اسرار محاکمه قاضی محمد و یارانش

مثل سگ دار زدن قاضی محمد رو .این عاقبت وطن فروشان است

هه ره کوردمو ئیرانیم

نمیدانم. باور کنونی من این است که:
"آنزمان قدرتهای بزرگ، بسیار بیش از امروز در سیاست دیگر کشورها دخالت میکردند. من فکر میکنم که رضا خان با حمایت انگلیس، رضا شاه شد اما قاضی محمد خواست اما نتوانست از قدرتهای زمانه کمک گیرد. نمیدانم که اگر حمایت شوروی پلید را جلب میکرد تجزیه طلبی میکرد یا نه؟"
باور من این است اما حقیقت شاید چیزی دیگر باشد. نمیدانم.

هم میهن عزیز
اینکه میفرمائید خانواده قاضی محمد با روسها میجنگیده حتما متوجهید که منظور روسیه تزاری است والا جمهوری ادعائی ایشان تحت حمایت جدی دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی قصد خود مختاری و جدائی از ایران داشت کما اینکه در آذربایجان هم همین برنامه با نقش آفرینی پیشه وری در دست اجرا بود که خوشبحتانه هر دو پروژه ناکام ماند این را بدانید که آنها که دم از خود مختاری قومیت های ایرانی میزنند دلشان بحال آن اقوام نسوخته بلکه نقشه های دیگر در سر دارند.

[quote='srzl']قاضی محمد در واقع دشمن روسها بود. چرا که در جریان جنگ جهانی اول، خانواده او به جنگ روسها رفتند و چندین نفر از خانواده اش در جنگ با روسها کشته شدند.
روسهای وحشی به مهاباد حمله کردند. ده هزار نفر را کشتند و هر چه توانستند به زنان تجاوز کردند و هزاران زن و دختر مردم را دزدیدند و به "مردم مشروطه خواه تبریز" و مردم روسیه فروختند.
منبع: خبرگزار کردپرس
اسناد به جامانده از تشکیلات جمهوری مهاباد نشان میدهد که اگرچه در توصیف حکومت محلی خود از واژه ی "جمهوری" استفاده شده با اینحال این تشکیلات به دنبال آن بوده که در چهارچوب ایران به خواسته های خود برسد. اگرچه تاکید کرده بودند که در صورتی که حکومت مرکزی اجازه تحقق خواسته های آنان را در چهارچوب ایران ندهد به استقلال فکر خواهند کرد. حقوق کارکنان جمهوری از تهران پرداخت میشده و با تهران ارتباط داشته اند. بنابراین آنها به دنبال چیزی شبیه به فدرالیزم بوده اند.
قاضی محمد نمیتوانست قدرت واقعی روسها را نادیده بگیرد همین شد که به آنجا سفر کرد تا اگر هم نتواند برای اهدافی که خیرخواهانه میپنداشت از آنان کمک گیرد دست کم مانع از رفتار شوم آنان شود.
جالب است که کاربران کردستانی پاسخی به کامنتهای سراسر تهمت و کینه ی ایرانیها نمیدهند. گویا عمیقا نا امید شده اند.
زلزله ی کرمانشاه نشان داد که ایران یکی است. در این بین ساواک و تبلیغاتش هیچ است. این صدای شجریان و مهر مردم ایران است که این خاک را به هم پیوند میدهد و نه پارانویای ساواک.[/quote]

[quote='دانگاه']متاسفم از این رفتارتون که دیدگاه بنده را حذف می کنید ودر صدد نیستید که راه حل نشان دهید .با یک عضو قدیمی نباید اینطور رفتار کرد.پاسخگویی یک هنر است.بنده چیزی نخواستم از لحاظ کمک مالی هم تا آنجا که مقدور باشد آماده ام،ولی لطفا ما را از خانه امان بیرون نکنید.بفرمایید چکار بکنیم[/quote]
بنده در پروفایل شما پیام گذاشتم اما گویا پیام های پروفایل را نگاه نکردید.

متاسفم از این رفتارتون که دیدگاه بنده را حذف می کنید ودر صدد نیستید که راه حل نشان دهید .با یک عضو قدیمی نباید اینطور رفتار کرد.پاسخگویی یک هنر است.بنده چیزی نخواستم از لحاظ کمک مالی هم تا آنجا که مقدور باشد آماده ام،ولی لطفا ما را از خانه امان بیرون نکنید.بفرمایید چکار بکنیم

ضمن احترام و درود به هموطنان کرد
قاضی محمد خائن حزب دموکرات و کوموله آن زمان بود،در واقع بنیانگذاران گروهک های تروریستی مثل حزب دموکرات،کوموله،پژاک،پ.ک. و ... همان سیمیتکو تروریست و قاضی محمد بودند

قاضی محمد در واقع دشمن روسها بود. چرا که در جریان جنگ جهانی اول، خانواده او به جنگ روسها رفتند و چندین نفر از خانواده اش در جنگ با روسها کشته شدند.
روسهای وحشی به مهاباد حمله کردند. ده هزار نفر را کشتند و هر چه توانستند به زنان تجاوز کردند و هزاران زن و دختر مردم را دزدیدند و به "مردم مشروطه خواه تبریز" و مردم روسیه فروختند.
منبع: خبرگزار کردپرس

اسناد به جامانده از تشکیلات جمهوری مهاباد نشان میدهد که اگرچه در توصیف حکومت محلی خود از واژه ی "جمهوری" استفاده شده با اینحال این تشکیلات به دنبال آن بوده که در چهارچوب ایران به خواسته های خود برسد. اگرچه تاکید کرده بودند که در صورتی که حکومت مرکزی اجازه تحقق خواسته های آنان را در چهارچوب ایران ندهد به استقلال فکر خواهند کرد. حقوق کارکنان جمهوری از تهران پرداخت میشده و با تهران ارتباط داشته اند. بنابراین آنها به دنبال چیزی شبیه به فدرالیزم بوده اند.
قاضی محمد نمیتوانست قدرت واقعی روسها را نادیده بگیرد همین شد که به آنجا سفر کرد تا اگر هم نتواند برای اهدافی که خیرخواهانه میپنداشت از آنان کمک گیرد دست کم مانع از رفتار شوم آنان شود.
جالب است که کاربران کردستانی پاسخی به کامنتهای سراسر تهمت و کینه ی ایرانیها نمیدهند. گویا عمیقا نا امید شده اند.
زلزله ی کرمانشاه نشان داد که ایران یکی است. در این بین ساواک و تبلیغاتش هیچ است. این صدای شجریان و مهر مردم ایران است که این خاک را به هم پیوند میدهد و نه پارانویای ساواک.

هر کشوری حق دارد تا برای نگاهداشت یکپارچگی و حریم مقدس مرزهای اش با یاغیان مسلح و تروریستها مبارزه و آنها را محاکمه کند ، و جالب اینکه برخلاف پیشگفتار کتاب در گذشته ، در زمان کنونی این آمریکاست که از پان کردها و تجزیه طلبان دارد پشتیبانی میکند، در ضمن آنهایی که دم از آزادی و دمکراسی میزنند حتی دمکراتیک ترین کشور اروپای غربی اجازه نمیدهد تا گروهی مسلح امنیت شهروندانش را بخطر بیاندازد و با آنها بشدت برخورد میکند.