رسته‌ها
ستاره ی تنها
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 17 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 17 رای
به راست قامتان دالان تاریک تاریخ ، بر آستان دوست جان کنم قربان

دفتر دوم تقدیم به عاشقان و پاک بازان
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
55
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
sagaro
sagaro
1391/12/11

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ستاره ی تنها

تعداد دیدگاه‌ها:
25
سلام جناب فرهاد جان.. سپاس از شما به خاطر این همه لطفی که دفتر دوم خودتان را هم به دوستان عزیز و کتابناکیهای عزیز تقدیم کردید..
همیشه در همه مراحل زندگیتان موفق و موید وسرافراز باشید دوست گرامی و عزیز ...:x:x:x
فاطمه خانم گرامی ، این نهایت انسان است که به نور درآید و در رسد هرچند که برای وصل باید در دوراهی انتخاب ، به اختیار فصل را برگزید تا درخور شد. دل کندن سرآغاز دل بستن است.
کاه شو تا در رباید کهربا
روح وجانت را ز جمع اشقیا
باد شو در دست باد کوی او
تا تو را بالا برد تا اقربا
سپاس از دقت نظر و حسن توجهتان سعیدجان، توجه نکرده بودم زیرا که مدتهاست به مثنوی سرنزده ام چرا که شرایطی را تجربه میکنم که تحمل وظرفیت وحی غیرمنزل حضرت مولانا را در حال حاضر ندارم. ولی بخت یار شد ومدتی از فیض توجه جناب دکتر قراملکی بهره مند شدیم و روح مثنوی در عمق جان نشست و این ورق پاره ها نیز درس پس دادن است
خورشید باش تا حتی اگر خواستی بر کسی نتابی نتوانی...
خورشید باش و بی منت بتاب برھمه
خورشید پیدا را چه حاجت به ھمھمه
گرحاسدان ابرسیه شوند به روی تو
آخر ببارند و رو سیه شوند در محکمه
باران باش و بی دریغ ببار بر زمین *
تا تشنگی ھست باران و آواز پرطنین
* پی نوشت: با خواندن این مصرع ، به ناگه یاد این بیت مثنوی معنوی حضرت مولانا افتادم : آسمان شو ابر شو باران ببار // ناودان بارش کند نبود به کار
ستاره ی تنها
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک