شب های رادنث
نویسنده:
نیکلاس اسپارکس
مترجم:
نفیسه معتکف
امتیاز دهید
✔️ آدرین خانمی شصت ساله است که در این رمان سرگذشت خود را برای دخترش آماندا بازگو میکند. سالها پیش، شوهر آدرین به سبب علاقهمندی به زنی جوان او را ترک میکند. وی با وجود داشتن سه فرزند مغموم و دل شکسته به شهر ساحلی و کوچک "رادنث" میگریزد تا تعطیلات را در مهمان سرای یکی از دوستانش سپری کند. پس از چندی پل مردی که یکی از میهمانان آن مهمان سراست، از راه میرسد و عشقی آتشین میان او و آدرین پا میگیرد، اما یک هفته قبل از ازدواج آنها ...
سرآغاز داستان:
سه سال قبل، در یک صبح مطبوع ماه نوامبر سال 1999، آدرین ویلیس به مهمانسرا برگشته و با اولین نگاه متوجه شده بود که آنجا تغییری نکرده است. ظاهرا آن مهمانسرای کوچک در برابر آفتاب و ماسه و مه نمک آلود، مقاومت کرده و از خود سرسختی نشان داده بود. ایوان به تازگی رنگ آمیزی شده و در هر دو طبقه، کرکره های سیاه و براق پشت پنجره های مستطیل شکلی را که با پرده های سفید حالت کلیدهای پیانو را تداعی می کرد، پوشانده بود...
بیشتر
سرآغاز داستان:
سه سال قبل، در یک صبح مطبوع ماه نوامبر سال 1999، آدرین ویلیس به مهمانسرا برگشته و با اولین نگاه متوجه شده بود که آنجا تغییری نکرده است. ظاهرا آن مهمانسرای کوچک در برابر آفتاب و ماسه و مه نمک آلود، مقاومت کرده و از خود سرسختی نشان داده بود. ایوان به تازگی رنگ آمیزی شده و در هر دو طبقه، کرکره های سیاه و براق پشت پنجره های مستطیل شکلی را که با پرده های سفید حالت کلیدهای پیانو را تداعی می کرد، پوشانده بود...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شب های رادنث