نایجل کاتورن
مشخصات:
نام واقعی:
نایجل کاتورن
تاریخ تولد:
تاریخ درگذشت:
محل تولد:
جنسیت:
مرد
ژانر:
نویسنده
زندگینامه
آخرین دیدگاهها
مرگ آخرین پادشاهان ایران در غربت
سعید معدنی
با هر بار مطالعه و مرور تاریخ نکات جالبی به ذهن میرسد که قابل توجه و تحلیل هستند. از جمله موارد این است که چرا چهار پادشاه آخر ایران- پادشاهان پس از دوره مشروطه- مرگشان در خارج از ایران رقم خورد و در وطن جایی برای مردن نداشتند؟
آخرین پادشاهی که در ایران فوت کرد مظفرالدینشاه در سال ۱۲۸۵ هجری خورشیدی، بود. مهمترین یادگار وی امضاء "فرمان مشروطیت" بود که پنج ماه قبل از مرگش انجام داد. این فرمان مقدمه تشکیل مجلس در ایران شد. او ده سال حکومت کرد و در ۵۳ سالگی درگذشت.
پس از مرگ مظفرالدین شاه، چهار پادشاه آخر ایران، محمدعلی شاه ، احمدشاه، رضاشاه و محمدرضاشاه همگی مرگشان در خارج از ایران رقم خورد.
محمدعلیشاه پس از مرگ پدر و به تخت نشستن، مجلس را به توپ بست و استبداد را پیشه کرد که معروف به دورهی "استبداد صغیر" است. به ناچار مشروطه خواهان از اقصی نقاط مملکت راهی تهران شدند تا دیکتاتور را ساقط کنند. حکومت این پادشاه سه سال طول کشید. وی به ناچار ابتدا به سفارت روسیه پناهنده شد و درسال ۱۳۰۴ که در خارج از ایران در حالیکه نظارهگر خاتمه حکومت فرزندش و سلسله قاجار و به روی کار آمدن تدریجی حکومت و دولت جدید( پهلوی) در ایران بود، درگذشت. محمدعلیشاه در ۵۲ سالگی در کشور ایتالیا مرد و همچون پدرش جسدش را برای دفن به کربلا بردند.
پس از خلع محمد علی شاه، احمد شاه قاجار (۱۲۷۵- ۱۳۰۸ شمسی) ۱۲ ساله بر تخت پادشاهی نشست. با انتقال حکومت به خاندان پهلوی از کشور خارج شد و در ۳۳ سالگی در پاریس در گذشت وی را نیز در کربلا در کنار پدر دفن کردند.
قصه رضاشاه (۱۲۵۶- ۱۳۲۳) غم انگیزتر است!. او در حالی که سلطنتاش پابرجا بود و فرزندش در ایران حکومت میکرد، در وطن جایی برای مردن نداشت. این استعمارگران بودند که تصمیم گرفتند که کجا بمیرد. رضاشاه پس از خلع از قدرت، و سپردن پادشاهی به فرزند، سه سال سرگردان بود. معروف است که در هنگامه تبعید به جزیره موریس وقتی خواست در بمبئی چند روزی استراحت کند تا کشتی جدید برسد، دولت انگلیسی مستقر در هند اجازه نداد که او از کشتی پیاده شود. رضاشاه احساس حقارت میکرد و بسیار خشمگین و اندوهگین شد. به ناچار پنج روزی داخل کشتی ماند تا کشتی جدید از راه رسید و عازم موریس شد. رضا شاه از اقامت در جزیره موریس به خاطر شرایط به شدّت بد آب و هوایی همواره شکایت داشت تا در نهایت به ژوهاسبورگ( پایتخت آفریقای جنوبی) رفت و در سال ۱۳۲۳ درگذشت. پس از آن با تشریفاتی به تهران انتقال یافت و در حرم شاهعبداالعظیم تهران دفن شد.
محمد رضاشاه پهلوی( ۱۲۹۸- ۱۳۵۹) آخرین پادشاه ایران به واسطه یک انقلاب مردمی، خودش و سلسله پهلوی از حکومت ساقط شدند. وی به ناچار از کشور خارج شد و در نهایت سه سال پس از انقلاب در کشور مصر در گذشت و در مسجد رفاعی قاهره پایتخت مصر دفن شد.
چهار پادشاه آخرین ایرانزمین که جمعا ۷۲ سال حکومت کردند. خود را "قدر قدرت" و "قوی شوکت" و "ظلالله" و "سایه خدا" میدانستند، اما مجال مردن در وطن را پیدا نکردند!. نکته دیگر آنکه هر چهار پادشاه در اماکن مذهبی دفن شدهاند.....
به سوال آغازین برگردیم: چرا پادشاهان مجال مردن در وطن را نداشتند؟
پاسخ سوال نیاز به بحث مفصل دارد که در یک یادداشت نمیگنجد. اما اولین نکتهای که به نظر میرسد این است که پس از مشروطه و آشنایی ایرانیان با جهان مدرن، مردم به این نکته پی بردند که دیگر دوران حکومت "مطلقه" همچون حاکمان قدیم به سر آمده و اگر کسی سودای داشتن "قدرت مطلقه" را داشته باشد در این سرزمین جایی نداشته و روی خوش نخواهد دید. زیرا جامعه بشری با ورود به عصر مدرن حاکم انتخابی، مشروطه و تحت لوای قانون میخواهند. به عبارتی عصر حکومت حاکمان فراقانونی به سر رسیده است. متاسفانه حکومتگران پس از مظفرالدین شاه این نکته را درک نکردند.
شاید اگر در پناه و حمایت و پایبند قانون بودند و درک درست از جهان مدرن داشتند، مردم هم در سر بزنگاههای تاریخی از آنها حمایت میکردند...
دولت ایتالیا چند روز گذشته یک کشتی تفریحی را که گمان میرود متعلق به رئیس جمهور روسیه باشد را توقیف کرد. این کشتی لوکس که ارزشی در حدود ۷۰۰ میلیون دلار دارد از ماه سپتامبر در یکی از بنادر ایتالیا تحت تعمیر بود.
توقیف این کشتی پس از آن صورت گرفت که گزارش ها حاکی از آمادگی خدمه برای حرکت از این بندر بود.
مقامات ایتالیایی از ارتباط این کشتی با فردی عالی رتبه در دولت روسیه گفتهاند اما نامی از این شخص نبردند.
گزارشهای غیر رسمی مالک این کشتی را «ادوارد خدایناتوف»، غول انرژی روسیه معرفی میکنند.
افراد نزدیک به الکسی ناوالنی چهره سرشناس اپوزیسیون روسیه، این کشتی را متعلق به پوتین میدانند.
این کشتی دارای دو سکوی فرود هلیکوپتر، استخر و اسپا میباشد.
قدرت وسیله است هدف پوله. برای دیکتاتورها.
من فرمانروایانی را که اکثریت مردم را دشمن خود ساخته اند و برای حفظ مقام خود مجبورند به زور توسل جویند بدبخت میدانم.
گفتارها
ماکیاولی
چرا روسها در اوکراین ضعیف تر از حد انتظار ظاهر شده اند ؟
*روسها در اوکراین تلفات بسیار سنگینی داده اند . خصوصا در حوزه زرهی که ادوات آنها شکار هر روزه نیروهای مدافع اوکراینی است .
*در ابتدای جنگ بسیاری معتقد بودند روسیه می تواند ظرف چند روز به کی یف برسد، لکن پیشروی ارتش مهاجم بسیار کندتر از حد انتظار بوده است.
*این در حالی است که ذهنیت مردم و تحلیلگران از توانایی رزمی روسیه به عنوان یک ابرقدرت نظامی کاملا متفاوت از واقعیات کنونی بود .
*حال سوال اینست که چرا نیروهای پوتین دیگر جلوه ای از ارتش اتحاد جماهیر شوروی نیستند ؟
*در پاسخ به پرسش فوق، نگارنده به چند دلیل برای ناکامی نسبی روسها رسیده است که در ذیل بدان اشاره میشود.
1اتکای شدید به راهبرد زرهی محور کلاسیک مربوط به دوران شوروی
روسها گمان می کردند با بمباران شدید و سرکوب پدافند زمین پایه اوکراین و پس از آن به راه افتادن ستونهای طویل زرهی در روز روشن می توانند در مدت زمان اندکی به پایتخت حریف برسند . اما نکته مهم اینجاست که تسلیحات نوین مانند پهپادهای مسلح و موشک های دوش پرتاب ضد زره همچون جاولین و NLAW که مجهز به سامانه شلیک کن -فراموش کن هستند می توانند به راحتی قاتل تانکهای روسی باشند . از ویژگی مهم موشک های نوین ضدزره غربی، عدم آتش عقبه شدید است که به کاربر این قابلیت را می دهد که در هر حفره یا گودالی پنهان شود ، بدون آمدن روی زمین موشک را شلیک کند و بلافاصله بگریزد.
2عدم بهره گیری از پهپاد
پرنده های بدون سرنشین سلاح های پرکاربرد نبردهای جدید هستند که نمیشود آنها را درنظر نگرفت . در حالی که اوکراینی ها با پهپادهای ترکی و غربی ضربات شدیدی را به ادوات پیشرفته روسی روی زمین وارد آورده اند ، اما ارتش روسیه شرایط متفاوتی در این زمینه دارد و به طور عمده از اینگونه هواگردها استفاده نمی کند و بیشتر به پرنده های سرنشین دار مربوط به دوران جنگ سرد متکی است.
3نقص در جنگ الکترونیک
روسها در زمینه تکنولوژی جنگ الکترونیک اصلا در حد و اندازه آمریکا نیستند و نتوانسته اند به خوبی ارتباطات شبکه فرماندهی و کنترل ارتش اوکراین و نیروهای میدانی را مختل نمایند . یعنی مغز ارتش زلنسکی به راحتی دستورات را به واحدهای درگیر صادر کرده و آنها نیز با دقت آن را اجرا می کنند و بالعکس وضعیت میدانی را به سرفرماندهی خود اطلاع می دهند و همین عاملی مهم در پایداری سازمان رزم آنها در جنگ ارزیابی می شود .
4پشتیبانی گسترده بلوک غرب
اوکراینی ها به تنهایی درگیر جنگ فعلی نیستند؛ بلکه تمام دنیای غرب بسیج شده اند تا روسها را در نبرد زمین گیر کرده و به هزیمت بکشانند . سیل تجهیزات ضدزره و ضدهوایی پیشرفته ، ارسال پهپادها ، کمک های اطلاعاتی و جنگ رسانه ای غربی ها علیه ارتش پوتین یک فاکتور بسیار تاثیرگذار برای حمایت از اوکراین در برابر حمله پوتین تحلیل می شود.
*پرواضح است که نیروهای مدافع ، وقتی می بینند که محدودیتی در بهره گیری از تجهیزاتشان ندارند ، با خیال راحت و بدون دغدغه از بابت اتمام آنها ، تسلیحات گرانقیمت و مدرن خود را مصرف می کنند .
5 ضعف اطلاعاتی روسیه
ایالات متحده و برخی کشورهای غربی داده های دقیقی از حمله روسها داشتند . به عبارت دیگر دست پوتین را خوانده بودند اما کرملین تا روز قبل از وقوع جنگ نیز ادعای آنها را انکار می کرد . شرایط میدانی نیز نشان میدهد ارتش روسیه برآورد واضحی از آنچه امروز پیش روی خود می بیند نداشته است.
*نباید فراموش کرد هر کشوری بخواهد در نبرد علیه دشمنانش پیروز شود، ابتدا باید در جنگ اطلاعاتی بر آنها غلبه کند .
نقل از کانال تلگرام اخبار سیاسی روز
یکی از ثروتمندترین الیگارشهای روسیه گفته است که تحریمها نخواهد توانست ولادیمیر پوتین را از ادامه جنگ در اوکراین منصرف کند.
در پی حمله روسیه به اوکراین، کشورهای غربی تحریمهایی علیه روسیه به اجرا گذاشتند که از جمله شامل تحریم شماری از الیگارشهای مشهور به ارتباط نزدیک با ولادیمیر پوتین بوده است.
میخائیل فریدمن، مالک آلفا بانک، به خبرگزاری بلومبرگ گفته که تلاش برای وادار کردن الیگارشهای روسیه به اعمال فشار بر پوتین یک هدف غیرواقعی است و به غرب هشدار داده که از "نحوه عملکرد قدرت و تصمیمگیری" در تشکیلات حکومتی روسیه درک درستی ندارد.
او گفته است که "اگر کسانی در اتحادیه اروپا معتقد باشند که به دلیل تحریمها، من میتوانم به آقای پوتین نزدیک شوم و به او بگویم که جنگ را متوقف کند، و این کار نتیجه میدهد، باید بگویم انتظار بیموردی است."
فریدمن گفته است: "در توزیع قدرت در روسیه، فاصله بین آقای پوتین و دیگران مثل فاصله بین زمین و کیهان است و صحبت با پوتین علیه جنگ برای هر کس که باشد، به منزله نوعی خودکشی است."
دیکتاتور شبیه پدری است که اولاد خود را از محیط عمل دور میکند و پس از مرگ خود اولادی بیتجربه و بیعمل بگذارد....پس باید گفت که در جامعه، افراد در حکم هیچاند و باید آنها را یک نفر اداره کند. این همان سلطنت استبدادی است که بود. مجلس برای چه خواستند و قانون اساسی برای چه نوشتند؟ و یا باید گفت حکومت ملی است و تمام مردم باید غمخوار جامعه بوده و در مقدرات شرکت نمایند. در این صورت منجی و پیشوا مورد ندارد. اگر ناخدا یکی است هر وقت که ناخوش شود، کشتی در خطر است و وقتی که مرد کشتی به قعر دریا می رود. واگر ناخدا متعدد شد، ناخوشی و مرگ یک نفر در مسیر کشتی موثر نیست.»
دکتر محمد مصدق