کوهسار حقیقت
نویسنده:
دافنه دو موریه
مترجم:
یوسف قریب
امتیاز دهید
✔️ گزیده ای از کتاب:
کوهسار عشق و حقیقت، دنیایی فرا واقعی اما زیبا و دوست داشتنی، دنیایی بر فراز کوهساران سر به فلک کشیده که می تواند در هر نقطه ای از این دنیای خاکی باشد. دنیایی که هر ساله خیل عظیم عاشقانش را به سوی خود فرا می خواند و آنان نیز لبیک می گویند.
آن روز، من نیز چشمان یکی از فراخوانده شدگان کوهسار عشق و حقیقت را به عین دیدم. همان چشمان ... همان نگاه ... که دخترک انگلیسی "آنا" داشت، "کوهسار" نیز داشت، کوهستان دیوانه وار او را صدا می کرد و او نیز مشتاقانه به سویش می رفت. هیچ نیرویی نتوانست در برابر او قد علم کند! هیچ نیرویی.... تا اینکه در آن اوج او به جزای گناهانی که در این دنیا مرتکب شده بود نتوانست به کوهسار عشق و حقیقت پناهنده شود. بازگشت... و دیگر تا به امروز هیچ ندای دعوتی از جانب کوهستان نیامده است. هیچ ندایی....!!! و او به انتظار خواهد نشست.
دوستان اگر روزی، دیگر دست نوشته ای از من برایتان بجای نماند، بدانید که به کوهسار عشق و حقیقت پناهنده شده ام! به سراغم بیایید، در پای دیواره برایم نامه بگذارید جوابتان را بر روی تخته سنگ ها خواهم نوشت. پس همیشه و در همه حال هنگام صعود از دیواره ای مراقب دست نوشته های همنوردانتان باشید که در زیر دستانتان چون گیره ای به آن دست انداخته اید!!!!
بیشتر
کوهسار عشق و حقیقت، دنیایی فرا واقعی اما زیبا و دوست داشتنی، دنیایی بر فراز کوهساران سر به فلک کشیده که می تواند در هر نقطه ای از این دنیای خاکی باشد. دنیایی که هر ساله خیل عظیم عاشقانش را به سوی خود فرا می خواند و آنان نیز لبیک می گویند.
آن روز، من نیز چشمان یکی از فراخوانده شدگان کوهسار عشق و حقیقت را به عین دیدم. همان چشمان ... همان نگاه ... که دخترک انگلیسی "آنا" داشت، "کوهسار" نیز داشت، کوهستان دیوانه وار او را صدا می کرد و او نیز مشتاقانه به سویش می رفت. هیچ نیرویی نتوانست در برابر او قد علم کند! هیچ نیرویی.... تا اینکه در آن اوج او به جزای گناهانی که در این دنیا مرتکب شده بود نتوانست به کوهسار عشق و حقیقت پناهنده شود. بازگشت... و دیگر تا به امروز هیچ ندای دعوتی از جانب کوهستان نیامده است. هیچ ندایی....!!! و او به انتظار خواهد نشست.
دوستان اگر روزی، دیگر دست نوشته ای از من برایتان بجای نماند، بدانید که به کوهسار عشق و حقیقت پناهنده شده ام! به سراغم بیایید، در پای دیواره برایم نامه بگذارید جوابتان را بر روی تخته سنگ ها خواهم نوشت. پس همیشه و در همه حال هنگام صعود از دیواره ای مراقب دست نوشته های همنوردانتان باشید که در زیر دستانتان چون گیره ای به آن دست انداخته اید!!!!
آپلود شده توسط:
.hanieh
1397/04/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کوهسار حقیقت
در صفحه ابتدایی، که به نوعی شناسنامه کتاب است، نام مترجم به این شکل آمده: ترجمه: ض : شهروزی . اما در پایان مقدمه مترجم، امضای ی. ق آمده است یعنی ( یوسف قریب) !!! این دوگانگی حاصل چیست؟؟ هنوز هم نکتهای نامکشوف و مبهم است. در همان مقدمه از قول مترجم آمده است: « این داستان از روی کتابی به نام ای مرد ناشناس باز هم مرا ببوس ترجمه شده و یکی از آثار عمیق و دلنشین نویسنده معروف انگلیسی، دافنه دوموریه میباشد.»
جدای از حواشی چاپ کتاب به آن شکل مبهم، شک نیست که این کتاب نیز مانند دیگر آثار دوموریه خواندنی است. پس فرصتها را غنیمت بدانیم.