رسته‌ها

آخرین دیدگاه‌ها

[quote='Molla nasredin']سلام رفقای عزیز و دوستان نازنینم. خبر آمد تردید در راه است. خاک کتابناک خورده و صافی. در انتظار مراد می‌نشینم اینجا. زیر کتابی که روزگاران گذشته محفل پیرهای کتابناک بود. چشمم سو ندارد اما خدا را شکر، گوشهای پشم‌آلوی
یادش بخیر : [b]من امشب را همدم ستار می مانم .[/b]
[quote] سمفونی پاتتیک (Symphonie Pathétique) است؛[/quote] خواهشن توضحیات برای من بی سواد و خراب
[b]سوگ سیاوش[/b] نوشته [b]شاهرخ مسکوب[/b] از کتابهای عالی است درباره این داستان
[b]امید عافیتم بود ..روزگار نخواست قرار عیش امان داشتم .. زمانه گرفت زهی بخیل ستمگر که هر چه داد به من به تیغ بازستاند و به تازیانه گرفت چون دود بی سرسامان شدم که برق بلا به خرمنم زد و اتش در اشیانه گرفت دل گرفته من همچو ا
بقول خیام : [b]معلومم شد که هیچ معلوم نشد[/b] برای پیشگیری از این که یقه گیری نشود : [b]دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است[/b] از سر تجربه http://ketabnak.com/comment.php?dlid=157
[b] تا کی ز قدیم و محدث امیدم بیم ...................... چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم[/b] سپاس رفیق شفیق از کتاب . .. خوش باش : [b] باز امدنت نیست چو رفتی رفتی[/b]
[b]هر که می خواهد از دیگران بزر گتر باشد باید غلام همه باشد[/b] انجیل مرقس
در این بحث دوستان جای چند رباعی از خیام شدید احساس می شود دم دست کسی دارد ما را بی نصیب نگذارد
[b]ای سیمرغ راز آموز بنگر اینجا در نبرد این دژ آیینان عرصه بر آزادگان تنگ است کار از بازوی مردی و جوانمردی گذشته است روزگار رنگ و نیرنگ است گفته بودی گاه سختی ها درحصار شوربختی ها پرتو در آتش اندازم به یاری خوانمت باری اینک ای
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک