توماس مور
(1478 - 1535 م)
صدر اعظم انگلستان,فیلسوف, قدیس
مشخصات:
نام واقعی:
توماس مور
سایر نامها:
تامس مور
تاریخ تولد:
1478/02/07 میلادی
تاریخ درگذشت:
1535/07/06 میلادی (57 سالگی)
محل تولد:
لندن
جنسیت:
مرد
ژانر:
الهیات- فلسفه
زندگینامه
تامس مور فرزند سر جان مور، وکیلی موفق و همسرش اگنس (با نام دوشیزگی گرانجر) بود. مور به تحصیل در مدرسهٔ سنت آنتونی (یکی از بهترین مدارس آن دوران لندن) پرداخت. سپس سالهای ۱۴۹۰ تا ۱۴۹۲ را به عنوان خدمتکار در خانهٔ جان مورتن اسقف اعظم کانتربوری و صدراعظم انگلستان سپری کرد. مورتن مشتاقانه پشتیبان «آموزهٔ نوین» رنسانس بود و ارزش فراوانی برای مور جوان قایل بود. از آنجایی که باور داشت مور تواناییهای بالقوهٔ فراوانی دارد او را نامزد جایگاهی در دانشگاه آکسفورد کرد. جایی که مور در ۱۴۹۲ مطالعاتش را آغاز کرد. مور در آکسفورد آموزش کلاسیک دید. او شاگرد توماس لیناکر و ویلیام گروسین بود. پس از کسب مهارت در لاتین و یونانی مور در ۱۴۹۴ تنها پس از دو سال به اصرار پدرش برای پیگیری حرفهٔ وکالت آکسفورد را به قصد لندن ترک کرد. در ۱۴۹۶ او دانشجوی «لینکلن این» شد و تا ۱۵۰۲ در آنجا ماند تا اجازهٔ حضور در دادگاه را یافت.
تغییر فرقه مسیحی هنری هشتم همسر هنری هشتم کاترین آراگن پس از چند سقط و بچهٔ مرده نتوانسته بود وارث پسر برای پادشاه به دنیا آورد. او دختری به دنیا آورده بود بنام ماری. اما هنری وارث مرد میخواست و تصمیم گرفت ازدواج خود با کاترین را باطل کند. هنری به ندیمهٔ کاترین بنام آن بولین دل بست و تصمیم گرفت با آن ازدواج کند. پاپ وقت، کلمنت هفتم، با باطل شمردن ازدواج کاترین و ازدواج مجدد هنری موافقت نکرد (شایان ذکر است که در فرقه کاتولیک باطل شمردن ازدواج وجود ندارد مگر در موارد کاملاً استثنایی و این کاملاً متفاوت است با طلاق) و هنری که چنین دید در سال ۱۵۳۴ در پارلمان انگلستان خود را رئیس کل کلیسای این کشور اعلام داشت و پاپ را از این سمت در قلمرو انگلستان خلع کرد و فرقه کشور انگلستان را از کاتولیک به انگلیکان تغییر داد. نمایندگان پارلمان بر این تصمیم صحه گذاردند و از همان زمان کلیسای انگلستان از دستگاه پاپ جدا شده و دارای سراسقف (اسقف کانتربوری) از آن خود گردیده و طلاق و ازدواج مجدد آزاد شدهاست.
تامس مور در برابر خواست شاه هنری هشتم برای جدایی از کلیسای کاتولیک به مخالفت برخاست و پذیرش شاه به عنوان رئیس عظمی کلیسای انگلستان را رد کرد، عنوانی که مجلس طی مصوبهٔ اعظمیت ۱۵۳۴ اعطا کرده بود. پس از خودداری او از سوگند خوردن که طی مصوبهٔ جانشینیِ ۱۵۳۴ الزامی شده بود به زندان افتاد. در سال ۱۵۳۵ به جرم خیانت محاکمه شد و محکوم به گواهی دروغ گشته، سرش را از تنش جدا کردند
بیشتر
آخرین دیدگاهها
روزی که "توماس مور"، صاحب کتاب "آرمانشهر (یوتوپیا)" گردن زده شد
*ششم جولای، روزی است که سر #توماس_مور، فیلسوف و نویسنده انگلیسی، جانش را در راه پایداری بر باورهایش از دست داد و به دستور هنری هشتم پادشاه انگلستان، گردن زده شد... توماس مور به سال ۱۴۷۸ میلادی در یک خانواده ونیزی الاصل که از چند نسل پیش به انگلستان نقل مکان کرده بود، در لندن به دنیا آمد. پدرش در شورای پادشاهی قاضی و از نجبای درجه دوم بود. توماس تحصیلات خود را در آکسفورد به انجام رسانید. در نوزده سالگی در رم یک سلسله سخنرانی درباره "شهر خدا"، اثر "سن آگوستین" ایراد کرد. کمی بعد وارد یکی از صومعه های فرقه "شارترو" شد و مدت چهار سال بدون آن که تصمیم به ادای سوگند بگیرد در آن جا ماند. سپس صومعه را ترک گفته و ازدواج کرد و به شغل وکالت پرداخت. اوج به شهرت رسیدن توماس، مقارن با ظهور #مارتین_لوتر آلمانی و قیام او علیه کلیسای کاتولیک رم بود، و پس از آن که مارتین لوتر سلسله مقالات خود تحت عنوان رستگاری را در جامعه آن روز اروپا انتشار داد و کلیسای کاتولیک و اندیشه های خشک حاکم بر آن را به مبارزه طلبید، این توماس مور بود که برخلاف میل قلبی خود به دستور هنری هشتم مجبور شد در مقام پاسخگویی به مارتین لوتر برآمد و این مقارن زمانی بود که توماس مور از سوی پادشاه انگلیس ضمن ایفای نقش مشاور اعظم برای پادشاه، مسوولیت خزانه داری انگلیس را نیز بر عهده گرفته بود... در عرصه عمل میان مور و افکار و اندیشه های هنری هشتم هیچگونه سنخیتی وجود نداشت و همین ناسازگاری ها او را وادار ساخت تا در سال ۱۵۳۲، به بهانه بیماری از ریاست پارلمان و بسیاری از مناصب حکومتی استعفا دهد.
* توماس در سال ۱۵۱۶ میلادی، کتاب معروف #یوتوپیا (یا آرمانشهر) را که یک اثر تحقیقی سیاسی است، تالیف کرد. او در این کتاب یک جهان آرمانی به تصویر کشیده است که همه شهروندان آن میتوانند به خوشبختی دست یابند. او معتقد بود که آموزش و پرورش کلید تحول در یک جامعه است. او در یکی از آخرین نوشته هایش چنین مینویسد:
" اگر مردم خود را با آموزشی ضعیف در رنج و محنت قرار دهیم، و سبب شویم که از همان آغاز کودکی، منش و وجدان آنان به تباهی گراید، و سپس آنان را به دلیل جرم هایی کیفر کنیم که نتیجه آن، دریغ آموزش نخستین است. چه نتیجه ای از آن میتوان گرفت، جز آنکه نخست دزد میپروریم و سپس مجازاتش میکنیم! ".
* توماس مور در اثر مشهور خود #یوتوپیا، که بازتاب رویاهای رواقی گونه او برای جهانی است که او زیباترش میخواست، عدالتی را ترسیم میکند که آرمان اوست. یوتوپیای او، جزیره ای که مردمانش در همه چیز برابرند، و برده ای نیست، و زنان و مردان در حق تحصیل و پیشرفت برابرند، و مالکیت عمومی و اصل برابری نخستین اصل است. مدارای مذهبی در میان مردمان آن جزیره یک اصل است و کسی از برای باور دینی اش تحت تعقیب قرار نمیگیرد و...
*او زندگی خود را به جرم مخالفت با دو تصمیم شاه از دست داد. نخست مخالفت با تصمیم شاه، مبنی بر جدایی از ملکه آراگون و ازدواج مجددش که تا پای مرگ اعلام کرد که نتوانسته این تصمیم شاه را مطابق بر وجدان خود بیابد و بپذیرد و از این رو وقتی شاه از او حقیقت نظرش را خواسته، او گفتن راستی را که از نظر شاه تلخ بوده است، بر گفتن دروغ و عبور از مرزهای اخلاقی اش ترجیح داده و میدهد و عواقب آن را نیز میپذیرد و طلاق گفتن زن پادشاه را تایید نمیکند. دومین جرم او نیز عدم سوگند وفاداری به تصمیم شاه مبنی بر خروج از کلیسای واتیکان و ایجاد کلیسای مستقل انگلستان تحت نظر شاه بود. هنری هشتم، که در تاریخ به #سلطان_گردن_زدن مشهور است، #توماس_مور را که لقب "سِر" داشت اعدام کرد، تا دیگر مخالفان حساب کار خود را بکنند. توماس مور پانزده ماه مقاومت کرده و تسلیم نظر پادشاه نشده بود.
* منابع: مراجعه به کتابهای:
۱. آرمانشهر (یوتوپیا)، توماس مور، ترجمه داریوش آشوری
۲. تاریخ اندیشه های سیاسی در غرب، دکتر ابوالقاسم طاهری