کلیدر - دوره 10 جلدی
نویسنده:
محمود دولت آبادی
امتیاز دهید
✔️ کلیدر یکی از معروفترین آثار ادبیات ایران در جهان است. کلیدر محمود دولت آبادی صحنۀ نمایش تصویر بیبدیلی از عشایر منطقۀ خراسان و زندگی آنهاست. علاوه بر این، رمان کلیدر نمایشی هنرمندانه از تاریخ است. جالب است بدانید که مقاومت گلمحمد در برابر ظلموستم، ریشه در واقعیت دارد. این شخصیت واقعا در تاریخ خراسان وجود داشته و یکی از قهرمانان آن منطقه است.
نثر دولت آبادی در کتاب کلیدر آنقدر شاعرانه است که نمیتوانید دست از خواندن آن بکشید. بااینکه این کتاب طولانی است و در هرجمله، تشبیه، توصیف شاعرانه و نثر شعرگونه دیده میشود اما خواننده را خسته نمیکند؛ بلکه لذتی توصیفناپذیر از خوانش متنی شعرگونه به خواننده میبخشد که روایتگر داستانی پرکشش است.
«مارال» دختری از عشایر است که پدر و نامزدش در زندان هستند. او بعد از مرگ مادرش جایی برای ماندن ندارد؛ پس بهتوصیۀ پدر، رو بهسوی سرزمین پدری میگذارد، جایی که طایفۀ عمه او سکونت دارند. این کوچ سرآغازی برای عشق مارال و «گلمحمد» است، عشقی که به مزاج زیور، همسر اول گلمحمد تلخ و ناخوشایند میآید. همین ماجرا سرآغازی بر ماجراهای این داستان دوستداشتنی و طولانی میشود.
اگر فکر کردهاید که رمان کلیدر فقط همین یک خط روایی را در خود جا داده است، سخت در اشتباهید. شما با خواندن کلیدر، همزمان چند خط داستانی را دنبال خواهید کرد: داستانهایی که همه به یک اندازه جذابیت دارند. داستان «ماهدرویش» و عشق او با «شیرو»، خواهر گلمحمد و دخترعمۀ مارال یکی از آنهاست. داستان «بابقلی بندار» و فرزندانش، «خان آلاجاقی» و خدم و حشمش، و داستان رشادتهای گلمحمد در برابر ظلموستم خوانین منطقه، همه و همه از ماجراهایی هستند که برای لذت بردن از آنها کافی است این کتاب را بخوانید.
نثر دولت آبادی در کتاب کلیدر آنقدر شاعرانه است که نمیتوانید دست از خواندن آن بکشید. بااینکه این کتاب طولانی است و در هرجمله، تشبیه، توصیف شاعرانه و نثر شعرگونه دیده میشود اما خواننده را خسته نمیکند؛ بلکه لذتی توصیفناپذیر از خوانش متنی شعرگونه به خواننده میبخشد که روایتگر داستانی پرکشش است.
«مارال» دختری از عشایر است که پدر و نامزدش در زندان هستند. او بعد از مرگ مادرش جایی برای ماندن ندارد؛ پس بهتوصیۀ پدر، رو بهسوی سرزمین پدری میگذارد، جایی که طایفۀ عمه او سکونت دارند. این کوچ سرآغازی برای عشق مارال و «گلمحمد» است، عشقی که به مزاج زیور، همسر اول گلمحمد تلخ و ناخوشایند میآید. همین ماجرا سرآغازی بر ماجراهای این داستان دوستداشتنی و طولانی میشود.
اگر فکر کردهاید که رمان کلیدر فقط همین یک خط روایی را در خود جا داده است، سخت در اشتباهید. شما با خواندن کلیدر، همزمان چند خط داستانی را دنبال خواهید کرد: داستانهایی که همه به یک اندازه جذابیت دارند. داستان «ماهدرویش» و عشق او با «شیرو»، خواهر گلمحمد و دخترعمۀ مارال یکی از آنهاست. داستان «بابقلی بندار» و فرزندانش، «خان آلاجاقی» و خدم و حشمش، و داستان رشادتهای گلمحمد در برابر ظلموستم خوانین منطقه، همه و همه از ماجراهایی هستند که برای لذت بردن از آنها کافی است این کتاب را بخوانید.
تگ:
10 جلد کلیدر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کلیدر - دوره 10 جلدی
من اگرچه برای آقای دولت آبادی و کتاب ایشان احترام خاص و شایسته ای قایل هستم و
ایشان را یکی از نام آوران عرصه ادبیات ایران میدانم ، اما بدون ارزشداوری و قضاوت های
ارزشی ، ولی با دلایل متقن و جامعه شناسانه معتقدم که « عصر و زمانه کلیدر » سپری شده
و این رمان ، رمان عصر خویش است و تلخیص آن تا حد یک جلد ضروری و اجتناب ناپذیر
بوده چون فضای ادبی ، رسانه ای و شرایط فرهنگی و اجتماعی ، اجازه مطالعه یک کتاب
ده جلدی که زمانه ی آن نیز منسوخ و سپری شده است را نمی دهد.
با سپاس و پوزش
ما مردم صبح که سر از بالین ورمی داریم تا شب که سر مرگمان را می گذاریم، مدام همدیگر را می گزیم. بخیلیم؛ بخیل! خوشمان می آید که سر راه دیگران سنگ بیندازیم؛ خوشمان می آید که دیگران را خوار و فلج ببینیم.
اگر دیگری یک لقمه نان داشته باشد که سق بزند، مثل این است که گوشت تن ما را می جود. تنگ نظریم ما مردم. تنگ نظر و بخیل. بخیل و بدخواه. وقتی می بینیم دیگری سر گرسنه زمین می گذارد، انگار خیال ما راحت تر است.
...........
بعضی ها انقدر حلال و حرام به رخ ما نکشند؛ چون که ما خوب می دانیم که خودشان این دارایی ها را با عرق جَبین سرهم نکرده اند. ما که میدانیم این دارایی ها از راه حلال سرشان یکجا جمع نمی شود! چرا فقط نوبت به ما که میرسد دعوای حلال و حرام پیش می آید؟ لابد مال حرام وقتی که یک خوشه یک خوشه باشد حرام است اما وقتی که خرمن خرمن باشد حرام حساب نمی شود!
.........
هر کسی را یک جوری نخ به لنگش بسته اند. اینها را همه عمر بدهکار نگاه می دارند و ما را همه عمر طلبکار؛ تا به خودشان، چشم و دست خودشان دوخته باشند. عادت اینها هم اینست که پسرشان را زود زن می دهند. هنوز ریش و سبیل پسرها درنیامده که زنی می اندازند تنگ بغلشان. مثل سنگی که به پای آدم غرق شده ببندی.
خدا حفظت کند دولت آبادی :x:x
اولین بار در 15 سالگی با تعریف های زیادی که از این کتاب شنیدم، شروع به خواندنش کردم. در همان ابتدا جلد اول را به نیمه نرسیده رها کردم. ثقیلتر از آن بود که بتوانم درکی از آن داشته باشم. 10 سال بعد مجددا شروع به خواندن کردم. این بار فرق داشت. از خواندنش بسیار لذت بردم. تنها چیزی که گاهی آزرده ام می کرد تعدد شخصیت های کتاب بود اما کلیت کتاب برایم بسیار لذت بخش بود. :x:x
اول اینکه حق مالکیت این کتاب در کتابناک رعایت شده
دوم اتفاقی که برای مثال در همین صفحه مربوط به کلیدر افتاده (بحث و گفتگو در باره کتاب و ترویج کتاب های خوب) اصل قضیه هست که خب یک هدف بلند مدت محسوب میشه و کتابناکم داره خوب در این مسیر گام برمیداره...
به امید روزی که کتابناک به یک سایت برای معرفی کتاب و یک شبکه اجتماعی برای گفتگو در باره کتاب تبدیل بشه.
شرح قهرمان، در آینهء دیگران
مهم ترین شخصیت قهرمان خلق شده توسط محمود دولت آبادی بی شک "گل محمد" رمان سترگ "کلیدر" است. این رمان که پرحجم ترین رمان فارسی است و شخصیت های فراوان و فرازهای اصلی و فرعی بسیار دارد به روایت قیام "گل محمد کلمیشی" و خانواده و یاران او بر علیه خوانین و محتشمان محلی میپردازد.
شخصیت گل محمد را با سه ویژگی اصلی "شجاعت"، "درایت" و "آزادگی" میتوان شناخت. شجاعت گل محمد را در فرازهای بسیاری از رمان میبینیم که اوج آن در نبرد پایانی او و گروهش است. درایت و تدبیر وی نیز در موارد بسیاری نمایان میشود که از آن جمله در سلوک خاص وی با خوانین و با حکومت نمود واضح دارد. و در برخورد گل محمد با مردم فرودست و ستمدیدگان است که صفت آزادگی وی به بارزترین شکل جلوه گر میشود.
در گل محمد ویژگی های دیگری نیز میتوان سراغ گرفت که البته قابل خلاصه شدن در این سه ویژگی اصلی هستند و اگر نه صفات اصلی و مهم وی نیستند. از آن جمله قدرت طلبی که در ماجرای قتل پسرخاله اش نمود دارد، غیرت که در ماجرای کشتن دو امنیه نمود دارد، عاشق پیشگی که در رفتار وی با مارال از اولین برخورد تا صحنه وداع آخر جریان دارد و شوریدگی عرفانی-فلسفی که در گفتگوهایش با ستار پینه دوز عامل مخفی حزب توده پدیدار میشود.
شخصیت های اطراف گلمحمد هر کدام آینهء یکی از صفات او هستند و جنبه ای از درونیات او را هویدا میکنند. مثلا خان عمو بخش شجاع و متهور شخصیت گل محمد است، مادرش بلقیس بخش حماسی و غیرتمندانه وجود اوست و ستار بخش متفکر و اهل تدبیر اوست.
در برخورد با شخصیت های متعدد رمان که تعدادی شان دشمنان گل محمد هستند و حتی در کشتن وی نقشی ایفا میکنند تقریبا هیچ وجهی از وجوه این شخصیت اصلی پنهان نمی ماند.