مسئله یهود
نویسنده:
کارل مارکس
امتیاز دهید
.
این مقاله در اواخر سال ۱۸۴۳ به رشتهٔ تحریر درآمد و اولین بار در کتابهای سال منتشر گردید. در این مقاله مارکس به انتقاد از عقاید برونو بوئر که علیه مبارزه برای آزادی مذهبی یهودیان بحث کرده بود پرداخته است. بوئر میگفت برابری مذهبی برای یهودیان چیزی جز برابری با بردگان نیست، چه آلمانیها بردگان دولت مسیحی هستند. او میپرسد اگر یهودیان حاضر به پیوستن در مبارزهٔ عمومی برای ”دولتی کاملاً آزاد“ نیستند، چرا آلمانیهای آزادیخواه باید به آنها در مبارزه برای کسب حقوق مدنی، کمک کنند؟ مارکس پاسخ میدهد که بدون رها شدن از مذهب، میتوان از نظر سیاسی رها شد...
بیشتر
این مقاله در اواخر سال ۱۸۴۳ به رشتهٔ تحریر درآمد و اولین بار در کتابهای سال منتشر گردید. در این مقاله مارکس به انتقاد از عقاید برونو بوئر که علیه مبارزه برای آزادی مذهبی یهودیان بحث کرده بود پرداخته است. بوئر میگفت برابری مذهبی برای یهودیان چیزی جز برابری با بردگان نیست، چه آلمانیها بردگان دولت مسیحی هستند. او میپرسد اگر یهودیان حاضر به پیوستن در مبارزهٔ عمومی برای ”دولتی کاملاً آزاد“ نیستند، چرا آلمانیهای آزادیخواه باید به آنها در مبارزه برای کسب حقوق مدنی، کمک کنند؟ مارکس پاسخ میدهد که بدون رها شدن از مذهب، میتوان از نظر سیاسی رها شد...
آپلود شده توسط:
Reza
1389/03/04
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مسئله یهود
مهم نیست که یهودیان در ایران توسط کورش کبیر شده آدم کشی کردند یا نه.مهم این که بی غیرت ها مردنشون بهتره،اونا حق زندگی ندارند.اگر ایرانیها با اون همه جمعیت سرنوشتشون رو داده بودند دست یهودیها ،کاش همشون هلاک میشدند...
ظاهرا شما آنچنان از یافتن داستانی باب میل خود در کتاب استر ذوق زده شده اید (این ذوق زدگی از کثرت بکار بردن آدمکهای خندان و گریان و متعجب و متفکر در لابلای کلامتان و یاری جستن از خداوند در رسالت خطیری!!!! که بر عهده گرفته اید نمایان است. گویی خود را علی ابن ابی طالب می بینید بر دروازه خیبر استاده و هل من مبارز سر داده .... راستی گفتم خیبر یاد صدها پیر و جوان یهودی افتادم که در جنگ خیبر سر بریده شدند ... بگذریم...) که فراموش کردیده اید اصولا در نحله فکری شما مکررا کتب مقدس دیگر ادیان از جمله تورات به آمیختگی با تحریفات و جعلیات تاریخی متهم میگردند و در تایید این موضوع به داستانها و تمثیلهای آن از جمله داستان کشتی گرفتن یهوه با اسرائیل(یعقوب) تشبث جسته می شود. اما در این مورد خاص از آنجا که دستاویزی بدست شما می دهد تا به الغای اندیشه پوچی که در سر دارید بپردازید کتاب استر (بقول شما "نص صریح تورات") به معتبر ترین مستند تاریخ بشر بدل شده است. آنچنان که هر دیدگاه دیگری را (حتی اگر متعلق به موسسه ای با اعتبار جهانی همچون دانشنامه بریتانیکا باشد که اصولا در این مساله خاص ذینفع نیست و تحقیقاتش دستاورد پژوهش دهها اندیشمند شناخته شده می باشد) بسهولت به دروغ پردازی متهم نموده اید و در مقابل به آشفته گویی خود عنوان استدلال علمی بخشیده اید.
براستی که پافشردن بر عقیده ای سست و واهی راهی جز افتادن به دامن مغلطه پردازی باقی نمی گذارد چنان که شما نیز از بین گزیده ای از دیدگاهها در خصوص عدم نحوست سیزده نوروز نزد ایرانیان باستان بجای آوردن ردیه ای مستند و در خور ، تنها یقه ابونصر بینوا را که شعرش نشانه ای بر نحوست هفت روز هر ماه (و نه تنها سیزده نوروز) در ایران پس از یورش تازیان می باشد را گرفته اید و ول هم نکرده اید.
براستی که هنوز چنین چیز بدر بخوری در برابر مغلطه پردازی و دگم اندیشی امثال شما یافت نشده است مگر همان افتادن به ورطه سفطسطه و دور باطل مغلطه پردازی که از عهده من یکی خارجست.
باز جای شکرش باقیست که در پیروی از منش قائد اعظمتان تاکنون به کفر و زندقه و عاملیت و جیره خواری صهیونیسم بین الملل متهمم ننموده اید.
مگه نمی گی یهودیا زدن ما رو کشتن! مگه نمی گی زشته ما قاتلای باباهامونو دوست داشته باشیم!
حالا من یه سؤالی ازت دارم پسرم. بخاطر اینکه مثل پسرم دوست دارم اینا رو بهت میگم:
مگه سپاهیان عمر و اعراب نریختن توی این مملکت همه رو کشتن و زن و بچه رو به غارت نبردن؟! پس از اونا هم نباید دفاع کنی. نباید این حملۀ وحشیانه رو توجیه کنی یا بگی چون ایرانیا از ساسانیا خسته شده بودن گذاشتن عربا بیان هرکار دلشون خواست با زن و بچشون بکنن!! یعنی اگه اونو میبینی و ناراحت میشی. باید اینم ببینی و ناراحت بشی پسر خوبم.
دوست عزیز.شایسته است به جای پاسخ منطقی به مطالب به این و اون بپرید؟با انتساب توهین به کوروش به من قصد جلب آرا عمومی رو دارین؟اگه شاهدی بر ادعای خودتون دارید بیارید.
احسنت به شما که چون از هدف من در سایت مطلعی جواب منو نمیدی. 8-)
من از شما تقاضا کردم اگه بحثی میکنید،حرفی میزنید با سند باشه.نه اینکه از جملاتی نظیر:یهودیان همواره با ملت ایران دوست بوده اند.و در هیچ جائی دیده نشده...از این قماش صحبتها قابل استناد نیستند.
شما هم ان شاالله با اعراب ملخ خور محشور شويد ان شالله
همان گونه ای که یک بار کوروش بزرگ فرمان آزادی یهودیان را صادر کرد برای بار دوم خشایار شاه چنین کرد و به آنها اجازه داد در مقابل حمله از خود دفاع کنند .
طبق مندرجات كتب مقدس يهود حدود 24 قرن پيش «اَحَشوِرُوش» (در زبان عبري) كه به مدت 14 سال (3393 تا 3407 عبري- 367 تا 353 ق. م) بر ايران پادشاهي ميكرد، در سال سوم سلطنتش در جشني كه براي نشان دادن اقتدار سلطنتي خود ترتيب ميدهد، با غضب بر ملكة وقت- «وَشتي»، او را بر كنار كرده( اینکه ملکه وشتی گناهی مرتکب نشدند به طور کامل مورد تایید قرار میگیرد .. آن زمان خشایار شاه در پی مشورت با هفت تن از دانشمندان عالی رتبه ی پارس و ماد به چنین نتیجه ای دست یافت) پس از آن در جستجويي در تمام سرزمين ايران، دختري يهودي به نام «اِستِر»(هدسه دختر ابیحایل که به او استر هم می گفتند) را جانشين ملكه قبلي مينمايد. «مُردِخاي» (پسر عموی استر که از زمانی که پدر و مادر استر مرده بودند او را نزد خود و چون فرزندش بزرگ کرده بود)پيشواي ديني يهوديان ايران كه به دربار سلطنتي راه دارد، با يكي از وزراي مشرك پادشاه به نام «هامان» (عبری: המן האגגי به معنی شکوهمند) مرام و عقيده اختلاف نظر پيدا كرده و حاضر به تعظيم در برابر او و پذيرش عقايد الحادي نميگردد.
کتاب تورات / بخش استر / توطئه هامان :
5 وقتي هامان فهميد كه مردخاي از تعظيم نمودن او امتناع ميورزد، خشمگين شد؛ 6 و چون دريافت كه مردخاي يهودي است تصميم گرفت نه فقط او را بكشد، بلكه تمام يهودياني را نيز كه در قلمرو سلطنت خشايارشا بودند، نابود كند.7 در سال دوازدهم سلطنت خشايارشا در ماه نيسان كه ماه اول سال است، هامان دستور داد قرعه (كه به آن «پور» ميگفتند و واژة پوريم - از ريشة پور- به معناي قرعه اقتباس شده است)بياندازند تا تاريخ قتل عام يهوديان معلوم شود. قرعه روز سيزدهم ماه ادار يعني ماه دوازدهم را نشان داد.(3550 ق م-كه ماه تولد و وفات حضرت موسي است) 8 سپس هامان نزد پادشاه رفت و گفت: « قومي در تمام قلمرو سلطنتيتان پراكندهاند كه قوانينشان با قوانين ساير قومها فرق دارد. آنها از قوانين پادشاه سرپيچي ميكنند. بنابراين، زنده ماندنشان به نفع پادشاه نيست.
مردخاي با آگاهي از اين نقشة شيطاني، از استر تقاضا ميكند تا با استفاده از مقام خود، در رفع اين خطر تلاش كند. يهوديان به توصية استر و مردخاي، سه روز، روزه (تعنيت) ميگيرند و با دعا به رحمت ا.لهي متوسل ميشوند. استر نيز موفق ميشود كه نظر پادشاه را به حقيقت معطوف و خطر را از يهوديان دور كند(در اندیشه ی مذهبی خود به این نتیجه می رسند که به خاطر روزه و تقاضا از یهوه توانستند از آن خطر بزرگ جان سالم به در برند.)
و اما جشن پوریم ...
يهوديان، روز سيزدهم ماه ادار (دوم) را به ياد روزه يهوديان آن زمان، روزه (تعنيت) ميگيرند و مراسم جشني را نيز به مناسبت اين معجزة الهي در روزهاي 14 و 15 ادار برگزار ميكنند. قرائت تومار استر در دو نوبت، ارسال هدايايي خوراكي براي دوستان و كمك به مستمندان از فرايض ديني اين جشن به شمار ميرود.
شرح كامل اين واقعه در يكي از كتب مقدسه يهود به نام «مِگيلت (تومار) استر» درج شده است.
___________________________________________________________________________ ______________________________________
1. قصد من , دفاع از یک دین و یا یک قوم نیست و تنها تاریخ قابل استناد را نقل می کنم.
2. بسیار نیکوست دیدن ایرانیانی ایران دوست و جستجو گر ... ولی کاش در این کوشا باشیم که دین و قوم سبب ساز جدایی و جدال ما بین ایرانیان نشود .
با سپاس
امیدوارم خداوند شما رو با یهودیان عزیز محشور بفرماید.ان شاء الله
حتما توضیحاتی را در باره برخی موضوعات مطروحه توسط soorenasepehr هم عرض خواهم کرد.
به امید خدا.8-)8-)
يهوديان همواره با مردم ايران دوست بوده اندو در هيچ جايي مشاهده نشده كه يهوديان روزي را براي كشتار ايرانيان (كه روزي كوروش كبير به نجات آن قوم از دست بابليان اقدام كرد) جشن بگيرند!! لازم به ذكر است خياباني در اورشليم(مركز اسراييل) بنام خيابان كوروش نامگذاري شده است (مانند كشور خودمون كه هر شهر يك كوچه خيابان به اسم كوروش نامگذاري شده است!!!
پس بيخودي و از روي غرض به متهم كردن يهوديان عزيز به اين افسانه اقدام نكن(!)