رسته‌ها

نویسنده‌های مورد علاقه

نویسنده‌ای انتخاب نشده
نویسنده‌های بیشتر

آخرین دیدگاه‌ها

!!!thanx a lot:inlove:
برای بی مرگی تاوان سنگینی باید بپردازیم و هنگام زندگی چندین بار در راه این هدف بمیریم...
آدمی بودن حسرتا مشکلی ست در مرز ناممکن نمیبینی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و واژه ها به بی گنه و گناه کار تقسیم شدند به آزاده و بی معنی سیاسی و بی معنی نمادین و بی معنی نارو
همیشه همان اندوه همان تیری به جگر فرو رفته تا سوفار...
تنها غمگین نشسته با ماه در خلوت ساکت شبانگاه اشکی به رخم دوید ناگاه روی تو شکفت در سرشکم دیدم که هنوز عاشقم آه...
کسی را اعتراضی هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:-O
و از آن پس سخن گفتن نفس جنایت شد...
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
گاه آرزو می کنم ای کاش برای تو پرتو آفتاب باشم تا دستهایت را گرم کند اشک هایت را بخشکاند و خنده را به لبانت بازآرد، پرتو ِ خورشیدی که اعماق تاریک وجودت را روشن کند روزت را غرقه ی نور کند یخ پیرامونت را آب کند.
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک