رسته‌ها
حماسه ستارخان
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 31 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 31 رای
ترجمه متفاوت

این کتاب درباره خانواده ستارخان و برادر بزرگترش اسماعیل که هنگام شرکت در یک قیام ضد دولتی کشته شد- و بعدها ستارخان هم به پیروی از برادر بزرگترش علیه رژیم شاه قیام کرد- و غیر از اینها نیز مطالبی نوشته شده است. در این نوشته به ویژه روی سرشت پیکارهای ستارخان که بر بنیاد جنبش دموکراتیک انترناسیونالیستی انجام پذیرفته، تکیه شده است و قهرمان این سرگذشت در کلیه پیکارهایش از این اصل پیروی کرده است.
این کتاب در اصل به زبان آذربایجانی نوشته شده و به سال 1957 در باکو و همچنین به سال 1963 در مسکو منتشر گردیده است. "ک.گربونوا" کتاب را از آذربایجانی به روسی ترجمه و بنگاه مطبوعاتی "ساویتسکی پیستال" به سال 1972 آن را با تیتراژ صدهزار نسخه در مسکو چاپ و منتشر کرده است. کار ترجمه کتاب حاضر از متن روسی به فارسی در سال 1353 پایان یافته است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
863
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
morad850
morad850
1397/12/10

کتاب‌های مرتبط

مردی که از تاریخ آمد
مردی که از تاریخ آمد
4 امتیاز
از 35 رای
از ولگردی تا دیکتاتوری
از ولگردی تا دیکتاتوری
4 امتیاز
از 42 رای
امیر آبادان
امیر آبادان
4.7 امتیاز
از 9 رای
خانه کوچک
خانه کوچک
4.4 امتیاز
از 7 رای
آینه دانشوران
آینه دانشوران
4.3 امتیاز
از 3 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی حماسه ستارخان

تعداد دیدگاه‌ها:
7
اگر همه پیرو راستی ها باشیم همه گرفتاری ها گره گشایی خواهد شد . تُرک نام یک تیره از نژاد زردپوست آلتایی است. آذربایجانی هیچگاه زرد پوست نبوده است که پیرو آن بتواند تُرک باشد. در آفریقا بیشتر سیاهپوستان این قاره فرانسوی سخن می گویند ،اما هیچ ابلهی نمی گوید سیاهپوستان آفریقایی فرانسوی یا اروپایی نژاد هستند. زبان سنجه نژاد و پیشینه انسان ها نیست . آریایی بودن و تُرک(زردپوست) بودن را به کناری نهیم و فارغ از هر رنگ و نژاد و زبان ، تنها و تنها ایرانی بودن را فریاد زنیم. همه و همه برابر ، برادر و ایرانی . آذری ، کورد ، لر ، بلوچ ، عرب زبان ، فارس زبان و ... ، هاممیسی بیر و گردش و ایرانییخ . یاشاسین منیم جانیم ایران
عرض ادب به همه دوستان عزیز و فرهیخته
در اینجا باید چند نکته و بحث اساسی را از یکدیگر جدا و متمایز ساخت :
اول ) بحث روشنفکر و روشنفکر مسئول
دوم ) هویت اجتماعی و نقش قهرمانان و مفاخر فرهنگی و ؛
دیگر ، درک و شناخت نسبی از تاریخ .
۱)
بحث روشنفکر و روشنفکری از مباحث مهم و اساسی جوامع انقلابی است و نویسندگان ما در ۵۰ سال اخیر
برداشت های گوناگونی را از این مفهوم و واقعیت تاریخی، اجتماعی آن ارائه نموده اند..
سال ها در محافل دانشگاهی و غیر دانشگاهی مبحث روشنفکری بیشتر معطوف به ماهیت نظری آن بوده تا ابعاد عملگرایانه و کُنشی آن !
و نویسندگان این مباحث در چارچوب های تئوریک متوقف شده بودند و تحلیل های علمی و نظری راه را بر هر دیدگاه دیگری بسته بود و روشنفکران ایرانی
بیشتر در لفظ و مفهوم روشنفکر بحساب می آمدند.!!
بدون ورود به مباحث آکادمیک و بیان دیدگاه نظریه پردازان لیبرالی ، مارکسیستی و متفکران اسلامی در ماهیت تئوریک روشنفکری
باید گفت که بسیاری از روشنفکران ایران که منتقدان جدی غرب و شناخت « فرهنگ بومی » و اسلامی بودند ، صرفا در مبادی تئوریک
اسم روشنفکر را یدک می کشیدند زیرا در عمل هیچگونه راه حلی اساسی برای حل مسائل جامعه ی خود نداشته بلکه « انتلکتوئل » به
معنای ابزاری و مکانیکی کلمه بودند.!
بسیاری از این افراد صرفا بخاطر تحصیلات دانشگاهی شأن بود که انتلکتوئل نامیده می شدند ، اما هیچ شناختی از تاریخ ، فرهنگ و
جامعه ی خویش نداشتند یعنی فقط یک ابزار فکری و علمی محسوب می شدند !!
۲)
اما افرادی مانند « ستارخان » و دیگر کسانیکه پرچم آزادی‌خواهی ملت را به دوش گرفته و با استبداد داخل و استعمار خارج مبارزه کردند
اگرچه بیسواد بودند و یا دارای مشاغل چندان مناسب نبودند ، اما به معنی خاص کلمه روشن بین بوده و جریان های اجتماعی را بخوبی
درک می کردند .
مبارزات آزادی‌خواهانه و کُنش انقلابی آنان برای نجات جامعه ، دیدگاه های روشنفکری را تغییر داده تا جاییکه بعضی از نویسندگان تاریخ معاصر
دیدگاه خود را در مفهوم روشنفکری تغییر داده و معتقد بودند که :
روشنفکر ، دیگر کسی نیست که کاری فکری و علمی انجام دهد ، بلکه روشنفکر به کسی اطلاق می شود که « وجدان بیدار » جامعه بوده و شرایط
اجتماعی، فرهنگی جامعه ی خود را درک کرده و در مسیر اصلاح و آزادی آن حرکت کند .
۳)
در اینجا دیگر قید سواد و « تحصیلات آکادمیک » تنها ملاک و شرط قرار گرفتن در زمره ی انتلکتوئل نبوده اگرچه از اهمیت و جایگاه روشنفکران نخبه و « elite » نمیتوان غافل بود
بلکه احساس مسئولیت در مقابل تاریخ و جامعه و آگاهی اجتماعی و تلاش برای بهبود وضعیت موجود و اصلاح reform امور و گاهی نیز دست زدن به
کُنش های انقلابی و ایجاد تغییرات اجتماعی از وظایف آنان است .
۴)
حال ، افرادی مانند « ستارخان » چه باسواد و چه بیسواد ، چه « مال خر » چه کارگر ، کشاورز و یا بیکار ، نماد بارز یک
روشنفکرٍ روشن بینٍ مسئول و آگاه و وجدان بیدار جامعه و نماینده ی « عقلانیت عملی » جامعه و ملت خویش بوده و تصمیم او مصداق بارز « کنش عقلانی معطوف به ارزش » است .
اگرچه او یک « قهرمان » و از مفاخر تاریخی ایران است.
دوست گرامی
احتراما تصور می کنم علت این نوشتار شما برخورد با گروهک های ضدایرانی از جمله ایران ستیزان و و مخالفین میراث ترکان ایرانی و برخی پان ترک های ضد ایرانی و پان ترک های ضد میراث ترکان ایران بوده است.
چه بسیار روشن فکر نماهایی بوده اند که برچسب دکتر و فیلسوف و روشن فکر داشتند اما یا نوکر شوروی شدند یا عکس فلان و بهمان را در ماه دیدند
ستارخان و باقر خان اونقدر وطن پرست و ایرانی دوست بودند که بجای ثروت اندوزی دست از کار کشیدند و به بسیج آزادی خواهان با حداقل خرابی و تخریب پرداختند.
مسلما در جنبش بزرگ مشروطه علاوه بر ستارخان و باقرخان بزرگان دیگری بودند که امروز اسمشان مهجور مانده ولی به یاد داشته باشیم هر ایرانی و انسانی که برای این نهضت تلاش کرده حتی اگر چند تا تیر انداخته باشد، نامش بزرگش در فهرست ایران دوستان و روشن فکران واقعی ای است که یک تار مویشان به چند صد تاریک فکر روشن فکر نما می ارزد.
بهتر از اسطوره های چند هزار سال قبل مثل داریوش و کوروشه که هیچگونه قرابت فرهنگی یا ژنتیکی باهاشون نداریم.

این هم به نوعی از اون طرف بام افتادن است
ابتدا باید DNA خاندان سلطنتی و مردم عصر هخامنشی استخراج بشه و با ژنوم امروز ایرانیان مقایسه بشه تا گفته بشه این ادعای شما درست هست یا خبر
دوم اون ها شاهان این سرزمین در گذشته بودند و میراث آنان تا ابد و وقتی خورشید طلوع و غروب می کند و ایرانیان از هر گروه و قوم و نژاد میراث دار آنان هستند
هخامنشیان سلسه هایی بودند که جوامع چند نژادی تشکیل دادند این اسطوره ها خوب یا بد میراث من هستند چه قرابت ژنتیکی با آنها داشته باشم چه نداشته باشم
ستارخان و باقر خان و شاهان صفوی و... میراث من هستند چه قرابت ژنتیکی با آنان داشته باشم چه نداشته باشم
از نظر فرهنگی نیز گرچند نسل های پیشین از نام آنان بی خبر بودند ولی میراث ایرانیان باستان در تار و پود هر ایرانی هنوز وجود دارد کافی است که به فرهنگ خویش نگاه کنی
از جشن های ملی چون نوروز و شب یلدا گرفته و بسیاری از خرده فرهنگ ها و سنت هایی که در گوشه و کنار این سرزمین هنوز نفس می کشند .
[quote='behdad1970']دوستان گول این کتابها و قهرمان سازی های سردار و سالار ملی رو نخورید
این آقا یعنی ستارخان نه تنها سوادی نداشته بلکه شغل اصلی او در بازار مال فروشها ( یعنی خر و اسب و قاطر می فروخته ) و چون دری به تخته میخوره این آقا هم خودش رو قاطی جماعت مشروطه خواهان میکند در صورتی که باور کنید یک جمله حرف حسابی نه بلد بوده بزنه نه در توانش بوده بگه ... متاسفانه یه عده آدم نادان هم تا توانستن در باره این آدم بیسواد خر فروش قصه سر هم کردن
برای اینکه دوستان بهتر متوجه منظور من بشن لطفن برن فیلم ستارخان علی خاتمی رو ببینند شما خودتان بهتر میدانید که علی حاتمی خدای رنگ و لغاب دادن بود اما هر کاری میکنه که در این فیلم ستارخان را خوب و موجه چلوه بده نه تنها نمی تونه بلکه حسابی دستش هم رو میشه که این آقا سر سوزنی سواد نداشته بلکه فقط چهار تا تیر شلیک کرده همین و همین[/quote]
اعتبار و ارزش یک فرد رو شغلش تعیین نمیکنه که شما بطور تمسخر آمیز از عبارت ‘خر فروش‘ برای ستارخان استفاده می کنید! لابد انتظار دارین ستارخان در جامعه ۱۰۰ سال پیش مهندس آی تی, دکترای بیوشیمی سلولی یا جراح مغز و اعصاب بوده باشه ؟
در ضمن اگه قهرمان ملی آدم اشخاص واقعی و هم عصر خودش باشه بهتر از اسطوره های چند هزار سال قبل مثل داریوش و کوروشه که هیچگونه قرابت فرهنگی یا ژنتیکی باهاشون نداریم.
[quote='behdad1970']دوستان گول این کتابها و قهرمان سازی های سردار و سالار ملی رو نخورید
این آقا یعنی ستارخان نه تنها سوادی نداشته بلکه شغل اصلی او در بازار مال فروشها ( یعنی خر و اسب و قاطر می فروخته ) و چون دری به تخته میخوره این آقا هم خودش رو قاطی جماعت مشروطه خواهان میکند در صورتی که باور کنید یک جمله حرف حسابی نه بلد بوده بزنه نه در توانش بوده بگه ... متاسفانه یه عده آدم نادان هم تا توانستن در باره این آدم بیسواد خر فروش قصه سر هم کردن
برای اینکه دوستان بهتر متوجه منظور من بشن لطفن برن فیلم ستارخان علی خاتمی رو ببینند شما خودتان بهتر میدانید که علی حاتمی خدای رنگ و لغاب دادن بود اما هر کاری میکنه که در این فیلم ستارخان را خوب و موجه چلوه بده نه تنها نمی تونه بلکه حسابی دستش هم رو میشه که این آقا سر سوزنی سواد نداشته بلکه فقط چهار تا تیر شلیک کرده همین و همین[/quote]
از نوشته های شما سه صفت آشکار است : 1- ایران ستیزی 2- پانترک بودن 3-بیسواد ژرف بجای این چرندیات در پی دوستی و ارجدانی از بزرگان ایران باشید.
دوستان گول این کتابها و قهرمان سازی های سردار و سالار ملی رو نخورید
این آقا یعنی ستارخان نه تنها سوادی نداشته بلکه شغل اصلی او در بازار مال فروشها ( یعنی خر و اسب و قاطر می فروخته ) و چون دری به تخته میخوره این آقا هم خودش رو قاطی جماعت مشروطه خواهان میکند در صورتی که باور کنید یک جمله حرف حسابی نه بلد بوده بزنه نه در توانش بوده بگه ... متاسفانه یه عده آدم نادان هم تا توانستن در باره این آدم بیسواد خر فروش قصه سر هم کردن
برای اینکه دوستان بهتر متوجه منظور من بشن لطفن برن فیلم ستارخان علی خاتمی رو ببینند شما خودتان بهتر میدانید که علی حاتمی خدای رنگ و لغاب دادن بود اما هر کاری میکنه که در این فیلم ستارخان را خوب و موجه چلوه بده نه تنها نمی تونه بلکه حسابی دستش هم رو میشه که این آقا سر سوزنی سواد نداشته بلکه فقط چهار تا تیر شلیک کرده همین و همین
عباس پناهی ماکوئی کتابی به نام منظومه خانیم ننه دارد. اگر این کتاب را دارید لطفا زحمت بکشید و اینجا منتشر کنید.
حماسه ستارخان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک