در ستایش فراغت
نویسنده:
برتراند راسل
مترجم:
ابراهیم یونسی
امتیاز دهید
.
متن دو زبانه است.
ستایش راسل از فراغت در واقع حمایت از فراغتی است که به کمک موسیقی و نقاشی و ... تامین می شود که به اصطلاح سودجویانه نیست ولی به پاک کردن احساس آدمی کمک می کند و باعث می شود آدمی در جاده ای گام بگذارد و در جهانی زندگی کند که مدام با بمب اتمی تهدید نشود.
بیشتر
متن دو زبانه است.
ستایش راسل از فراغت در واقع حمایت از فراغتی است که به کمک موسیقی و نقاشی و ... تامین می شود که به اصطلاح سودجویانه نیست ولی به پاک کردن احساس آدمی کمک می کند و باعث می شود آدمی در جاده ای گام بگذارد و در جهانی زندگی کند که مدام با بمب اتمی تهدید نشود.
آپلود شده توسط:
kabgani
1389/02/31
دیدگاههای کتاب الکترونیکی در ستایش فراغت
کتاب جالب و دوزبانه خوبی است.
با تشکر از دوست عزیزی که زحمت کشیده اند.
به گفته یکی از دوستان کتابناکی وجود بعضی از کلمات عربی که در فارسی هم وجود دارد در این کتاب غیر ضروری و کتاب را سه زبانه کرده است .:-(
به همه ی دوستان پیشنهاد می کنم که این مصاحبه برتراند راسل را در باب وجود خدا و دین مشاهده نمایند
فایل تصویری با زیرنویس فارسی :
http://www.4shared.com/video/2tW112uE/Russell_Why_I_Am_Not_a_Christi.html
(برای دیدن زیرنویس از مدیا پلیر کلاسیک استفاده کنید)
دیدن این کلیپ کوتاه به اندازه خوانش این کتاب موثر است !!
شاید با توجه به سال ترجمه، ترجمه به این روش که استفاده از کلمات عربی غیر رایج در زبان فارسی هستش، موجه باشه.
ولی تعجب من از مترجمان همین دهه خودمونه که رعایت حال خواننده رو نمیکنن و از کلمات عربی دشوار استفاده میکنن.
باید مطلبی رو که در خوندن این کتاب قدری منو آزرد، یادآور بشم. البته این کتاب مشکلی نداره. مشکل از ترجمه ی اونه.
اینکه زبان عربی زبان بسیار کاملیه شکی نیست؛ اما سوال من اینجاست که دلیل استفاده از کلمات عربی ای که در فارسی خیلی خیلی کم ازشون استفاده میشه، در ترجمه این کتاب چی بود؟ در جایی که به راحتی میشد معادل فارسی اونها رو به کار برد.
مگه کار اصلی مترجم، ترجمه ی متن از یک زبان به زبان دیگر نیست؟
کاری که مترجم (و البته سایر مترجمین غیر فنی) در اینجا انجام داد، ترجمه متن از انگلیسی به فارسی و عربی به طور همزمان بود!!!!
مانند ِ:
بدیهی است در جوامع اولیه، دهقانان چنانچه مخیر بودند از اندک اضافه تولیدی که داشتند و جنگجویان و روحانیان از آن اعاشه میکردند نمیگذشتند.
من در این باره به اطناب نمیپردازم.
فقط یک ریاضیت کشی احمقانه و معمولا توکیلی است.
باز هم بود، ولی تا همین جا بسه.
البته ناگفته نمونه این کتاب بسیار خوندنی و مفیده.
جامعه ی همه برای کمی!
سلام
دسستتان درد نكند.
نيزار خفته خامش و يك مرغ ناشناس
هر دم ز عمق تيره آن ضجه می كشد
مهتاب می دود كه ببيند در اين ميان
مرغك ميان پنجه وحشت چه می كشد