هنوز با کج فهمی و گیر کردن در برداشتهای اشتباه از قرآن و خدا به دور خود می چرخیم و کیج و ماتیم
جمله معروف اسدآبادی یادتونه : رفتم به غرب اسلام را دیدم ولی مسلمان ندیدم، برگشتم به شرق مسلمان دیدم اما اسلام ندیدم.
بذار خیالت رو راحت کنم من خوب در مورد اسلام فکر کردم و فکرکردم ؛ دیدم و شنیدم وسوال کردم و پرسیدم خواندم و تحقبق کردم جواب تمام ابهامات رو فقط از خود قرآن و سنت پیامبر گرفتم و در نهایت به این رسیدم که فرستاندن رسول از جانب خدا یک هدف مشترک داشته که متاسفانه این هدف توسط افرادی سود جو یا جاهل در طول تاریخ دستخوش تغییر شده و آن چیزی نیست جز توحید
شاید فکر کنی که چی ؟ توحید به چه درد ما می خوره چه مشکلی رو از ما حل می کنه اصلا یکتا پرستی و چند تا پرستی چه فرقی داره
این نکته ای بسیار ظریف و قابل تاملیه ؛ توحید رو وقتی از مسلمانها بپرسی می گویند یکتا پرستی ؛ فقط یک خدا رو قبول داشتن اما باید بدونید توحید فراتر از اینه توحید یعنی یکی شدن ؛ انسان و سایر مخلوقات رو از یک منبع دیدن می دونی این تفکر چه فایده ای داره
- توحید تمام موجودات رو در بر می گیره و کسی نباید به کسی دیگه ای به چشم بیگانه - غیر خودی و... نگاه کنه - توحید یعنی از من به ما تبدیل شدن یعنی جهانی شدن یعنی فرا ملی شدن - یعنی یکی شدن یعنی دوست داشتن و عشق ورزیدن - یعنی محبت کردن و تمام چیزی هایی که مخلوقات رو در کنار هم به یک زندگی عالی می رسونه یعنی همان بهشت ؛ توحید یعنی ایمان داشتن به خدایی که مال همه است و همه رو مثل هم دوست داره و انسانها باید فقط در برابر او مطیع باشند تا فرمانبری انسان بر انسان - اشرافیتگری - شهوت پرستی - ظلم - بی عدالتی تموم بشه و تما اینها رو در جامعه توحیدی پیامبر می بینید ؛ شما به عنوان یک انسان با ایمان اگر بدانی خدایی داری بی انتها حتما خودت بی انتها می شوی شما وقتی به توحیدی بررسی که همه چیزی به خدا ختم میشه دیگر ملی گرایی - قوم پرستی - فرد پرستی - نژاد پرستی - مذهب پرستی - پوچ گرایی ( محدود یتها ) جای خودشو می دهد به نوع دوستی - یکی بودن - باهم بودن - بی انتها بودن - امید وار بودن - برابر بودن - یک ملت بودن - متحد بودن ( تمام بشریت )
با تحسین طرز نگارش و ابراز رضایت از روی آوردن شما به مطالعه و تحقیق با این سن کم، پیشنهاد می کنم قبل از اظهار نظر صریح و منتقدانه
در مورد مسائل اسلامی، ببینید آیا به ابهامات و شبهاتی که بیان می فرمائید از طریق محققین و اهل خبره پاسخ داده شده یا خیر، پس از آن
هردو را باهم مطرح فرمائید و نظر شخصی خودرا نیز با استدلال در رد یا پذیرش آنها بیان فرمائید، بیشتر اظهار نظرها و بعضاً طولانی دوستان را
که نگاه میکنم اغلب، خارج از چارچوب مبانی تحقیق و بازگوئی نظرات دیگران است و حتی متاسفانه در بعضی کامنتها، ضدیت و تنفر مخالفان و
معاندین اسلام، سرسختانه از قول منتقدین نا آگاه و نا آشنا و وارد به مبادی آداب مذاهب و صِرف به مخالفت با گرایش های مذهبی اما بدون
ذکر ماخذ و منبع آشکار است، علیهذا حیف است که با آنهمه استعداد بدون تفحص مطالبی را اظهار فرمائید که منجر به یاس و پوچی شما از
فرهنگ جوامع شود، هیچ مذهب و مرامی را در جهان نخواهید یافت که به ظاهر، درست یا نادرست، انتقادی بر آن وارد نباشد، شیوه رفتارها و
زیر پای گذاشتن معنویت و اخلاق در غرب، دیر یازود زندگی صنعتی را از هم می گسلد و چون پای منافع سرمایه داران در کار است روز به روز
مردمی که بخصوص با مشکلات مادی دست و پنجه نرم می کنند، بی تفاوت تر به همزیستی سالم و بی خیال مشکلات مشترک می شوند
و حتی ممکن است عِرق وطن پرستی در اندیشه های آنان تضعیف و یا مضمحل شود و برای دولتها فاجعه ببار آورد، بطوری که شاهد هستیم
بعضی از خانواده ها بعد از بلوغ فرزندانشان و تحصیلات مقدماتی تا آنجا که کمکهای دولتی در کار باشد، بنا به دلائلی که عرض شد، به عاقبت
و سرنوشت فرزندانشان نمی اندیشند و تحت عنوان آزادی آنها را رها می سازند و بدست تقدیرات نامعین می سپارند، شاهد براین موضوع،
گرایش و عضویت فعالانه بعضی از جوانان اروپائی و آمریکائی به جرگه تروریست ها مثل القائده و طالبان و اخیرآ داعش است. القصه، غصه
سنگسار و قطع ید و امثال آنهارا هم نخورید که اجرای آنها شرائط بسیار سختی دارد اشکالات قضائی و اشتباهات در اجرای آنها را به پای
تعالیم اسلامی نگذاریدکه در وضعیت فعلی فرهیختگی جامعه انجام پذیر نیست و فکر میکنم مباحث تکراری و عبث است، کسی که باورمند
مذهب است و به یقین رسیده برای این سؤالات پاسخ دارد و آنکه در راه تحقیق و کسب تجربه است در اینجا حضور ندارد، و آب در هاون کوبیدن
است. با احترام ویژه به شما چون فرزند عزیزم و سایر دوستان، امیدوارم به کسی بر نخورده باشد.
رفیق گرامی به غیر از ولایت فقیه و حزب الله گروه فرقه دیگری طبق حدیث رفتار نمیکنند چون کفر میدونند و ریختن خون اهل حدیث مباح. لطفا سرانه اطلاعاتتون رو بالا ببرید بعد اظهار فضل نکنید. خلافت آل سعود هم که اصلا تسنن نیست وهابی اند چه برسه به حدیث!!!!!!!
این مشکلیه که پیامبر براش راهکار امامت رو پیشبینی کرد ولی خب طبق شرایط زمان و افکار و عقاید اعراب زمان سنت اهمیت بیشتری از سخن پیامبر داشت.
این مشکلی که میگم پیروی نکردن از امامت و حدیثه. این گروه های تکفیری و سنی تندرو چون فقط به قرآن که سوره هاش برای حوادث زمان نازل میشد تکیه میکنند و چه بسا پاشون رو کیلومتری از گلیم قرآن بیشتر میگذارند.
امامت نقل میکنه برای حوادث زمان باید پبروی از عالم به زمان و معتمد مردم کرد جوری که امامان میگویند: از عالمان و اولوالباب زمان خود یکی را برگزنید و از او پیروی کنید(نقل به مضمون)
من نمیدونم دوستانی که داعش و آل سعود و طالبان و اخوان و .... هزار یکجور دیگه فرقه انحرافی رو مثال میزنند اینهارو نمدونن یا تشریفشون روبردند به کوچه علی آقا چپ دست!!!!
متاسفانه جنگ پر سود ترین تجارته. بعضی دولت ها جنگ راه می اندازند که کشورهایی رو تضعیف کنند تا بتونند دارو و سلاح بفروشند یا پایگاه تو اون کشور بزنند یا اون کشور رو اشغال کنند.اینجوری میشه دید بدی هم نسبت به اسلام در جهان جا انداخت. حالا اگه یک کشور نفتی باشه که فبها. اینجوری میشه زیرجلکی نفت هم با کشید(استعمار جدید)
بدبختانه اعراب کشورهای عربی مستعد فریب خوردن و استفاده ابزاری هستند
هیچ کتابی در تاریخ جهان به استثنای احتمالاً کتاب مقدس (تورات و انجیل)، به اندازه ی قرآن در تمدن بشری تأثیر شگرف نبخشیده و در عین حال هیچ کتابی با امتیازات مشابه در مغرب زمین، ناشناخته تر از قرآن نبوده و نیست...