رسته‌ها
کوروش دروغین و جنایتکار
امتیاز دهید
5 / 1.8
با 90 رای
نویسنده:
درباره:
کوروش کبیر
امتیاز دهید
5 / 1.8
با 90 رای
۲۰ مهر ۱۳۵۰ آغاز دور تازه‌ای از حکومت پهلوی دوم بود. روزی که محمدرضا پهلوی با قرائت خطابه‌ای در برابر مقبره کوروش هخامنشی در پاسارگاد، آغاز جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را اعلام کرد. این نمایش بزرگ که ظاهراً به بهانه بزرگداشت ۲۵ قرن حکومت پادشاهی در ایران آغاز شده بود در عمل به تصویری از کیش شخصیت آخرین شاه ایران تبدیل شد و در شرایطی که متجاوز از نیمی از جمعیت ایران آن روزگار در روستا‌ها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت زندگی می‌کردند، شاه برای این مراسم بیش از سیصد میلیون دلار هزینه کرد تا چهره‌ای دیگر از حکومت خود به نمایش بگذارد. حکومتی در ادامه حکومت کوروش که به درست یا غلط نمادی از «تمدن بزرگ ایران» بود.
این حرکت شاه واکنش‌هایی در پی آورد. واکنش‌هایی از سوی مخالفان وی در پایگاه مذهب، که گویی سخن شاه را باور کرده بودند که او تجسم عینی کوروش آرمیده در خاک است. وقتی محمدرضا پهلوی می‌گفت: «کوروش آسوده بخواب که ما بیداریم» شاید تصوری نداشت از اینکه بیداری او خواب کوروش را آشفته خواهد کرد که مخالفان شاه او را بدل از کوروش دیدند و پس هر آنچه فریاد از اعمال او داشتند بر سر کوروش کشیدند. درست در همین مقطع بود که رساله «کوروش دروغین و جنایتکار» به قلم شیخ صادق خلخالی نوشته شد. این رساله که نمونه‌ای از موضع‌گیری مخالفان مذهبی شاه در مقابل همسان‌سازی وی با پادشاه هخامنشی بود، کوروش را "سفاک و خونریز" دانسته و او را به انحراف اخلاقی متهم می‌کرد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
62
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
محمدپپ
محمدپپ
1398/04/19

کتاب‌های مرتبط

سکاها: پیدایش، زندگی، هنر
سکاها: پیدایش، زندگی، هنر
4.3 امتیاز
از 6 رای
کوروش کبیر
کوروش کبیر
4.4 امتیاز
از 14 رای
آرمان شهریاری ایران باستان
آرمان شهریاری ایران باستان
4.6 امتیاز
از 37 رای
Achaemenid Sculpture
Achaemenid Sculpture
4.8 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کوروش دروغین و جنایتکار

تعداد دیدگاه‌ها:
127
خاک بر سر کسی که کوروش بزرگ رو اینچنین بنامه . خاک بر سرش
[quote='vforw']
من نام تاریخ طبری را جاگذاشتم و نگفتم. طبری درباره کتابسوزی به تفصیل سخن میگوید.[/quote]
لطف کنید مشخصات جلد و صفحه تاریخ طبری را که به کتابسوزی اشاره می کند؛ بیان بفرمایید. چون پس از بررسی مجدد؛ اشاره ای به کتابسوزی اعراب در آن یافت نشد.
[quote='vforw']
ممنون از شعور بالایتان. من خودم کامل کتاب را نخوانده ام و فقط از قسمت منابع کتاب سوزی رفتم نگاه کردم و سندیتش را دریافتم. خخیلی خواستار مطالعه اش هستم اما متاسفانه خسته میشم که همش برای جلد اوله که پراز عبارات مذهبی که خیلی تکرار میشن و تاریخ انبیا است که علاقه ای به آن ندارم. برنظرشما مطالعه اش را از کجا آغاز کنم.
سپاس[/quote]
دو مجلد نخست به تاریخ انبیای کرام و جهان (در واقع همان تاریخ ایران) اختصاص دارد و بخش تاریخ ایران باستان را می توانید در همان مجلد دوم مطالعه بفرمایید.
از روشنفکران به اصطلاح آزادی خواه لیبرال دمکرات فدرالیستی پُستمدرن چهار فازه و شش موتوره اند !

چه عبارتی!!! و چهقدر با نفرت بیان شده
من معنی لیبرال پستمدرن فدرال چهار فازه و شش موتوره نمی دونم چیه!!!
می دانم خودم به شخصه گرایش های زیادی به لیبرال دموکراسی دارم. البته هیچ چیز برای من وحی ملزم نیست
ولی مایلم بدانم اسناد و آمار خود را از کجا آورده اید؟ لطفا اسناد معتبر خود را مبنی بر عدم دفاع ملی گراها و لیبرال ها از میهن خود ارائه دهید. چیزی که من حداقل از نسل پیشین خود شنیده ام این بود که جنگ برای بقا جمهوری اسلامی لازم بود و علارغم مخالفت میهن دوستان با ادامه جنگ خمینی با صدام بسیاری از ملیون مجبور شدند انرژی خود را برای دفاع از میهن خویش در برابر صدام قرار دهند نه رژیم نامشروع داخل کشور
قبلا نیز به شما گفته شد از همه طیف ها به دلایل مختلف هستند اشخاصی که حامی جنگ باشند وجود دارند. ولی خوشبختانه آن اشخاص در اقلیت ناچیزی هستند.
اشخاصی که روز موسوم به کوروش را گرامی می دارند طیف های مختلفی هستند و حتی اشخاص مذهبی نیز بین آنان وجود دارد و از آنجا که چپ ها نفرت بیمارگونه ای از مظاهر ملی و ایران دارند از هرگونه بزرگداشت برای مظاهر ملی بیزار هستند.
مایلم بپرسم شما که مغرب نشینی را برگزیده اید و دور از دریای پرتلاطم و طوفان زده ایران هستید از لب ساحل آرام مدیترانه چه راه کارهایی برای مبارزه با رژیم نامشروع و اشغال کننده ایران ( البته اگر مخالف رژیم باشید) پیشنهاد کرده اید و چهقدر برای محکوم کردن جنایات این رژیم تلاش کرده اید؟ امیدوارم عمکلرد شما به تبلیغات برای رای به یک نامزد خط امامی (اصلاحات چی) تنها نبوده باشد. شما که علارغم گرایش چپگرایی در یک دموکراسی غربی و از مراکز لیبرالیسم هستید (و در کوبا و کره شمالی و کشورهایی که یادگاری از کمونیزم دارند نیستید) امکان زیادی برای مبارزه یا حداقل اعتراض به سرکوب در ایران دارید. امید است آمریکا ستیزی شما مانع از وظیفه شما در قبال میهن خویش نشود و به بهانه آمریکایی ستیزی که امری لذت بخش و تسکین دهنده برای یک چپ است مدافع سرسخت عملکرد جمهوری اسلامی نشوید.
به شما پیشنهاد می کنم اگر در تجمع ایران دوستان و حامی حقوق بشر در ایران در کشوری که در آن سکونت دارید و از شر جمهوری اسلامی به آن پناه برده اید. حضور به عمل نمی آورید حداقل آنان را به ایران ستیزی و عامل بیگانه بودن متهم نکنید.
منتظر منبع آماری قابل استناد شما بر جمله:
همانطور که در طول جنگ صذام بر علیه ایران ، همین کوروش پرستان هیچ کاری برای زادگاه کوروش شان نکردند درحالیکه بیشتر رزمندگانی که جانشان را فدا کردند تا ناموس و خاک ایران را نگهدارد اهمیتی به کوروش نمیدادند ولی میهندوستی خودشان را با جانشان ثابت کردند .

هستم
برای من بسیار عجیب است که یک چپ گرا ملی گرایان را به عملکرد ایران ستیزانه متهم می کند درحالی که چپ ها در طول تاریخ خویش نفرت زیادی از ایران و سنت ها و فرهنگ و تاریخ ایران داشته اند و همیشه میراث و هویت ایرانی را سدی بزرگ برای امیال بیمارگونه توده ای خویش می دیدند.
متاسفانه دید گاههایی منتشر شده که اهل سنت با ایمه ما شیعیان دشمنی دارند کاملا غلط است من چندین سال است با انها مراوده دارم کاملا بر عکس است وسادات زیادی بین انها هست
[quote='Khwanirath']نقل قول از vforw:
من نام تاریخ طبری را جاگذاشتم و نگفتم. طبری درباره کتابسوزی به تفصیل سخن میگوید. کتاب های دیگرهم اینگونه هستند مگرآنکه به خلاصه رد شد باشند.
به نظر می رسد منابع شما در باب کتابسوزی موثق تر باشد. الان متاسفانه به خاطر ندارم که طبری چه گفته بود. نزدیک به ده سال از مطالعه آن می گذرد ولی اگر چنین دیده اید؛ لابد هست.[/quote]
ممنون از شعور بالایتان. من خودم کامل کتاب را نخوانده ام و فقط از قسمت منابع کتاب سوزی رفتم نگاه کردم و سندیتش را دریافتم. خخیلی خواستار مطالعه اش هستم اما متاسفانه خسته میشم که همش برای جلد اوله که پراز عبارات مذهبی که خیلی تکرار میشن و تاریخ انبیا است که علاقه ای به آن ندارم. برنظرشما مطالعه اش را از کجا آغاز کنم.
سپاس
[quote='vforw']
من نام تاریخ طبری را جاگذاشتم و نگفتم. طبری درباره کتابسوزی به تفصیل سخن میگوید. کتاب های دیگرهم اینگونه هستند مگرآنکه به خلاصه رد شد باشند. [/quote]
به نظر می رسد منابع شما در باب کتابسوزی موثق تر باشد. الان متاسفانه به خاطر ندارم که طبری چه گفته بود. نزدیک به ده سال از مطالعه آن می گذرد ولی اگر چنین دیده اید؛ لابد هست.
من با هر گونه بت سازی چه کوروش و چه گوارا و چه ترامپ : ) باشدمخالفم و هیچ احساس ویژه ای نسبت به کوروش ندارم و اهمیت ویژه ایی به او نمیدهم، البته روشن است که شخصیت های تاریخی بی عیب نبوده اند و بر پایه روش دید امروزی هم ستایش پذیر و هم نکوهش پذیر اند و نقد آنها رواست ولی دو شرط دارد ، یکی اینکه بیاییم به همین روش همه شخصیت های تاریخی (حتی پیامبران دینهای ابراهیمی) را نیز با انصاف و بیرون از کینه و فرای جهت گیری های سیاسی نقد کنیم ، و دیگر اینکه از این نقد خواسته های پنهان و زیرکانه کینه توزانه دیگری نداشته باشیم ، ولی افسوس معمولا در زندگی ام دیده ام که بیشتر آنهایی که وجود کوروش و یا کارکرد او را نکوهش میکنند بی طرف نیستندو معمولا با خود هویت ایرانی مشکل دارند و یا آشکار قومگرای تجزیه طلب اند یا گرایش به سَلَفی گری (سنی و شیعه ) دارند و یا از روشنفکران به اصطلاح آزادی خواه لیبرال دمکرات فدرالیستی پُستمدرن چهار فازه و شش موتوره اند ! ، بعضی از ایرانی ها هم هستند که کوروش را همچون خدا میپرستند و هر سال به طواف کعبه کوروش میروند ولی در عمل بیگانه و دلار پرستند و حاضر نیستند در دفاع از دشمن بیگانه هیچ کاری کنند و حتی خیلی از همین ها که شعار کوروش و فروهر و رضاشاه میدهند خواهان حمله آمریکا و غربستان به کشورشان اند که دقیقا همین منش بر ضد آرمانهای میهندوستانه است و همانطور که در طول جنگ صذام بر علیه ایران ، همین کوروش پرستان هیچ کاری برای زادگاه کوروش شان نکردند درحالیکه بیشتر رزمندگانی که جانشان را فدا کردند تا ناموس و خاک ایران را نگهدارد اهمیتی به کوروش نمیدادند ولی میهندوستی خودشان را با جانشان ثابت کردند .
[quote='vforw']مسلمانان به دلیل عقب ماندگی معتقد بودند که فقط قرآن لازم است چون تمام علوم در آن است و نیازی به کتاب های دیگر نیست ... [/quote]
در راستای گفته های شما علاوه بر نویسندگان مسلمان عرب همچون ابن خلدون، ابوریحان بیرونی که در قرن پنجم می زیست، در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه ترجمه اکبر داناسرشت چنین می‌نویسد:
قتیبه بن مسلم هر کس که خط خوارزمی می دانست از شمشیر می گذارند و آنان که از اخبار خوارزمیان آگاه بودند اخبار و اطلاعات را میان خود تدریس می کردند به دسته پیشین ملحق کرد. بدین سبب اخبار خوارزم به طوری پوشیده ماند که پس از اسلام نمی توانست آن ها را دانست (صفحه 57)
قتیبه بن مسلم باهلی نویسنده و هربدان خوارزم را از دم شمشیر گذاریند و آنچه مکتوب از کتاب و دفتر داشتند همه را طعمه آتش کردند و از آن وقت خوارزمیان امی و بی سواد ماندند و تنها نیازمندی های ایشان در تاریخ به نیروی حافظه است و چون زمان طولانی شد اختلاف خود را فراموش کردند و آنچه را همگی بر آن بودند در تاریخ ماند. (صفحه 75)
کوروش دروغین و جنایتکار
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک