نظام های سلطه
نویسنده:
نوام چامسکی
مترجم:
امیرحسین مدبرنیا
امتیاز دهید
کتاب حاضر زبانی بسیار ساده اما در عین حال مبتنی بر شواهد دارد. چامسکی به ندرت جمله ای را بدون مدرک مستندل بر زبان می آورد. به همین دلیل با وجود آنکه بسیاری (از جمله مراجع قدرت) از او دلخوشی ندارند، به ندرت کسی قادر است در سطح اندیشه با او مقابله کند.
اگر بخواهم میراث چامسکی را در یک کلام خلاصه کنم، آن کلمه پرسشگری است و این پرسشگری از ابتدایی ترین و بدیهی ترین اصول شروع می شود. هیچ چیز بدیهی نیست و هیچ چیز را نباید کورکورانه پذیرفت، حتی و به ویژه اگر رای اکثریت باشد.
در بزرگی چامسکی همین بس که مقالات و کتابهای وی در کنار کارل مارکس و ویلیام شکسپیر بیشترین تعداد ارجاع را در علوم انسانی در طول تاریخ به خود اختصاص داده است.
فهرست مطالب:
مقدمه مترجم
امپریالیسم آمریکایی نو
زنجیرهای تسلیم و تملق
قیام ها
اغتشاشات داخلی
حکمت نامتعارف
بردگی ذهنی
چگونگی کشف کردن را بیاموزیم
اشراف زادگان و دموکراتها
منابع و مآخذ
بیشتر
اگر بخواهم میراث چامسکی را در یک کلام خلاصه کنم، آن کلمه پرسشگری است و این پرسشگری از ابتدایی ترین و بدیهی ترین اصول شروع می شود. هیچ چیز بدیهی نیست و هیچ چیز را نباید کورکورانه پذیرفت، حتی و به ویژه اگر رای اکثریت باشد.
در بزرگی چامسکی همین بس که مقالات و کتابهای وی در کنار کارل مارکس و ویلیام شکسپیر بیشترین تعداد ارجاع را در علوم انسانی در طول تاریخ به خود اختصاص داده است.
فهرست مطالب:
مقدمه مترجم
امپریالیسم آمریکایی نو
زنجیرهای تسلیم و تملق
قیام ها
اغتشاشات داخلی
حکمت نامتعارف
بردگی ذهنی
چگونگی کشف کردن را بیاموزیم
اشراف زادگان و دموکراتها
منابع و مآخذ
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نظام های سلطه
گوش کنید ای شمایان، در منظری که به تماشا نشسته اید /
و در شماره : حماقت هایتان از گناهان نکرده ی من افزون تر است! /
با شما هرگز مرا پیوندی نبوده است /
بهشت شما در آروزی به بر کشیدن من، در تب دوزخی ِ انتظاری بی انجام خاکستر خواهد شد؛ تا آتشی آنچنان به دوزخ خوف انگیزتان ارمغان برم که از تف آن، دوزخیان مسکین، آتش پیرامونشان را چون نوشابه ای گوارا به سر کشند/
چرا که من از هرچه با شماست، از هر آنچه پیوندی با شما داشته است نفرت می کنم: /
از فرزندان و /
از پدرم /
از آغوش بویناکتان و /
از دست هایتان که دست مرا چه بسیار که از سر خدعه فشرده است /
از قهر و مهربانیتان /
و از خویشتنم /
که ناخواسته، از پیکرهای شما شباهتی به ظاهر برده است /
من از دوری و از نزدیکی در وحشتم /
خداوندان شما به سیزیف بیدادگر خواهند بخشید /
من پرومتهء نامرادم /
که از جگر ِ خسته /
کلاغان بی سرنوشت را سفره ئی گسترده ام /
غرور من در ابدیت رنج من است /
تا به هر سلام و درود شما، منقار کرکسی را بر جگرگاه خود احساس کنم /
نیش نیزه ئی بر پاره ی جگرم، از بوسه ی لبان شما مستی بخش تر بود /
چراکه از لبان شما هرگز سخنی جز به ناراستی نشنیدم/
و خاری در مردم دیدگانم، از نگاه خریداریتان صفابخش تر /
بدان خاطر که هیچگاه نگاه شما در من، جز نگاه صاحبی به برده ی خود نبود /
از مردان شما آدمکشان را /
و از زنانتان به روسپیان ، مایل ترم /
من از خداوندی که درهای بهشتش را بر شما خواهد گشود، به لعنتی ابدی دلخوش ترم/
همنشینی با پرهیزکاران و همبستری با دختران دست ناخورده، در بهشتی آنچنان ، ارزانی شما باد /
من پرومته ی نامرادم /
که کلاغان بی سرنوشت را از جگر خسته سفره ئی جاودان گسترده ام /
گوش کنید ای شمایان که در منظر نشسته اید : /
به تماشای قربانی بیگانه ئی که منم /
با شما مرا هرگز پیوندی نبوده است . . .
۲-جا دارد یک تشکر ویژه بابت "خر" خواندن خانواده ام از شما داشته باشم. محض اطلاع شما وقتی این قضیه با تعجب من روبرو شد، برادر بنده گفت در آلمان تا به الان کسی را ندیده است که گوته را بشناسد. این را هم می توان جزو معایب صنعتی شدن و جان کندن خلایق از صبح تا شب در این کشورها در نظر گرفت. فلذا استثنا نیست، رویه است. ۳-مسئله اینجاست که از نظر من سیاستمدار شرقی و غربی سر و ته یک کرباس اند. هیچ تفاوتی میان ترامپ و استالین نیست. منتهی دست یکی در یک سیستم باز است و دست دیگری بسته است. کدام سخن ضد و نقیض؟ ما کجا گفتیم حاکم برآیند جامعه نباشد؟ ۴-آمار همجنس بازی مد نظر شما در افغانستان (که البته خوانده ام که زیاد هم هست)، پس از طالبان زیاد شده؟ یا قبل طالبان هم همین بود؟ چرا از سنت تاریخی و فرهنگی این مرز و بوم سر می پرید؟ وانگهی، چه ارتباطی به اجباری بودن حجاب دارد؟ اگر این مسئله را می خواهید به حجاب ربط دهید، معنایش این است که میخواهید بگویید آزادی پوشش به زنا منتهی می شود و پس بهتر است حجاب آزاد باشد تا به لواط ختم نشود! این که نشد حرف. ۵-باز هم منظور مرا اشتباه متوجه شدید. من مطلقا عامل اصلی عقب ماندگی را در غرب (یا حتی دشمن خارجی) نمی بینم. غرب و شرق ۴۹ درصد و ما ۵۱ درصد مقصریم. اگر مخالف آن ۴۹ درصد هستید یعنی حاصل رشد GDP صفر درصد در ۱۰ سال اخیر در نتیجه تحریم ها، حمایت نظامی و اطلاعاتی و شیمیایی از صدام توسط آمریکا، حمایت از اسرائیل، کودتای ۲۸ مرداد، درگیری نظامی با ایران توسط آمریکا در زمان جنگ، بمب گذاری مراکز هسته ای، عهدنامه گلستان و ترکمنچای و .... را ندیده می گیرید. به نظرم چندان خردمندانه نیست.