رسته‌ها

آخرین دیدگاه‌ها

نوشتن این رمان کاملن پیچیده شاید فقط از دست توانای گارسیامارکز برمیومد
سارتر عقاید فوق العاده جالبی داره ومن تنها میتونم بگم دلیلش برای خداناباوری شاید عقده است چون باچنین عقاید آزادگرایانه ای باورنداشتن خدا کمی سخته ... حرفاش بوی خدا میده
میشه چندتا کتاب از روسو بهم معرفی کنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی هنر میخواد نوشتن همچین رمانی...من که اسم خودمم یادم میره چه برسه به اینکه بخوام بدونم خوزه آکاردیوی که الان تو داستانه کدومه و من باید راجبش چی بنویسم...ولی اینقد خوب نوشته بودکه واقن می فهمیدم کی به کیه
شنیدم فروغ و هدایت تحت تأثیر کافکا می نوشتن و شاهین هم تحت تأثیر اون میخونه کتاباشو پیدانکردم واسه خرید میشه انتشاراتی که هنوزم تجدید چاپ کنه معرفی کنید؟:-)
خیلیییییییییییی داستان قشنگیه:baaa:
من از هیتلر خوشم میاد ولی هیتلر در اصل خودش یه یهودی بوده و کساییکه جلوی پای صهیونیسم سنگ مینداختنو میکشته البته با شکل بدی اینکارو میکرده ولی توجه داشته باشد همه افراد دشمنانشونو میکشن و به بدترین شکلم این کارو میکنن مثه صدام کثافت ولی خب
[quote]خیلی عجیبه که نامه های شخصی یک انسان اسمانی را به این راحتی بصورت کتاب در معرض عموم قرار میدهند!اقا از کجا معلوم این فرد راضی هستش؟مگه زنده هستش که اعتراض کند به این کار؟احساس وظیفه کردم این موضوع را بیان کنم که کسایی که به این موضوع
دکتر شریعتی گفته آدم ها 4 دسته اند: 1 آدم هایی که وقتی هستند هستند و وقتی نیستند نیستند 2 آنها که وقتی هستند نیستند و وقتی نیستند هم نیستند 3 آنها که وقتی هستند هستند و وقتی نیستند هم هستند [b]4 آدمهایی که وقتی هستند نیستند و وقتی نیست
این جمله هم مال حسین پناهیه؟[quote]که کاش هرگز آن روز از درخت انجیر پائین نیامده بود کاش ..[/quote] کسی میدونه یعنی چی؟
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک