رسته‌ها
رضا شاه
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 75 رای
نویسنده:
درباره:
رضا شاه
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 75 رای
از پیشگفتار کتاب:
نگاه من هم به رضاشاه کم و بیش همان روایت رسمی حکومتی بود: رضاشاه را انگلیسی ها به قدرت رساندند و او عامل آنها بود. هدف استعمار انگلستان از این کار وی هم بالطبع مشخص بود: تامین منافع آن کشو و تحقق اهداف و آرمانهای استعماری در ایران.
اگر رضاشاه راه آهن کشید، اگر دانشگاه تاسیس کرد، اگر صنایع جدید آورد، اگر ارتش مدرن ایجاد نمود، اگر قرارداد نفتی جدید با شرکت نفت انگلیس بست، در جملگی این اقدامات هدفی جز تامین منافع بلند مدت استعمار پیر در ایران نداشت. ایضا اقدامات دیگر وی همچون تصرف املاک، کشف حجاب، جدایی دین از سیاست، جلوگیری از دخالت روحانیون در سیاست، مبارزه با شعائر مذهبی همچون عزاداری های محرم، تلاش در احیای فرهنگ و تمدن ایران قبل از اسلام و... همگی به دستور انگلیسی ها صورت گرفت و به منظور از بین بردن فرهنگ ملی، بومی و ایرانی - اسلامی ایرانیان و جایگزین ساختن آن با فرهنگ و مظاهر غربی بود. سرانجام هم وقتی تاریخ مصرفش به پایان رسید، انگلیسی ها او را از قدرت برکنار کردند و به کمک یکی دیگر از عواملشان به نام فروغی، فرزندش محمدرضا پهلوی را جای وی آوردند. همانند بسیاری از دیگر ایرانیان، اینها مجموعه آگاهی های من در مورد رضاشاه بود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
300
آپلود شده توسط:
مندا
مندا
1398/06/24

کتاب‌های مرتبط

حکومت به شرط چاقو
حکومت به شرط چاقو
2.1 امتیاز
از 59 رای
سوداگران فحشا در عصر پهلوی
سوداگران فحشا در عصر پهلوی
1.9 امتیاز
از 25 رای
پهلوی استوری
پهلوی استوری
4.2 امتیاز
از 5 رای
روزگار پهلوی اول
روزگار پهلوی اول
4.5 امتیاز
از 8 رای
دین ستیزی رژیم پهلوی
دین ستیزی رژیم پهلوی
1.3 امتیاز
از 32 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی رضا شاه

تعداد دیدگاه‌ها:
233
به جای کپی پیست‌های ناشیانه از ویکی‌پدیا، بهتر است کمی مطالعه کنیم و بیندیشیم. حرف مفت زدن، راحت است. بگذریم از علاقه برخی دوستان به‌ظاهر فرهیخته به استناد و نقل قول از خبرگزاری‌های معلوم‌الحال و فیک‌نیوزهای دروغ‌پرداز، ولی جالب است یک مورد از مواردی که با سند و مدرک درباره ماهیت پلید بت‌های اعظم این افراد در همین صفحه آوردیم، پاسخی نگرفت. فقط برای بعضی‌ها مجالی شد جهت عقده‌گشایی، شعار دادن و تکرار افسانه‌های چهل ساله :-)
صادق زیبا کلام ( استاد علوم سیاسی ) ابتدا تصویری کاریکاتوری از ادبیاتی که خود مروج آن بوده به دست می دهد و سپس آن را نقد می کند . مثلاً تصویر او از نقش بریتانیا در به قدرت رسیدن رضا خان ( پس از جنگ جهانی اول ، متلاشی شدن عثمانی ، انقلاب سرخ در روسیه و تضعیف رقیب شمالی در ایران ) در حد رابطه آمر و مأمور و استخدام مزدور است ! ایرادی ندارد که انسان پیشینه و انگاره های خود را نقد کند ؛ اما نسبت دادن داستان پردازی آغشته به خیال خویش به دیگران ( به دیگرانی که تبیین رویدادها در عصر قدرت های جهانی را بی توجه به خواست ها و هدف های کانون های این قدرت ها ، تنگ نظری و سطحی اندیشی می دانند ) نارواست .

رضاخان چگونه کوه‌های آرارات را به ترکیه بخشید؟!
به گزارش مشرق، صفحه اینستاگرامی تاریخ پهلوی پستی درباره بخشش کوه‌های استراتژی آرارات به ترکیه توسط رضاخان منتشر کرد و نوشت:
بزرگترین ننگ تاریخی دوران حکومت رضاخان و جدایی بخش اعظمی از ایران و دادن مناطق استراتژیک به همسایه های ایران در پیمان سعد آباد
رضاشاه پهلوی ارتفاعات آرارات در غرب ایران را به ترکیه، قسمت‌هائی از شرق ایران را به افغانستان و منطقه سوق الجیشی اروند رود (شط العرب) را به عراق بخشید.
سرلشکر ارفع که در سفر رضاشاه به ترکیه عضو هیأت همراه وی بود، خاطراتی از این سفر در زمینه نوع نگرش رضاشاه نسبت به اختلافات مرزی ایران با همسایگان دارد که خواندنی است.
ارفع در خاطرات خود می‌گوید: «من عضو هیأت تحدید حدود و حل اختلافات بودم. در این هیئت کسانی چون محمدعلی فروغی و رشدی آراس شرکت داشتند. یک روز که من و یک سرهنگ ترک بر سر موضوعی مورد اختلاف با حرارت بسیار بحث می‌کردیم رشدی آراس گفت: «ما ترک‌ها به نظر اعلیحضرت شاهنشاه اطمینان و اعتقاد کامل داریم، سرهنگ ارفع پرونده‌ها و نقشه‌ها را به حضور ایشان ببرد هرچه فرمودند ما قبول داریم».
من نقشه‌ها و کاغذها را جمع کردم و یک راست به کاخ سلطنتی رفتم و به اتاق داخل شدم و گفتم عرایضی دارم. چند دقیقه بعد شاهنشاه وارد شدند در حالی که من نقشه‌ها را روی میز پهن کرده بودم. همین که نقشه‌ها را دیدند فرمودند: «موضوع چیست؟» من شروع کردم به توضیح دادن که فلان تپه چنین است فلان منطقه چنان است، آن‌جا سخت مورد نیاز ماست، و از این حرف‌ها… ولی پس از مدتی که با حرارت عرایضی کردم با کمال تعجب دیدم اعلیحضرت چیزی نمی‌فرمایند. وقتی سرم را بلند کردم دیدم شاه با حالت مخصوصی به من نگاه می‌کند گویی به حرف‌هایم چندان توجهی ندارد و تنها چشم به چشم من دوخته است تا ببیند من چه می‌گویم. من سکوت کردم. فرمودند: معلوم است منظور مرا نفهمیدی… بگو ببینم این تپه اینجا از آن تپه که می‌گویی بلندتر نیست؟ عرض کردم: «بلی قربان»... فرمودند: «آن را چرا نمی‌خواهی؟ این یکی چطور؟» عرض کردم «بلی». فرمودند: «منظور این تپه و آن تپه نیست. منظور من این است که دو دستگی و جدایی که بین ایران و ترکیه از چندین صد سال وجود دارد و همیشه به زیان هر دو کشور و به سود دشمنان مشترک ما بوده است از میان برود. مهم نیست که این تپه از آنکه باشد. آنچه مهم است این است که ما با هم دوست باشیم.».
من شرمنده شدم و کاغذها و نقشه‌ها را جمع کردم و به وزارت خارجه که محل تشکیل هیئت بود برگشتم. همه منتظر من بودند تا وارد شدم پرسیدند اعلیحضرت چه فرمودند؟ گفتم: «فرمودند ما دوست هستیم این موضوعات در کار نیست. تقسیم کنید این طرف تپه که رو به «قطور» است مال ما باشد و آن طرف مال ترک‌ها».
اینها هم حتما حب و بغض است اینها را من نمیگم مصدق نمیگه اخوند نمیگه سران قوم خودتان میگه از این حاتم بخشی زمان ان دو مفلوک مغزی زیاد بوده البته این داستانهای پر اب چشم خواندن دربارشون کار خیلی سختیه ای
درباره دشت ناامید هم، رضا‌علی دیوان‌بیگی -استاندار مازندران- در خاطراتش می‌گوید هنگامی که ژنرال فخرالدین پاشا که به عنوان حَکَم از ترکیه برای حل اختلافات ایران و افغانستان آمد دخالت کند، دولت ایران گفت هر چه ترک‌ها بگویند ما قبول داریم. ترک‌ها و افغان‌ها هر دو از اهل تسنن بودند، به همین دلیل طرف هم را گرفتند. او می گوید ژنرال فخرالدین در مازندران گفت شما که استان به این قشنگی دارید، چرا بر سر این دشت های سوزان سیستان و بلوچستان با افغانستان دعوا دارید. من گفتم به شما چه مربوط است؟ دیوان‌بیگی عصبانی شد. می‌گوید برگشتم به ژنرال گفتم به شما چه مربوط است، ما هر جا داشته باشیم برای ایران است. این چه حرفی است شما می‌زنید که ما چون مازندران را داریم سیبستان و بلوچستان را از دست بدهیم؟ در هر صورت آنجا هم ما دشت ناامید را به افغانستان دادیم. الآن هم این مشکلی که ما داریم و افغان‌ها آب را برگردانده‌‌اند و سیستان و بلوچستان خشک شده، به‌خاطر این است. خاطرات علم را بخوانید. نوشته است آقای هویدا امضایی کرد -که خودش می‌گوید لعنت بر هویدا- که سیستان و بلوچستان تا بیست سال دیگر خشک می‌شود.
در زمان حکومت داوود خان در افغانستان دولت ایران نوکر آمریکا بود. آمریکا گفت یک میلیارد به داوود‌خان کمک کنید. ارث پدری‌شان بود انگار که ما باید به اینها پول می‌دادیم. اما داوودخان قبول نکرد و گفت ما نداریم که پس بدهیم مگر به ما مجانی بدهید.
@ctr2006
وقتی گفته از روی حب و بغض و نفرت و کینه و تعصب و تقلید کورکورانه از مشتی معلوم الحال باشد، مجادله منطقی و استدلال و دلیل و برهان، راه به جایی نمی‌برد.
من به شخصه مدت هاست از هرگونه بحثی با این دسته از افراد خودداری میکنم چرا که در نهایت جز اتلاف وقت و انرژی چیز دیگری دربر ندارد. نرود میخ آهنین در سنگ.
چرا زمان جنگ جهانی دوم ترکیه اشغال نشد ترکیه ای که زمان جنگ جهانی اول با خاک یکسان شد چون فرماندهانش ادمهای پخمه ای مثل برادران سلطنت طلبمان نبودند همین اسلامگراهای خودمون جلو کل دنیا وایستادند اونم هشت سال بدی راه و جاده زمان صفویه حج حاج محمدرضا را چه طوری توجیه میکنه الله اعلم
وقتی شخصی از فردی نفرت بی دلیل داشته باشه مرتبا دست به اسپم گذاری های تک جمله ای می زند و بهانه های مطرح می کند که پاسخ آنرا پیشتر شنیده است
شاهان ایران از زمان صفویه تا اواخر قاجار نمی توانستند به مکه سفر کنند زیرا صحرای حجاز بخشی از امپراطوری عثمانی بود و شاه ایران نمی توانست در قلمرو رقیب وارد شود ( و سفر حج در آن زمان هفته ها به طول می انجامید جهت اطلاع آنزمان طیاره هنوز اختراع نشده بود و راه های کشور آباد نبود شهروندی قصد سفر از بوشهر به تهران را داشت باید وارد خاک عراق می شد و سپس راه تهران را پیش می گرفت) رضا شاه نیز نه وقت و نه دلیلی برای سفر به آن منطقه عقب افتاده داشت محمدرضا شاه که دنبال پیوند مدرنیته بود و از یک طرف خواهان اتحاد بیشتر با همسایگان بود ( شاه می دانست با قدرت گرفتن آل سعود و تشکیلات جدید کشور عربستان نیاز به روابطی دوستانه است) و سیاست کاستن از تنش تاریخی میان تشیع و تسنن را داشت و از طرفی دیگر خواهان توسعه به روش های نوین بود دشمنان شاه دیروز به وی خرده می گرفتند که چرا از تشییع فاصله گرفته و امروز خرده می گیرند چرا به حج سفر کرده است و خرده می گیرند که چرا شاه مملکت در قرن بیستم به کشور همسایه سفر کرده است و از مناطق زیارتی آن کشور دیدار کرده است. (بگذریم که حاکمان امروز ایران به دلیل اینکه نامشان در فهرست های سیاه هست از سفر کردن به خارج از کشور هراس دارند)
گاهی به رضا شاه گیر می دهند که چرا در زمان وی ایران اشغال شد ولی چیزی که نمی گویند این است که ارتش نوین ایران نوپا بود و سه قدرت بزرگ دوران یعنی بریتانیا و شوروی و آمریکا این اشغال گری را انجام دادند ( همین الان هم این سه کشور از نظر نظامی و سیاسی در شرایط مشابه قرار بگیرند هر کشوری را می توانند چند ساعته اشغال نظامی کنند) جالب است فرانسه در برابر ارتش آلمان نازی چند روزه تسلیم شد و خود ارتش هیتلری بعد از ویرانی آلمان تسلیم قدرت های حمله کننده به ایران شد
جالب است بدانید در جنگ جهانی اول قحطی به ایران آمد و صدهاهزار تن کشته شدند و سپس آنفولانزای اسپانیایی به دلیل بهداشت ضعیف صدهاهزار تن دیگر را کشت این وضع ایران اواخر جنگ اول جهانی بود
فاصله پایان جنگ جهانی اول تا شروع جنگ دوم حدود 20 سال بود و فاصله بین دو اشغال ایران در جنگ حدود 22 سال بود رضاه شاه در مدت کوتاه سلطنت 16 ساله خویش چنان زیربناهایی برای ایران ساخت که بعد از اشغال دوباره ایران چنین فجایعی رخ ندهد
رضاشاه با تسلیم از ویرانی ایران نیز جلوگیری کرد تسلیم ایران هرچند تلخ ولی باعث شد ایران مانند ده ها کشوری که در جنگ ویران ( و بعضا از ضفحه گیتی رفتند) شدند زنده بماند
رضا شاه در دوران سلطنت خویش هم باعث شد وقایع مشابه چون قحطی در ایران دوباره رخ ندهد و هم با استعفا و تسلیم خویش از نابودی ایران جلوگیری کرد
آیا این منتقدین از رضا شاه از چنین موضوعی اطلاع ندارند؟! به باور من دارند ولی دنبال بهانه هستند ، آیا این منتقدین می خواستند خاک ایران جولان گاه ارتش بی رحم سرخ برای سلاخی ایرانیان باشد؟ و به دنبال آن خاک ایران توسط شوروی برای مقاصد کمونیستی تکه تکه شود؟ یا دنبال بمب افکن های بریتانیایی روی شهرهای ایران بودند؟!
این اشخاص در حالی از شاه انتقاد می کنید که از خائن ترین اشخاص به ایران حمایت می کنند
این ادعاهایی که سلطنت طلب ها درباره سران قومشون میکنند قرار بود ما ملی گراها هم میکردیم باید ادعا میکردیم حسین فاطمی و محمد مصدق خود خدا یا حداقل فرزندان خدایان هستند چون یک دونه از فسادهای سیاسی و اخلاقی و اقتصادی سران سلطنت طلب در آنها راه ندارد
تنها شاه ایران که حج رفته محمدرضا پهلوی است یک ملی گرای حقیقی به سمت آرامگاه فردوسی در توس نماز میخواند شخصیتهای سیاسی مورد علاقه من هم به ترتیب اعتبار حسین فاطمی،محمد مصدق،غلامحسین صدیقی،داریوش فروهر هستند هیچکدام اینها هم رفیق خودشون تیمورتاش را نکشتند و زمینهای مردم در شمال تصاحب، نکردند توی بانکهای سوئیس هم حساب نداشتند

دانلود رایگان

اگر عضو نیستید در کمتر از یک دقیقه عضو شوید و کتاب اول خود را رایگان دریافت کنید.

ورود / ثبت‌نام

دانلود بدون معطلی

این کتاب را بدون نیاز به عضویت، خریداری کنید. پیش از خرید، می‌توانید از طریق گزینه مطالعه آنلاین، صفحاتی از کتاب را مشاهده کنید.

خرید   59,000 تومان
PDF
6 مگابایت
رضا شاه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک