رسته‌ها
کلاسیک های ادبیات روسی
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 19 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 19 رای
مترجم: حبیب. ف

النگوی یاقوت سرخ، چند داستان و حکایت

از متن کتاب:
غرش طولانی سوت کارخانه آغاز روز کار را اعلام داشت. گویی این صدای طولانی کلفت و نکره از زیر زمین بیرون می آمد و در ارتفاع کمی از سطح زمین پخش میشد. سپیده دم مه آلود روز بارانی ماه اوت این صدا را قهرآلود و غم انگیز و تهدیدآمیز میساخت. وقتی صدای سوت بلند شد، آندری ایلیچ ببروف داشت چای میخورد. چند روز بود که ببروف از بی خوابی سخت رنج می برد. شب که در رختخواب دراز می کشید سرش سنگین بود و هر دقیقه گویی در اثر تکانی ناگهانی، به خود می لرزید، با وجود این به زودی به خوابی ناراحت و عصبی فرو می رفت اما هوا هنوز کاملا تاریک بود که با بدنی کوفته و ناتوان و حالتی عصبی از خواب بلند میشد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
318
آپلود شده توسط:
Mahsaa
Mahsaa
1398/12/24

کتاب‌های مرتبط

کیک عروسی
کیک عروسی
4.8 امتیاز
از 4 رای
سلول
سلول
4.3 امتیاز
از 3 رای
طوفان دیگری در راه است
طوفان دیگری در راه است
4.3 امتیاز
از 3 رای
چگونه فولاد آبدیده شد؟
چگونه فولاد آبدیده شد؟
4.2 امتیاز
از 80 رای
کمدی انسانی
کمدی انسانی
4.3 امتیاز
از 40 رای
رافائل
رافائل
4.1 امتیاز
از 63 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کلاسیک های ادبیات روسی

تعداد دیدگاه‌ها:
2
رطوبت زیرزمین همیشه از دیوارهای سنگی تراوش میکرد و مانند جویبارهای کوچک به پایین جاری میشد. گامبرینوس اصلا پنجره نداشت به این دلیل شب و روز چراغ های گازی در آن میسوخت و آبی که از دیوارها جاری بود در پرتو چراغ ها میدرخشید.
کلاسیک های ادبیات روسی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک