تمام حرف من و سایر جمهوری خواهان در این نکته بسیار ساده نهفته است که نباید کسی را تا ابد ، آویزان قانون اساسی کرد تا از این طریق و به این بهانه به مرور در اطراف آن شخص یک حلقه قدرت فساد و استبداد شکل بگیرد حالا به اسم شاه یا خلیفه یا ملکه و یا .....
ولی رییس جمهور ۴ سال می آید و ۴ سال بعد ، خوب یا بد ، گورش را گم می کند و فرصت ایجاد ساختارهای استبدادی را ندارد
البته اگر مردم هشیار نباشند به اسم ریاست جمهوری نیز امکان تشکیل مدل پوتین - مدودوف و پایداری قدرت وجود دارد ولی به هر حال سخت تر است و استبداد و قدیس سازی از طریق سلطنت ، حتی مشروطه آسان تر شکل می گیرد
و گرنه ما نه پدرکشتگی با شاه داریم نه با طرفداران مودب یا هتاک او ...
افسوس که مردم ایران نیت کرده اند دوباره از چاه به چاله برگردند و نمی توانند مانند بیشتر ملل به دنبال همین ریاست جمهوری ۴ ساله باشند اینها نیاز مبرم به آقا بالاسر دارند ......
ولی رییس جمهور ۴ سال می آید و ۴ سال بعد ، خوب یا بد ، گورش را گم می کند و فرصت ایجاد ساختارهای استبدادی را ندارد
دقیقا درست میفرمایید. مثل بشار اسد مثل صدام حسین مثل الهام علیف مثل ر رئیس جمهور دیگهای که تو خاورمیانه دست روش بذاری ۴ سال بعد رفته!
حرف خودم را به خودم می زنی من که از مدل پوتین مدودوف گفتم منظورم همین بود
خودتان هم اعتراف می کنید وقتی از رییس جمهوری ۴ ساله ، دیکتاتوری در میاد دیگر از سلطنت و تاج تخت ابدی چه اژدهایی قراره در بیاد
به قول خود شما اینجا خاورمیانه است ....
چرا شما اصرار داری ، نظام سلطنتی که صدا و سیما و مجلس ملی و مجلس سنا و انتشارات و نخست وزیر و هیات وزرا و آموزش و پرورش را قبضه کرده بود و جواب معترضان خیابانی را با گلوله ژ۳ می داد و دستگیر شدگان را در دادگاه نظامی محکوم به زندان و اعدام می کرد و ساواکش از هیچ شکنجه ای ابا نداشت را
فاشیست ندانی ؟
خلقت ِ من در جهان یک وصله ی ناجور بود
من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود؟
خلق از من در عذاب و من خود از اخلاق ِ خویش
از عذاب ِ خلق و من یارب چه ات منظور بود؟
حاصلی ای دهر از من غیر ِ شرّ ُ و شور نیست
مقصدت از خلقت ِ من سیر شرّ ُ و شور بود؟
ذات ِ من معلوم بودت ، نیست مرغوب از چه ام
آفریدستی ، زبانم لال چشمت کور بود؟
ای چه خوش گر چشم می پوشیدی از تکوین ِ من
فرض می کردی که ناقص خلقت ِ یک مور بود
ای طبیعت گر نبودم من جهانت عیب داشت؟
ای فلک گر من نمیزادی اجاقت کور بود؟
قصد ِ تو از خلق ِ عشقی من یقین دارم فقط
دیدن ِ هر روز یک گون رنج ِ جوراجور بود
گر نبودی تابش ِ استاره ی من در سپهر
تیر و بهرام و خور و کیوان و مه بی نور بود؟
راست گویم ، نیست جز این علت ِ تکوین ِ من
قالبی لازم برای ساحت ِ یک گور بود
آفریدن مردمی را بهر گور اندر عذاب
گر خدایی هست ! ز انصاف ِ خدایی دور بود
مقصد ِ زارع ز کشت و زرع ، مشتی غله است
مقصد ِ تو زآفرینش مبلغی قاذور بود؟
گر من اندر جای تو ، بودم امیر ِ کائنات
هر کسی از بهر ِ کار ِ بهتری مامور بود
آنکه نتواند به نیکی پاس ِ هر مخلوق داد
از چه کرد این آفرینش را ، مگر مجبور بود
(میرزاده عشقی)
کتاب هفتم (اشعار عشقی) نارضیاتی از خلقت، صفحه 345
من که فکر نکنم هیچوقت از تاریخ ایران سردر بیارم یا اصلا بخواهم که سر دربیارم.. میگن حضرت علی فرموده
سه کس دوست تواند: دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو و سه کس دشمن تواند: دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو. اما..... اگر ایران و ایرانی رو میدید حدیثش را پس میگرفت (اگر این حدیث واقعی باشه)
اما اگر حدیث من را بشنوید تو ایران شش کس دوست تواند : دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو، دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو.
و شش کس دشمن تواند : دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو، دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو.
اگر کسی از حدیث من سر دراورد از تاریخ ایرانم سردر میاره :D
[quote='saeidborji']دوستانی که درباره تاریخ ایران و پیشینه این شاعر آگاهی دارند ممکنه بنده رو راهنمایی بفرمایند این شعر برای چه کسی سروده شده؟ این "دوست" کی بوده؟ و شاعر پشتیبان کدام حزب یا فرقه بوده؟
سپاس[/quote]
این شعر برای کورش هخامنشی سروده شده و در نمونه هایی دیگر؛ اینچنین ضبط شده است: کورش تو ببین بی سر و سامانی ایران
ضمن اینکه در بیت آخر؛ ایراد قافیه دارد.
مرحوم عشقی نیز از هواخواهان سید ضیاءالدین طباطبایی بوده است.
چرا نگردد آئین مرده شوئی باب ؟
چو نیست هیچ درین مملکت حساب و کتاب
کدام دوره تو دیدی که این رجال خراب
پیِ محاکمه دعوت شوند پایِ حساب؟ بجز سه ماهه زمان مهین ضیاء الدین
برای اطلاعات بیشتر به کتاب عشقی؛ سیمای نجیب یک آنارشیست-محمد قائد مراجعه بفرمایید.
درود برشما
میرزاده عشقی در این شعر بیان کرده
" ای دوست " ببین بی سر و سامانی ایران اینکه شما شاید از روی وطن خواهی شعر و دستکاری کردید زیاد جالب نیست و کوروش بزرگ نیازمند اینگونه جعلیات نیست در ضمن بیت آخر نیز به درستی بیان شده گمانم در خوانش آن مشکل داری
مصرع اول باید دقت کنی اینگونه خوانده میشه
عشقی ، بُوَد ار نوحـه گر ، امروز عجب نیست
مصرع دومم که مشخصه
خون میچکد از دیده ی ایرانی و ایران
مانا باشید
سلام علیکم
1-کم لطفی می کنید و بنده چیزی را دستکاری نکرده ام. عرض کردم مکتوبی اینچنینی نیز دیده بودم. چه کسی باید از قبر بیرون بیاید؟ چه کسی پریشانی ایران را ندید؟ لحد جای چه کسی شد؟
2-بنده نگفتم بیت آخر مشکل عروض دارد، گفتم اشکال قافیه دارد. قوافی را نگاه کنید:
سامانی،
پریشانی،
ویرانی،
زندانی،
حیرانی،
"ایرانی و"
.
.
"ایرانی و" با "حیرانیِ" هم قافیه نیست.
[quote='amirghorbani']ای دوست ببین بی سر و سامانی ایران / بدبختی ایران و پریشانی ایران
از قبر برون آی و ببین ذلت ما را / این ذلت ایرانی و ویرانی ایران
آوخ که لحد ، جای تو شد تا به قیامت! / رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران
[/quote]
دوستانی که درباره تاریخ ایران و پیشینه این شاعر آگاهی دارند ممکنه بنده رو راهنمایی بفرمایند این شعر برای چه کسی سروده شده؟ این "دوست" کی بوده؟ و شاعر پشتیبان کدام حزب یا فرقه بوده؟
سپاس
ای دوست ببین بی سر و سامانی ایران / بدبختی ایران و پریشانی ایران
از قبر برون آی و ببین ذلت ما را / این ذلت ایرانی و ویرانی ایران
آوخ که لحد ، جای تو شد تا به قیامت! / رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران
از وضع کنونی و ز بدبختی ملت / زین فقر و پریشانی و ویرانی ایران
گردیده جهان تیره و گشته ست دلم تنگ / گویی که شدم حبسی و زندانی ایران
بگرفته دلم سخت ز اوضاع کنونی / بیچارگی و محنت و حیرانی ایران
( عشقی ) بود ، از نوحه گر امروز عجب نیست / خون میچکد از دیده ایرانی و ایران
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کلیات مصور میرزاده عشقی
ولی رییس جمهور ۴ سال می آید و ۴ سال بعد ، خوب یا بد ، گورش را گم می کند و فرصت ایجاد ساختارهای استبدادی را ندارد
البته اگر مردم هشیار نباشند به اسم ریاست جمهوری نیز امکان تشکیل مدل پوتین - مدودوف و پایداری قدرت وجود دارد ولی به هر حال سخت تر است و استبداد و قدیس سازی از طریق سلطنت ، حتی مشروطه آسان تر شکل می گیرد
و گرنه ما نه پدرکشتگی با شاه داریم نه با طرفداران مودب یا هتاک او ...
افسوس که مردم ایران نیت کرده اند دوباره از چاه به چاله برگردند و نمی توانند مانند بیشتر ملل به دنبال همین ریاست جمهوری ۴ ساله باشند اینها نیاز مبرم به آقا بالاسر دارند ......
دقیقا درست میفرمایید. مثل بشار اسد مثل صدام حسین مثل الهام علیف مثل ر رئیس جمهور دیگهای که تو خاورمیانه دست روش بذاری ۴ سال بعد رفته!
خودتان هم اعتراف می کنید وقتی از رییس جمهوری ۴ ساله ، دیکتاتوری در میاد دیگر از سلطنت و تاج تخت ابدی چه اژدهایی قراره در بیاد
به قول خود شما اینجا خاورمیانه است ....
پدر ملت ایران ، اگر این بی پدر است
به چنین ملت و گور پدرش باید رید
فاشیست ندانی ؟
من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود؟
خلق از من در عذاب و من خود از اخلاق ِ خویش
از عذاب ِ خلق و من یارب چه ات منظور بود؟
حاصلی ای دهر از من غیر ِ شرّ ُ و شور نیست
مقصدت از خلقت ِ من سیر شرّ ُ و شور بود؟
ذات ِ من معلوم بودت ، نیست مرغوب از چه ام
آفریدستی ، زبانم لال چشمت کور بود؟
ای چه خوش گر چشم می پوشیدی از تکوین ِ من
فرض می کردی که ناقص خلقت ِ یک مور بود
ای طبیعت گر نبودم من جهانت عیب داشت؟
ای فلک گر من نمیزادی اجاقت کور بود؟
قصد ِ تو از خلق ِ عشقی من یقین دارم فقط
دیدن ِ هر روز یک گون رنج ِ جوراجور بود
گر نبودی تابش ِ استاره ی من در سپهر
تیر و بهرام و خور و کیوان و مه بی نور بود؟
راست گویم ، نیست جز این علت ِ تکوین ِ من
قالبی لازم برای ساحت ِ یک گور بود
آفریدن مردمی را بهر گور اندر عذاب
گر خدایی هست ! ز انصاف ِ خدایی دور بود
مقصد ِ زارع ز کشت و زرع ، مشتی غله است
مقصد ِ تو زآفرینش مبلغی قاذور بود؟
گر من اندر جای تو ، بودم امیر ِ کائنات
هر کسی از بهر ِ کار ِ بهتری مامور بود
آنکه نتواند به نیکی پاس ِ هر مخلوق داد
از چه کرد این آفرینش را ، مگر مجبور بود
(میرزاده عشقی)
کتاب هفتم (اشعار عشقی) نارضیاتی از خلقت، صفحه 345
سه کس دوست تواند: دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو و سه کس دشمن تواند: دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو. اما..... اگر ایران و ایرانی رو میدید حدیثش را پس میگرفت (اگر این حدیث واقعی باشه)
اما اگر حدیث من را بشنوید تو ایران شش کس دوست تواند : دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو، دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو.
و شش کس دشمن تواند : دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو، دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو.
اگر کسی از حدیث من سر دراورد از تاریخ ایرانم سردر میاره :D
سپاس[/quote]
این شعر برای کورش هخامنشی سروده شده و در نمونه هایی دیگر؛ اینچنین ضبط شده است:
کورش تو ببین بی سر و سامانی ایران
ضمن اینکه در بیت آخر؛ ایراد قافیه دارد.
مرحوم عشقی نیز از هواخواهان سید ضیاءالدین طباطبایی بوده است.
چرا نگردد آئین مرده شوئی باب ؟
چو نیست هیچ درین مملکت حساب و کتاب
کدام دوره تو دیدی که این رجال خراب
پیِ محاکمه دعوت شوند پایِ حساب؟
بجز سه ماهه زمان مهین ضیاء الدین
برای اطلاعات بیشتر به کتاب عشقی؛ سیمای نجیب یک آنارشیست-محمد قائد مراجعه بفرمایید.
میرزاده عشقی در این شعر بیان کرده
" ای دوست " ببین بی سر و سامانی ایران اینکه شما شاید از روی وطن خواهی شعر و دستکاری کردید زیاد جالب نیست و کوروش بزرگ نیازمند اینگونه جعلیات نیست در ضمن بیت آخر نیز به درستی بیان شده گمانم در خوانش آن مشکل داری
مصرع اول باید دقت کنی اینگونه خوانده میشه
عشقی ، بُوَد ار نوحـه گر ، امروز عجب نیست
مصرع دومم که مشخصه
خون میچکد از دیده ی ایرانی و ایران
مانا باشید
1-کم لطفی می کنید و بنده چیزی را دستکاری نکرده ام. عرض کردم مکتوبی اینچنینی نیز دیده بودم. چه کسی باید از قبر بیرون بیاید؟ چه کسی پریشانی ایران را ندید؟ لحد جای چه کسی شد؟
2-بنده نگفتم بیت آخر مشکل عروض دارد، گفتم اشکال قافیه دارد. قوافی را نگاه کنید:
سامانی،
پریشانی،
ویرانی،
زندانی،
حیرانی،
"ایرانی و"
.
.
"ایرانی و" با "حیرانیِ" هم قافیه نیست.
از قبر برون آی و ببین ذلت ما را / این ذلت ایرانی و ویرانی ایران
آوخ که لحد ، جای تو شد تا به قیامت! / رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران
[/quote]
دوستانی که درباره تاریخ ایران و پیشینه این شاعر آگاهی دارند ممکنه بنده رو راهنمایی بفرمایند این شعر برای چه کسی سروده شده؟ این "دوست" کی بوده؟ و شاعر پشتیبان کدام حزب یا فرقه بوده؟
سپاس
از قبر برون آی و ببین ذلت ما را / این ذلت ایرانی و ویرانی ایران
آوخ که لحد ، جای تو شد تا به قیامت! / رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران
از وضع کنونی و ز بدبختی ملت / زین فقر و پریشانی و ویرانی ایران
گردیده جهان تیره و گشته ست دلم تنگ / گویی که شدم حبسی و زندانی ایران
بگرفته دلم سخت ز اوضاع کنونی / بیچارگی و محنت و حیرانی ایران
( عشقی ) بود ، از نوحه گر امروز عجب نیست / خون میچکد از دیده ایرانی و ایران
از صدق و صفا دورم - # #
من قلدر پر زورم - # #
مامورم و معذورم - # #
من قائد جمهورم - # #