رسته‌ها

عبدالرحیم طالبوف
(1290 - 1213 هـ.خ)

سیاستمدار و نویسنده
مشخصات:
نام واقعی:
میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی
تاریخ تولد:
1290/0/0 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1213/0/0 خورشیدی (-77 سالگی)
محل تولد:‌
کوی سرخاب تبریز
جنسیت:‌
مرد
ژانر:‌
تاریخ و سیاست
زندگی‌نامه
به گفته خودش پدرش ابوطالب و پدربزرگش استاد علی مراد حرفه نجاری داشته‌اند. گفته‌اند عبدالرحیم در شانزده سالگی به تفلیس رفت و به تحصیل زبان روسی پرداخت و مقدمات دانش جدید را فرا گرفت و با جنبش‌های آزادی‌خواهی و آرای نویسندگان سوسیال دموکرات و ادبیات روسی آشنا شد و در تیمورخان شورا (بویناکسک کنونی) مقر حکومت داغستان مقیم شد و به مقاطعه‌کاری راه‌های قفقاز پرداخت و سرمایهٔ کافی اندوخت و در آن شهر ازدواج کرد. او در دوره تحرک فرهنگی و سیاسی قفقاز پرورش یافت و از دانش و فرهنگ سیاسی جدید تاثیر پذیرفت و از پنجاه و پنج سالگی به نوشتن آثار خود پرداخت و اعتبار و احترام بسیار یافت، تا آنجا که به علت نوشتن مقالاتی در ترویج افکار نوی اجتماعی و سیاسی جدید و تبلیغ آزادی و حکومت قانون و همچنین نشر علوم طبیعی به زبان ساده فارسی در ایران نزد رجال ترقی‌خواه و روشنفکران زمانه محبوبیت بسیار حاصل کرد و در ۱۲۸۵/۱۹۰۶ در دوره اول مجلس شورای ملی از تبریز به نمایندگی انتخاب شد، اما با آنکه نمایندگی را پذیرفت به تهران نیامد و در شهر تیمورخان شورا ماند. از وی فرزندی دختر به نام صونا، که زن مهندسی به نام عمراوف بود، باقی ماند. وی با نگارش کتاب‌هایی مانند مسالک المحسنین و کتاب احمد و … بر افکار بسیاری از مشروطه خواهان تاثیر گذاشت. به همان اندازه که تجدد خواهان، از آثار و دیدگاه‌های او جانبداری می‌کردند، برخی از عالمان روحانی، با وی سرگران بودند و این به سبب مطالبی بود که او در آثارش آورده بود، و ایشان در نگاه‌شان، با اصول دیانت اسلام همخوانی نداشت
بیشتر
ویرایش

کتاب‌های عبدالرحیم طالبوف
(7 عنوان)

آخرین دیدگاه‌ها

تعداد دیدگاه‌ها:
1

(1250-1329/1834-1911) میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی از نویسندگان و متفکران ایرانی قرن نوزدهم میلادی است که، علاوه بر ترویج علوم طبیعی و افکار اجتماعی و سیاسی جدید، در نقد ادبی نو در ایران نیز از پیشروان است. در این مقاله، توجه و تأکید ما منحصر به آراء و اندیشه های طالبوف در نقد ادبی است. بدیهی است که در بررسی منشاء افکار او در این زمینه ناچار باید نظری به زندگینامه او بیفکنیم تا نظریات انتقادی او در ادبیات نیز در رابطه با سیر تکاملی مجموعه افکارش کشف و بررسی شود. زندگینامه: عبدالرحیم پسر ابوطالب نجار تبریزی در 1250/1834 در محله سرخاب تبریز متولد شد. به گفته خودش پدرش ابوطالب و پدربزرگش استاد علی مراد حرفه نجاری داشته اند. گفته اند عبدالرحیم در شانزده سالگی به تفلیس رفت و به تحصیل زبان روسی پرداخت و مقدمات دانش جدید را فرا گرفت و با جنبش های آزادیخواهی و آرای نویسندگان سوسیال دموکرات و ادبیات روسی آشنا شد و مدتی بعد در تمرخان شوره (بویناکسک کنونی) مقر حکومت داغستان مقیم شد و به مقاطعه کاری راه های قفقاز پرداخت و سرمایه کافی اندوخت و در آن شهر ازدواج کرد. او در دوره تحرک فرهنگی و سیاسی قفقاز پرورش یافت و از دانش و فرهنگ سیاسی جدید بارور شد و از پنجاه وپنج سالگی به نوشتن آثار خود پرداخت و اعتبار و احترام بسیار یافت، تا آنجا که به علت نوشتن مقالاتی در ترویج افکار اجتماعی و سیاسی جدید و تبلیغ آزادی و حکومت قانون و همچنین نشر علوم طبیعی به زبان ساده فارسی در ایران نزد رجال ترقی خواه و روشنفکران زمانه محبوبیت بسیار حاصل کرد و در 1324/1906 در دوره اول مجلس شورای ملی از تبریز به نمایندگی انتخاب شد، اما با آنکه نمایندگی را پذیرفت به تهران نیامد و در شهر تمرخان شوره ماند تا در هفتادونه سالگی درگذشت. طالبوف و نقد ادبی طالبوف به عنوان نویسنده اصلاح طلب و منتقد اجتماعی اثر مستقلی در نقد ادبی ندارد، اما در آثار خود جای جای از ادبیاتی که به نظرش «مفید» نیامده، انتقاد کرده است. ما در جست وجوی این جنبه از کار او آثارش را بررسی و تحلیل می کنیم. آثار طالبوف عبارت است از: 1. نخبه سپهری (استانبول، 1310/1892): خلاصه ای در احوال پیغمبر اسلام. 2. کتاب احمد یا سفینه طالبی (دو جلد، استانبول، 1311-1312/1893-1894) در بیان اصول علوم طبیعی بر پایه آخرین تحقیقات علمی. 3. فیزیک یا حکمت طبیعیه (استانبول 1311/1893) ترجمه از روسی به فارسی در کشفیات علم فیزیک. 4. هیأت جدید (استانبول، 1311/1893) ترجمه اثری در هیأت و نجوم از کامی فلاماریون 1842-1925، از روسی به فارسی. 5. پندنامه مارکوس قیصر روم (121-180م) (استانبول، 1312/1894) ترجمه از روسی به فارسی همراه یادداشتی در مقدمه با عنوان «افاده مخصوص» در اشاره به تأثیر کلام. 6. مسالک المحسنین (قاهره، 1323/1905) حاوی افکار فلسفی و انتقاد اجتماعی. 7. مسائل الحیات (تفلیس، 1324/1906) در قوانین طبیعی حیات، حقوق آزادی انسان، تکامل جامعه مدنی و ترقی و تحول ژاپن. 8. ایضاحات درخصوص آزادی (تهران، 1325/1907) در تأثیر «در آزادی» از جان استوارت میل. 9. سیاست طالبی (تهران> 1329/1911) مشتمل بر دو مقاله سیاسی و ملکی. جز آثار یاد شده، طالبوف مقالات پراکنده ای نیز دارد که در مطبوعات آن زمان مانند انجمن و حبل المتین به چاپ رسیده است. طالبوف گاهی شعر هم می گفت که البته تنها از نظر مضمون و اندیشه انتقادی درخور توجه است و غرضش برانگیختن افکار ایرانیان در مسائل سیاسی و اجتماعی بوده است. او خود را «اولین شاعر پولتیک ایران» می دانست. نمونه هایی از این اشعار او را می توان در مسالک المحسنین یافت. همچنین قصیده ای نیز از او به چاپ رسیده است.از آثار یاد شده، تنها در کتاب احمد یا سفینه طالبی، مسالک المحسنین و سیاست طالبی می توان نظریات طالبوف را در نقد ادبیات جست وجو کرد. البته در مسائل الحیات نیز اشاره ای طنزآمیز به ادبیات معاصر خود دارد که آن را «السنه اموات» خوانده است

کتاب احمد اثر جاودانه یکی از شخصیت های فرهنگی برجسته کشورمان یعنی عبد الرحیم بن ابوطالب نجار تبریزی( مشهور به طالبوف) است که بیش از یک قرن پیش منتشر شد. این کتاب در واقع یک فرهنگنامه سه جلدی است که در قالب پرسش و پاسخ به برخی از مهمترین مفاهیم علمی، اجتماعی، تربیتی، تاریخی، فلسفی و مذهبی پرداخته است. طالبوف در کتاب احمد مفاهیم علمی را به صورت رسمی، که در یک کتاب درسی می توان یافت، عرضه نکرده، بلکه از داستان سرایی و خیال پردازی استفاده کرده است تا توجه مخاطب کودک یا نوجوان خود را به آن جلب کند. به علاوه، هر جا که لازم دیده حکایت های جذاب و آموزنده ای را چاشنی برنامه آموزشی خود کرده است.


۲_نویسنده در کتاب احمد به پرسش های فرزند خیالی خود، احمد، پاسخ می دهد. وی در کتاب اول و دوم این پرسش ها را در چند گفتار( به زبان خودش در چند صحبت) دسته بندی کرده است؛ جلد اول شامل 18 صحبت، جلد دوم 4 صحبت . اما در جلد سوم چنین ساختاری را رعاین نکرده و این کتاب بیشتر به یک وقایع نگاری آموزشی خیالی شبیه است.

احمد که پسر کنجکاو و پر جنب و جوشی است همگام با پیشرفت کتاب هم به لحاظ سن و هم به لحاظ دانایی پیشرفت می کند، به طوری که در کتاب سوم، تحصیلات خود را تمام کرده و مهندس شده است، صاحب تالیفات است و این بار اوست که برای پدر از تازه های علم و فن می گوید و پدر را به وجد می آورد. برای مثال، وقتی پدر از او می پرسد در جراید چه اخبار تازه ای خوانده است، احمد درباره کشف اشعه رادیو اکتیو می گوید و بین پدر و پسر بحث گرمی در این باره درمی گیرد.

نویسنده پرسش های هر گفتار را از یک سنخ، علمی، اجتماعی یا مذهبی، انتخاب نکرده بلکه در بیشتر گفتارها آمیزه ای از آنها را آورده است. پرسش ها در ابتدای هر گفتار فهرست شده اند و در متن گفتار با ماجراهایی که در یک زندگی روزمره خیالی رخ می دهند به هم ارتباط پیدا می کنند. برای مثال، در صحبت 4 از کتاب اول پیرامون مفاهیم زیر نوشته است:

وقت آدمی گرانبهاست. گبرها کیستند و کجایی هستند. تحصیل آتش و کبریت فرنگی، انکشاف فسفر و تحصیل او. شرح مختصر از قوه حرارت.

نویسنده بحث را این گونه آغاز می کند که با احمد قرار گذاشته است هر وقت میل دارد با پدر صحبت کند، اول بپرسد آیا وقت دارد و مطالبی از یک کتاب امریکایی درباره اهمیت برنامه ریزی برای وقت نقل می کند. سپس برخورد احمد با یک فقیر آتش پرست را نقل می کند که بنا به گفته احمد، پسر همسایه او را آزرده است. نویسنده در ادامه ضمن معرفی عقاید زردشتیان و تاریخ و مکان های گسترش آنان به اهمیت احترام گذاشتن به مذهب های دیگر اشاره می کند.

نویسنده چنین ادامه می دهد که احمد می خواست پرسش دیگری مطرح کند که صدای بزغاله اش بلند شد. احمد برای تیمار بزغاله می رود که متوجه می شود صادق با چرخ از چاه آب می کشیده که ناگهان میل میان چرخ از زور سایش آتش گرفته است. احمد دوان دوان خود را به پدر می رساند تا او را از آتش گرفتن خود به خود میل میان چرخ آگاه کند. پدر می گوید تعجبی ندارد و بشر نخستین که کبریت نداشته و با ساییدن آتش درست می کرده است. حال نویسنده به ماجرای کشف فسفر و نحوه ساختن کبریت اشاره می کند و در پایان تاسف می خورد که در کشور ما هنوز کارخانه ای نیست که چیز به این مهمی را تولید کند و محتاج فرنگی ها هستیم.

اگر به این نمونه گفتار بیشتر دقت کنید، درمی یابید که نویسنده پیش از پرداختن به یک مفهوم و طرح پرسش، ماجرای جالبی را نقل می کند تا توجه خواننده را به موضوع جلب و او را درگیر موضوع کند، نکته ای که امروزه از آن به گیرایی( (Engagement یاد می شود و جایگاه ویزه ای در برنامه ها آموزشی پیدا کرده است. نویسنده به نحو دیگری نیزخواننده را به خواندن هرگفتار ترغیب می کند. وی پرسش های ابتدای هر گفتار را به نحو جذابی مطرح می کند. به نمونه های زیر دقت کنید:

پادشاه ماهیان نیزه دارد. ماهی اره دار نجار است. دهن پلنگ دریا دروازه است. ماهی هشت پا کفش ندارد. فیل اطفال را دایگی می کند. درخت بائوباب یا نان مبارک. مورچه پنجاه و پروانه بیست و پنج هزار چشم دارد. به واسطه مفتول از چهل فرسخ می توان دید. از تار عنکبوت پارچه می بافند. از آسمان خون، شیر و برگ می بارد.

گنجاندن حکایت های جذاب نیز ترفند دیگر او برای همراهی بیشتر خواننده با سخنانش است. به عنوان مثال، در صحبت 13 از کتاب اول ماجرای سگ کشی در زاپن را لا به لای سخنانش نقل می کند:

۳_پدر تیزنابش(میکادو)، قرال زاپون، چون پسرش که ولیعهد بود در سال سگ تولد شده بود، به احترام مولود فرمان داد که در همه ممالیک محروسه خودش به سگ احترام مخصوص قرار بدهند، از ضرب و جرح آنها برحذر باشند. بعد از آن که پدرش مرد و خودش صاحب تخت و تاج گردید فرمان جدید صادر شد که به حکم موکد قرال، عموم تابعه زاپن باید از ضرب سگ و زجر آنها محترزباشند و جرئت ننمایند. اگر سگی ناخوش و مریض شود، طبیب بیاورند و دارو بپزند و ضماد ببندند و در صحت آنها اقدامات سریعه نمایند. اگر خلافی از آحاد تبعه در حق سگی مشهود و ممسوع شود، قتل و حبس موید کمترین جزای آن تقصیر بزرگ معدود خواهد شد... از این قانون حفظ الکلاب کمی نگذشته بود که تعداد سگان مملکت از شماره سکنه بیشتر شد. هر فقیری می بایست پنجاه سگ را نان و آب دهد و اگر ناز کند نیاز برد. حالت مردم زاپن چون حالت امروزی مملکت ما شد. اگر سگی می مرد، صاحبش مدتی در استنطاق بود که چرا، کی، و چگونه مرده. بعد از آن سگ مرده را کفن پوشیده، میان قوطی گذاشته( آن وقت بیشتر از صد کارخانه قوطی سازی بود) به مقبره سگان، که در خارج شهر جای بانزهتی بود، برده و دفن می کردند. سیاح گوید من هنوز در خاک زاپن بودم که میکادو مرد. سکنه عوض این که به تعزیه حکمران سگپناه مشغول شوند، در یک روز در همه ممالیک زاپون سگ کشی می کردند. مردم همدیگر را به فوت شاه سگ خواه و کشتار سگ های بی گناه تبریک می نمودند. هر کس بیشتر کشته بود، به مزیت خود فخر می نمود.

از ویزگی های دیگر این کتاب پرداخت خیالی برخی موضوع ها است که جذابیت خاصی به اثر بخشیده است. البته، همان طور که گفتیم ماجراهایی که محمل بیان مفاهیم علمی و آموزشی این کتاب هستند، تا حدود زیادی ساخته ذهن نویسنده اند. با وجود این، نویسنده در برخی گفتارها تصویر خیالی از جامعه متمدن آینده که سرانجام باید جای ایران عقب مانده آن روزی را بگیرد، مطرح می کند. برای مثال، در صحبت12 از کتاب اول می گوید که در باغچه نشسته بود که خبر دادند نماینده شرکت گاز، قرارداد ده ساله چراغ گاز را آورده و او برای پرداخت مبلغ قرار داد اقدام می کند. سپس برای احمد از فواید چراغ گازسوز و امکانات رفاهی ممالک متمدن سخن می گوید. البته، چنین امکاناتی در ایران آن زمان وجود نداشته است و نویسنده به طور غیر مستقیم از خرابی های کشور و بی تدبیری های حکام وقت سخن می گوید.

عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک