میرزاده عشقی
(1273 - 1303 هـ.خ)
شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس
مشخصات:
نام واقعی:
سیدمحمدرضا کردستانی
نام به انگلیسی:
تاریخ تولد:
1273/09/20 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1303/04/12 خورشیدی (30 سالگی)
محل تولد:
همدان
جنسیت:
مرد
ژانر:
شعر, نمایشنامه و سیاست
زندگینامه
میرزاده عشقی (سید محمدرضا کردستانی) متولد (۱۲۷۳ همدان - ۱۳۰۳ تهران)، شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامه نویس کرد دوران مشروطیّت و مدیر نشریه قرن بیستم بود؛ که در دوره نخستوزیری رضاخان، به دستور رئیس اداره تأمینات نظمیه (شهربانی) وقت، ترور شد. وی از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه بهشمار میرود که از عناصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت.
او را خالق اولین اپرای ایرانی میدانند.
بیشتر
کتابهای میرزاده عشقی
(3 عنوان)
جدیدترین
جدیدترین
محبوبترین
قدیمیترین
پرفروشترین
همه موارد
همه موارد
فارسی
انگلیسی
آخرین دیدگاهها
از زمین آه و فغان را زیب گردون میکنند
گاه عریان گشته با زنجیر میکوبند پشت
گه کفن پوشیده فرق خویش پُرخون میکنند
خادمِ شِمر ِ کنونی گشته وآنگه نالهها
با دوصد لعنت، ز دست شِمرِ ملعون میکنند
بر یزید زنده میگویند، هردم صد مجیز
پس شِماتت بر یزید مردهٔ دون میکنند
حق گواه است ار محمد زنده گردد ور علی
هر دو را تسلیم و دربندِ فقیهان میکنند
آید از دروازهٔ شمران اگر روزی حسین
شامش از دروازهٔ دولاب بیرون میکنند
حضرت عباس اگر آید پیِ یک جرعه آب
مَشکِ او را در دمِ دروازه وارون میکنند
قائمِ آلِ محمد، گر کند ناگـه ظهور
کلّهاش داغون، به ضرب چوبِ قانون میکنند
گر علیاصغر بیاید بر در ِ دُکّانشان
در دو پول آن طفل را یک پول مغبون میکنند
ور علیاکبر بخواهد یاری از این حاجیان
روز پنهان گشته شب بر وی شبیخون میکنند
گر یزید مقتدر پا بر سر ایشان نهد
خاک پایش را به آب دیده معجون میکنند
جمله مجنونند و لیلای وطن در دستِ غیر
هی لمیده صحبت از لیلی و مجنون میکنند
خود اسیرانند در بند جفای ظالمان
بر اسیرانِ عرب این نوحهها چون میکنند؟
در بزرگداشت فردوسی
این شنیدستم که عیسی، مرده ای را زنده کرد
مرده ای را زنده کرد و نام خود پاینده کرد
نیم گیتی شد مسخر از طریق دین او
شد جهان آئینه دار چهره آئین او
هر دو فرسخ یک کلیسائی بپا بر نام او
گشت تاریخ همه تاریخ ها ایام او
وقف شد یکشنبه ها از بهر نام نیک او
روز و شب ناقوس ها، گوینده تبریک او
الغرض در مردم از سیبری تا آمریک
دائما تعظیم و تکریم است بر آن نام نیک
گر حکیمی مرده ای را زنده سازد اینچنین
بهر او تکریم و تعظیم است در روی زمین
بهر فردوسی چه باید کرد؟ کو از کار خویش
یعنی از نیروی طبع و معجز گفتار خویش:
مرده فرزندان چندین قرن ایران زنده کرد
از لب آموی تا دریای عمان زنده کرد
میرزاده عشقی
این شعر معروف بر کنار سنگ قبر وی حک شده است:
خاکم به سر، ز غصه به سر خاک اگر کنم/ خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟
من آن نیم به مرگ طبیعی شوم هلاک/ وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم
معشوق عشقی ای وطن ای عشق پاک من/ ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم